کد خبر : 101817       تاریخ : 1397/05/18 14:02:06
عاقبت تعاملات بی حد و حصر

عاقبت تعاملات بی حد و حصر

علی ربیعی را اصلا نمی شناسم و با کار وزارت کار هم کاری ندارم اما نام علی ربیعی در دوره اصلاحات در ذهنم طنین خوشی داشت گاهی مقالاتی از او در نشریات می دیدم و تم اصلاح طلبانه و نیمه روشنفکری آنها برایم خوشایند بود و تمایل او به وزیر شدن و بعد هم تمایل شدید او به وزیر ماندن را حدس هم‌نمی زدم.

مشت های آسمان کوب قوی

وا شده است و گونه گون رسوا شده است

مهدی اخوان ثالث

عبدالرسول عمادی

بالاخره وزیر کار از کار بیکار شد.

اوضاع و احوال وزارت علی ربیعی یک سال بعد از ان‌که از پشت‌میر کار وزیر کار بوسه های آبدار پرتاب می کرد تا امروز که بالاخره از گردونه دولت به بیرون پرتاب شد حال و روز بیماری سرطانی بود که سخت مقاومت می کرد و سلول های سرطانی را که از هر طرف تکثیر می شدند با داروی تعامل و تپاول! تار و مار می کرد.

امروز بعد از افتادن وزیر کار دوستی از درون آن وزارت خانه به من پیغام داد که اینحا همه بشکن می زنند!

علی ربیعی را اصلا نمی شناسم و با کار وزارت کار هم کاری ندارم اما نام علی ربیعی در دوره اصلاحات در ذهنم طنین خوشی داشت گاهی مقالاتی از او در نشریات می دیدم و تم اصلاح طلبانه و نیمه روشنفکری آنها برایم خوشایند بود و تمایل او به وزیر شدن و بعد هم تمایل شدید او به وزیر ماندن را حدس هم‌نمی زدم.

وزیر شدن داستانی است در ایران و وزیر ماندن از آن هم داستان تر است.وزیر شدن فوت و فن های ویژه ای دارد که اوحدی از آحاد و وتدی از اوتاد که میخ این داستان بشوند و جمیع جهات را مراعات کرده باشند و مراعات کنند به حریمش بار می یابند

چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد

اما از فردای وزیر شدن داستان وزیر ماندن آغاز می شود. اگر هم فرد به مقتضای توانایی خود و روی آوردن دیگران و علیرغم میل خودش و برای تحقق آرمان های ملی ردای وزارت بر تن کرده باشد که محتمل است اما از فردا روز وزیر شدن به چند دلیل واضح باید پاس وزارت بدارد. اول این که اگر در کوتاه مدتی استیضاح و عزل شود انگ ناتوانی برای همیشه بر پیشانی خواهد داشت و لذا سعی می کند هر چه می شود دوره را کش بدهد.

این دلیل تا اندازه ای و برای مدتی محدود معقول است اما اگر کسی دوره ای را با خواهش و تمنا و التماس و امتیاز به سر آورد و دوباره با امتیاز و التماس دوره بعد را شروع کند و کما کان با امتیاز پاشی وزیر بماند با محاسبه هیچ عقلی عاقل محسوب نمی شود.

دلیل دیگر امتیاز دهی وزرا برای ماندن این است که می گویند امتیاز اندکی می دهند تا کشور امتیاز بزرگتری را که وزیر ماندن آنان است از دست ندهد و امور کشور با ادامه منصب نشینی ایشان در آرامش اداره شود و می گویند بدون این تعاملات کار کشور پیش نمی رود اما این تلقی گاهی به حدی اصالت پیدا می کند که کار کشور کلا معطل همین تعاملات می ماند و و وزیری که می خواسته کار کشور را از طریق تعامل پیش ببرد خودش در مسیر تعامل به پیش می تازد و هدفش می شود همین تعامل.

او باید امروز دم این نماینده را ببیند و فردا دم آن نماینده را و چون دم یکی از آنان گرم است و دم آن دیگری سرد او باید دمادم بین سرما و گرما در تردد باشد!

شنیدم که حبیب الله بی طرف که برای وزارت نیرو پیشنهاد شده بود در مسیر وزیر شدن هیچ تعاملی نکرد و دیدم که پشت تریبون مجلس رفت حرف حسابش را زد و از آنجا هم بدون این که حرفش را بشنوند و رایی به او بدهند چون تعامل نکرده بود یک راست به منزل خود شتافت.

او اکنون نیز نیاز به تعامل بیشتری ندارد

این تعامل یک‌خاصیتی دارد مثل خوردن نمک که هر چه بیشتر بخوری نیاز ذائقه ات به درک‌مزه آن بیشتر می شود تا جایی که دوز مصرف نمکت آنقدر بالا می رود که چون علی ربیعی از فشار زیاد سنگ کوب می کنی.

تعامل وزرا با نمایندگان را می توان به یادگیری الفبا هم تشبیه کرد شاگرد اگر در فرایند یادگیری الفبا افتاد و الف معلم را تکرار کرد باید تا یای آخر را برود.

علی ربیعی می گوید نماینده ای به من گفته باید سالی چهارصد پانصد میلیون را به فلان حساب بریزی و او می گوید با این ها چه کنیم؟

او احتمالا دیگر کف گیرش به ته دیگ خورده و نداشته این‌چهارصد پانصد میلیون را تدارک‌کند و گرنه کمترش را احتمالا بی دریغ پرداخته است نماینده هم‌می گوید از سوی اطرافیان علی ربیعی پیشنهاد پانصد میلیونی دریافت کرده و او نپذیرفته است و شاید هم چون هر ساله نبوده نپذیرفته است.

این ها از خلال حرف های امروز مجلس به بیرون درز کرده است و گرنه اگر امروز استیضاح جمع می شد هیچ یک از این‌گله و شکایت ها نبود و کار کما فی السابق با تراضی پیش می رفت.

خلاصه این‌که گویا اصل بر تعامل است و چون شروط تعامل سخت می شود و دوز نمک افزایش می یابد مرافعه به استیضاح می انجامد و آنگاه است که خلق الله هم از شمه ای از اصول تعامل با خبر می شوند.

در طول زندگی پنجاه ساله ام اسم های زیبای زیادی در ذهنم به زشتی گراییده اند یکی از این اسامی هم علی ربیعی بود.


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=101817

نظـــرات شمـــا