دو سناریوی احتمالی پس از مرگ «خاشقچی»
علی احمدی
كدخبر: 104366
1397/08/01

ماجرای «جمال خاشقچی» روزنامه نگار واشنگتن پست که 18 روز پیش در کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید شده بود با اعتراف رسمی دولت عربستان به قتل او وارد فاز جدید شد.

دولت عربستان که از همان ابتدا از کم و کیف ماجرا آگاه بود، در اقدامی عجیب قتل او را منکر شد اما پس از آنکه تحت فشار رسانه ها، دولت ترکیه و کشورهای غربی مجبور شد درب کنسولگری را به روی مامورین جنایی دولت ترکیه بگشاید به خوبی می دانست خود را باید آماده اعترافی سخت و دردناک کند. در این بین می ماند داستانی که باید برای کشتن خاشقچی ساخته شود تا قدری از بار رسوایی این اقدام بکاهد.

از روز اول ناپدید شدن خبرنگار واشنگتن پست و سناریوی که برای قتل او ترسیم شده بود همه کسانی که اندک اطلاعی از سیاست و رفتار دولت ها در چنین حوادثی دارند می دانند که نحوه کشته شدن خاشقچی آن هم به شکلی که اکنون ابعاد آن بیشتر روشن شده، با گذاشتن این همه رد پا کاری چندان عاقلانه نیست و دولت عربستان سعودی و ولیعهد بی تجربه اش راه های کم هزینه تری برای حذف مخالفین خود دارند و قتل وحشیانه یک مخالف روزنامه نگار آن هم در مهمترین مکان سیاسی یک دولت در کشور دیگر، کاری خردمندانه بشمار نمی رود . اما سوال اینجاست که آیا به راستی محمد بن سلمان چنین ناپخته و نابخرد است که دست به این رفتار احمقانه ای بزند؟

شاید آنچه در پس این ماجرا اتفاق خواهد افتاد و یا سالیان بعد افشا خواهد شد، بخش های پنهان این حادثه را بیشتر روشن سازد اما دو اتفاق برای آینده این رویداد محتمل است.

حذف محمد بن سلمان از قدرت در آینده ای نزدیک

ناگفته پیداست رفتارهای خودسرانه محمد بن سلمان هزینه های زیادی را بر عربستان تحمیل نموده است. بن سلمان تنها نوه عبدالعزیز است که با پادشاهی فاصله چندانی ندارد. وی پیش از نشستن بر کرسی ولیعهدی بقصد ایجاد فضایی امنیتی و با هدف انحراف افکار عمومی از ولیعهدی نامتعارفش، با راه انداختن جنگ یمن عملا عربستان را وارد چالش بزرگی نمود که تاکنون نتوانسته از آن خارج شود. جنگ یمن جدای از فجایع انسانی، هزینه سرسام آوری را بر سعودی ها تحمیل نموده که در تاریخ عربستان کم سابقه است.

محمد بن سلمان همچنین در آغاز ولیعهدی دست به اقدامی زد که شاید آنچه امروز در رسوایی مرگ خاشقچی در حال وقوع است نتیجه قهری آن باشد. حبس بیش از 40 نفر از امیران و وزرای حکومتی و متنفذین سیاسی و اقتصادی در نوامبر 2017 و دریافت مبالغ کلان در قبال آزادی شان، محمد بن سلمان را تبدیل به هدفی برای زخم خوردگان این خاندان نمود که برای نجات خود باید نقشه به آب انداختن ناخدای بی تجربه را می کشیدند.

اما بلند پروازی های کم سابقه ولیعهد جوان که منجربه ایجاد تنش میان کشورهای عربی خصوصا قطر شده، برگ دیگری از اقدامات ناپخته ولیعهد جوان را رو کرد. او به گونه ای رفتار می کند که کشورهای عربی را همچون تیول خود می داند و حتی به خود اجازه می دهد که نخست وزیر کشور دیگری را در حالی که هنوز در قدرت است در کشور عربستان به گروگان بگیرد. (ماجرای سعد حریری)

آخرین اقدام وی، بیانیه اخیر دولت عربستان در تهدید کشورهای غربی به قطع صادرات نفت بود، شاخ و شانه ای که برای غربی ها چندان قابل هضم نبود و چه بسا تردیدهای آنان را که محمد بن سلمان نمی تواند پادشاه قابل اتکایی برای عربستان باشد و در آینده که پس از پدر بر کرسی قدرت تکیه زد با روحیه بلند پروازی و خودسری که از او دیده شده از اهرم صادرات روزانه 10 میلیون بشکه نفت برای به خطر انداختن امنیت انرژی دنیا استفاده نماید را به یقین مبدل کرد. آنان دریافته اند که در صورت به قدرت رسیدن محمد بن سلمان، مهار او چندان کار آسانی نخواهد بود و چه بسا لازم است قبل از مرگ پادشاه سالخورده عربستان تومار ولیعهدش را ببندند و او را از عرصه قدرت حذف کنند.

لذا از این منظر، مرگ خاشقچی سناریوی مناسبی بود که با بی تجربگی ولیعهد جوان اجرا شد و با رسوایی حاصل از آن چه بسا مقدمات برکناری محمد بن سلمان در آینده نزدیک فراهم گردد. اگر چنین احتمالی رخ دهد باید منتظر سرنوشتی به مراتب دهشتناک تر از خاشقچی برای محمد بن سلمان باشیم. محمد بن سلمان در میان خاندان آل سعود که از خودسری های او به شدت زخم خورده و غضبناک هستند مانند گوسفندی در میان گله گرگ ها تنها خواهد بود.

قراردادهای جدید تجاری و تسلیحاتی و کاهش چشمگیر ذخایر ارزی عربستان

اما احتمال دوم این است که ترامپ که بارها از علاقه خود به ولیعهد جوان سخن رانده و شیفته ولخرجی های محمد بن سلمان است، از اهرم مرگ خاشقچی برای دوشیدن بیشتر عربستان و بستن قراردادهای سنگین تر استفاده کند که اگر چنین باشد عربستان سعودی که در سال 2014 با 737 میلیارد دلار ذخیره ارزی از بیشترین ذخیره ارزی خاورمیانه برخوردار بود و در سال گذشته با کاهش چشمگیر ذخیره خود به رقم 485 میلیارد دلار رو برو شد، شاهد افت شدید تر ذخایر ارزی خود باشد.

اما سوی دیگر ماجرای سرپوش گذاشتن بر قتل خبرنگار واشنگتن پست می تواند کاهش چشمگیر اعتبار جهانی آمریکا باشد که به نظر نمی رسد دونالد ترامپ که سودای ریاست جمهوری مجدد را در سر می پرواند دست به چنین ریسکی بزند که نتیجه آن کاهش محبوبیت او در میان مردم امریکاست.

منبع:خلیج فارس