دکتر عباس عاشوری نژاد - فعّال فرهنگی و شهروند افتخاری بوشهر
بهمن ماه 1372 بود که به بوشهر آمدم. فرهنگیان و هنرمندان در حال برنامه ریزی برای برگزاری کنگره بین المللی شهید رئیسعلی دلواری بودند. من هم در ابتدا به نمایندگی از خبرگزاری جمهوری اسلامی و دانشگاه و سپس به عنوان عضوی کوچک از اعضای بزرگِ برگزاری همایش مشارکت فعّال داشتم.
سال بعد که آن همایش شکوهمند، برگزار شد، استادان عزیز و بنام من هم از دانشگاه های اصفهان و تهران، از جملهِ صاحبنظرانی بودند که برای سخنرانی دعوت شدند.
فردای روزی که سخنرانی ها تمام شد به اتفاق دکتر احسان اشراقی، دکتر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، دکتر الهیار خلعتبری، دکتر علی اصغر مصدق رشتی، دکتر علی محمد سجادی، دکتر لقمان دهقان نیری، دکتر حسین میرجعفری، دکتر مهدی کیوان، دکتر ایرج تنهاتن ناصری، دکتر علی بیگدلی و... به بوشهرگردی رفتیم. ابتدا درون شهر را گشتیم و به خصوص سری به بازار قدیم بوشهر زدیم. بعد از ظهر به کنار دریا رفتیم و قایق سواری کردیم و شب هنگام خانمم آش رشته درست کرده بود و بسیار گشتیم تا بالاخره جای نسبتا مناسبی برای سفره انداختن پیدا کردیم. ساحل دریا در آن سال ها بسیار کثیف بود و ناهموار و جولاگاه خرچنگ ها، موش ها و انواع جانوران موذی.
القصه این که استادان عزیزِ من در کنار قدردانی های بسیار از برگزار کنندگان همایش و میهمان نوازی بوشهری ها، هر یک به اَشکال و ادبیات مختلف از وضعیتِ نابسامانِ ساحل و بازار سخن ها گفتند و از جمله این که حیف از بوشهر و این دریای زیبا و استراتژیک و این طبیعت رویایی که ساحلی مناسب و زیبا برای نشستن ندارد. افسوس که بازار سنتی اش، از رونق افتاده و مراکز خرید با امکانات سرمایشی متناسب و در شان این شهر تجاری با آن پیشینه تاریخیِ درخشان ندارد و...
تمامی استادانی که از آن ها نام بردم تحصیل کرده فرانسه هستند، یا انگلیس و یا دوره مطالعاتی را در اروپا و امریکا گذرانده بودند. تقریبا هریک از آن ها به نوعی از ضعفِ مدیریت شهری گلایه ها کردند... آن یکی بندر مارسی را مثال می زد و می گفت: اگر چنین بندری در فرانسه بود، عروس شهرهای این کشور می شد و دیگری می گفت: بندر پادستو و برایتون انگلیس هم به جذابیت این جا نیست ولی افسوس که این شهر زیبا رها شده است و دیگری...
امروز که این یادداشت را می نویسم، 28 سال، از آن روزها می گذرد و به لطف خدا و مطالبه گری شهروندان و همت مدیران، ساحل دریا بسیار زیبا و آبرومند شده است، مبلمان شهری بهبود یافته و اما حکایت فقدان یک مرکز خرید و پاساژهایی لوکس با امکاناتی کامل در حد نام و اعتبار شهر بزرگ بوشهر همچنان به شدت احساس می شود.
برای رفع این کمبود، دو سرمایه گذار خوش نام و معتبر به نام های آقای نادر استوار و آقای خورشید حاجیانی همت گماشتند و یکی در خیابان امام خمینی(سنگی) یعنی کلیدی ترین خیابان بوشهر و دیگری در بهترین موقعیت ساحل زیبای خلیج فارس بنای احداث دو مرکز خرید با امکانات عالی نهادند.
متاسفانه هم اکنون این دو پروژه بزرگ به دلایل مختلف متوقف شده است. من به عنوان یک شهروند نه می خواهم و نه صلاحیت دارم که در باره مقصر و مقصران نافرجام ماندنِ این پروژه ها مطلبی بنویسم وانگهی تشخیص مقصر در شرایط فعلی هم خیلی فایده ای ندارد. فقط می خواهم به عنوان یک شهروند مسئول نکاتی را متذکر شوم شاید گره ای از مشکلات مردم و شهر بگشاید:
- من قبلا در مقاله ای در باره هویت، با عنوان "تاملاتی در باره هویت ایستا و هویت پویا" نوشته ام که هویت هر انسان، شهر و کشور فقط به داشته ها و گذشته های آن محدود نمی شود. هویت امری ایستا نیست بلکه کاملا مساله ای پویا است. یعنی هر انسان، شهر و کشورِ متمدن باید دایما هویت خود را بازسازی و نوسازی کند تا بتواند در معنای واقعی و حقیقی کلمه زنده بماند و زندگی کند و گرنه هر که خود را در چارچوب گذشته محدود و محصور کند قطعا محکوم به نابودی است.
- با وجود این که بازارهای سنتی نقش مهمی در هویتِ شهری دارند ولی این بازارها به دلایل متعدد پاسخگوی نیازهای انسان جدید نیستند و ضرورت دارد که در کنار آن بازارها، مکان های جدیدی متناسب با شرایط روز برای تکمیل و تکاملِ هویت شهر، احداث شود. مثلا مجتمع تجاری خلیج فارس در شیراز در کنار بازار وکیل، پاساژ سپاهان در اصفهان در کنار بازار قیصریه و مجتمع الماس شرق در مشهد در کنار بازار رضا و بازار گوهرشاد نقش تقویتی در هویت این شهرهای سنتی داشته اند و بنابراین ضرورت دارد برای حفظ، تداوم و تقویت هویت شهر بزرگ بوشهر در کنار احیای بازار سنتی، مراکز خرید جدید با امکانات متنوع و گسترده ساخته شود.
- ضرورت تاسیس مراکز خرید متمرکز، برای شهرهایی که بیش از حد متعارف گرم و یا سرد هستند، دوچندان است.
- مجتمع تجاری گنجینه خلیج فارسِ بوشهر با حدود ۲۵۰۰ شهربازی، ۵۰۰۰ متر هایپر، فودکورت، کافی شاپ، ۱۰۰۰ واحد تجاری، ۲۰۰ واحد اداری، پهنه ۸۰ متری در ۴۰ متر ارتفاع نما سازی، فضای سبز رو بام و ... می تواند یادآور روزگار درخشان تجارت شهر بزرگ بوشهر باشد و افزودنِ هویتی جدید بر هویت سنتی بوشهر.
- یک واقعیت تلخ این که در شرایط فعلی که مردم تحتِ فشارهای طاقت فرسای اقتصادی هستند، متوقف شدن این پروژه و یا خدای ناکرده ورشکستگی و تعطیلی آن، تعداد زیادی از هستی ساقط می کند. مثلا در یکی از گروه هایی که خریداران در فضای مجازی تشکیل داده اند، مطلبی خواندم که گریه ام گرفت. یک زوج جوان نوشته بودند: ما فردای روز عروسی، تمامی هدایا و جهیزیه و هرچه داشتیم و نداشتیم را فروختیم و مبلغی را از خویشان قرض گرفتیم و به امید تامینِ آینده، مغازه ای را از آقای استوار پیش خرید کردیم حالا چند سال است از موعد تحویل آن گذشته و پروژه رها شده است. فقر و بدبختی بر زندگی ها هجوم آورده، اجاره نشینی و هزینه های سرسام آور، کمرِ ما را شکسته و زندگی ما به شدت تیره و تار شده است، حتی چند بار در اثرِ ناتوانی در حل مشکلات اقتصادی تصمیم به جدایی گرفته ایم و... متاسفانه خریدارانی از این دست کم نیستند. حل شدن مشکل مجتمع تجاری گنجینه خلیج فارس و ادامه ساخت و ساز در آن، ضمن این که می تواند گشایشی در کار مردم باشد، این طور که می گویند عملا می تواند ۲۰۰۰ فرصت شغلی را ایجاد می کند.
- تا آن جا که من می دانم کارفرمای پروژه گنجینه خلیج فارس بوشهر (آقای نادر استوار)، انسانی خوشنام و معتبر بوده و اگر همین خوشنامی و اعتبار قبلی ایشان نبود هیچ یک از معدود افرادی که الان تحت فشارِ زندگی و احساسِ مال باختگی، به او اتهام کلاه برداری می زنند و در باره او سخن های درشت می گویند، از او پیش خرید نمی کردند. آن طور که آقای استوار نوشته و افراد آگاه تایید کرده اند او شخصی است که تا کنون بیش از 25 ساختمان در شهرهای بوشهر و برازجان ساخته و حدود 5000 فرصت شغلی ایجاد نموده و دو مرتبه نیز به عنوان کار آفرین نمونه انتخاب شده است.
- اینک او حدود 70 روز است که به دلیل شکایت تعدادی از خریداران این پروژه به زندان افتاده است و شایعات جدید مبنی بر به مزایده گذاشته شدن مجتمع توسط بانک ملت بر سرِ زبان ها افتاده است و یاس و ناامیدی بر خریداران و و کارفرما مستولی شده است و اگر شرایط به همین منوال پیش رود، متاسفانه باید منتظر خبرهای بدتری باشیم.
- واقعیت امر این است که اگر آقای استوار همچنان تا آخر عمر هم در زندان بماند، وضعیت نه تنها درست نمی شود بلکه بیش از پیش هم بغرنج می شود و سرمایه ها نابود و افراد زیادی بدبخت تر از قبل می شوند.
- اگر خدای ناخواسته چنین اتفاقی رخ دهد، مسئول بدبختی این خریداران فقط کارفرما نیست امروز هر آدم ساده ای می داند که به ثمر رسیدنِ چنین پروژه ای بزرگ، فقط با یاری و همدلی تمامی مدیران و مسئولان شهری امکانپذیر است بنابراین بی پرده بگویم که اگر این پروژه ورشکسته شود، علاوه بر کارفرما، تمامی مدیران مرتبط با مسائل شهر از جمله استاندار و شهردار، شورای شهر و هر کسی که می توانسته کاری انجام دهد و نداده در پیشگاه خداوند مهربان و مردم شریف بوشهر مسئول هستند و در این دنیا و قطعا در آخرت به سزایِ تقصیر خود خواهند رسید.
- تردید ندارم که اگر این پروزه که با نام مبارک خلیج فارس و بوشهر مزین شده است نابود شود، مردم بزرگ بوشهر که بسیار امیدوار بودند که شهرشان زیباتر و آبرومندتر باشد، نامِ تک تک افرادِ مسئولِ در ورشکستگی را به زشتی در خاطره ها نگه خواهند داشت.
- پیشنهاد مشخص این که آقای نادر استوار، کارفرمایی است با سابقه خوب که اینک از اسب افتاده نه از اصل، بنابراین همچنان او می تواند گره گشای کار باشد اما نه به سبکِ این سال های اخیر بلکه الان ضرورت دارد کارگروهی ویژه حلِ این معضل، در عالی ترین سطح استان تشکیل شود و نمایندگانی دلسوز، کاردان و باعرضه از تمامی نهادهای مسئول و یک هیات هم به نمایندگی از خریداران جمع شوند و با برنامه ریزی دقیق مبتنی بر واقعیت های موجود، معضل را حل کنند.
- اگر این اتفاق نیفتد علاوه بر تبعاتِ منفیِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، انگشت اتهامِ بی کفایتی مدیران و سوء مدیریت آن ها برای همیشه در کارنامه آن ها می ماند.
- اگر این دو پروژه بزرگ تجاری نافرجام باقی بماند بی شک تا سال های سال سرمایه گذاران قابلی در بوشهر سرمایه گذاری نخواهد کرد و شهر عزیز و مردمان شریف بوشهر می ماند و همان مغازه ها و همان پاساژهای قدیمی و همچنان این شهر بزرگ باید همچنان با حسرت و اندوه نظاره گر پیشرفت شیراز و اصفهان و کیش و قشم و بندرعباس و... باشند.
- برای مدیران شهری بهتر است که اجازه ندهند در دوره مدیریت آن ها گنجینه خلیج فارس به مترکه خلیج فاس تبدیل شود، تاکید می کنم هم خردمندانه است هم خداپسندانه که مسئولان عزیز، همتی به خرج داده و این معضل را هر چه سریع تر حل کنند و در تکامل هویت بوشهر سهیم شوند و از این طریق نام نیک خود را هم در زمره خادمین اجتماع و هم خادمین فرهنگ سترگِ بوشهر به یادگار بگذارند.
- و در پایان که در واقع آغاز کلام هم همین است: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّى یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم(رعد/ 11)
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=127951