حسین حشمتی

پسین گاه دوم تیرماه ۱۳۹۳، صحن و سرای زیبای بوشهر شناسی شاهد برگزاری مراسم امضای توافق نامه ی اختصاص عمارت علوی به موزه چاپ و خانه مطبوعات بود، مراسمی که با حضور مصطفی سالاری استاندار وقت بوشهر، مدیران کل ادارات ذیربط، برادران علوی و جمع کثیری از مدیران مسئول و اهالی رسانه های محلی استان رسمیت یافت.

عبدالکریم مشایخی رئیس مرکز بوشهر شناسی و میزبان مراسم ضمن شرح کاملی از سابقه این عمارت گفت، سالها پیش ضمن دیداری با مرحوم علوی بزرگ از او درخواست کردم عمارت قدیمی چاپخانه را به اداره کل میراث فرهنگی واگذار نماید تا پس از تعمیرات اساسی به موزه چاپ و نشر اختصاص داده شود که این اتفاق در زمان حیات ایشان نیفتاد اما بعداز وفات آن مرحوم با سید محمد علوی همین در خواست را مطرح کردم و موافقت ایشان را گرفتم و خوشحالم که امروز آقا سید محمد علوی و پسر برادرش شهرام علوی که از خارج به همین نیت به بوشهر آمده است در این مراسم حضور دارند تا این عمل خیر خواهانه را با امضای توافق نامه به سرانجام برسانند و پس از آماده شدن می توان طبقه فوقانی آن را به خانه مطبوعات اختصاص داد.

در همین جلسه بود که ابراهیم فروزانی مدیر کل وقت میراث فرهنگی در سخنرانی خود به دیرینگی ساخت این اثر اشاره کرد و اعلام نمود، بازسازی کامل این عمارت با اعتباری بالغ بر یک میلیارد و۴۰۰ میلیون تومان انجام خواهد شد که از محل اعتبارات استانی تامین گردیده است و پس از آماده شدن به موزه چاپ و نشر اختصاص داده خواهد شد، دکتر سالاری نیز از اقدام برادران علوی قدردانی و اضافه نمود که برگزاری این مراسم در واقع تجلیل از خدمات خانواده بزرگ علوی که در کارهای فرهنگی و چاپ و نشر سابقه ای دیرینه دارند هم هست و انشاالله پس از امضای تفاهم نامه و شروع بلافاصله ی پروژه تعمیرات ، تمام هزینه های مورد نیاز از محل اعتبارات استان تامین خواهد شد تا این بنای ارزشمند برای ایجاد موزه چاپ و نشر مورد بهره برداری قرار گیرد، بدیهی است در زمینه سازی این اقدامات نقش یونس قیصی زاده چه به عنوان مشاور استاندار سابق و چه بعدا که به سازمان برنامه و بودجه استان برگشت،جهت تامین اعتبارات مورد نیاز تا مرحله ی به بهره برداری رسیدن و اکنون برای تامین هزینه های تجهیزاتی آن نباید از نظر دور داشت.

صرفنظر از آن مراسم که خبر و عکس و گزارش آن در نشریات محلی و بعضی از روز نامه های سراسری منتشر گردید،دیدار اعضای هیئت رئیسه دور دوم خانه مطبوعات در مردادماه سال۱۳۹۴ با دکتر سالاری نیز حائز اهمیت است از این جهت که در آن ملاقات استاندار سابق با صراحت بیشتری از اختصاص بخشی از عمارت علوی به خانه مطبوعات سخن گفت و تاکید نمود برای تکمیل این عمارت محدودیت اعتباری نداریم و این محل می تواند مکان مناسبی برای خانه مطبوعات باشد، او خطاب به مدیر خانه مطبوعات وقت توصیه نمود که خانه مطبوعات به عنوان بهره بردار این طرح باید نظارت جدی بر نحوه باز سازی و تکمیل این عمارت داشته باشد تا در زمان مقرر تکمیل شود.

باری، زمان گذشت و تند باد رویدادهای سیاسی دکتر سالاری را به استانداری گیلان و معاون سیاسی و انتظامی وی، عبدالکریم گراوند را به جانشینی او رساند، ابراهیم فروزانی مدیرکل وقت میراث فرهنگی به استان فارس انتقال یافت وخانم ماحوزی مدیر کل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پایتخت منتقل و خانم فاطمه کرم پور به جانشینی وی رسید، در این مجال ضروری است این نکته را یاد آور شویم که چه مدیر کل سابق و چه مدیر کل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی استان هیچ کدام علی رغم نقشی که به عنوان امضا کننده ی توافق نامه و عضو هیات امنای عمارت علوی و متولی مستقیم خانه مطبوعات برعهده داشته و دارند هیچ کمکی برای خانه دار کردن اهالی رسانه نکردند.

با همه این اوصاف هیئت رئیسه دوره سوم خانه مطبوعات امیدوار بودند با تکمیل و به بهره برداری رسیدن عمارت علوی، همان طور که مقامات و مسئولان سابق وعده داده بودند بخشی از آن عمارت به خانه مطبوعات اختصاص داده شود.

اما دریغ و درد که با پایان یافتن تعمیرات و آماده شدن آن، ناگهان ورق برگشت و معلوم نشد کدام دست غیبی کاربری آن را تغییرداد و اختیار بهره برداری از این بنا را برعهده هیئت امنایی- به ریاست سید محمد علوی گذاشت؟ هیئت امنایی مرکب از شخص او، مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی استان و... که در اولین اقدام خود مقرر کردند این عمارت صرفا به موزه چاپ  ونشر اختصاص دارد و اصحاب مطبوعات را بر آن حقی نیست!؟.

به راستی کدامین اراده ی غالب در استان چنین ظلمی را برای اهالی مطبوعات و رسانه استان رقم زد؟ چرا حق این زحمت کشان عرصه ی خبر و رسانه علی رغم حقی که برایشان در عمارت علوی در نظرگرفته شده بود و اصولا تامین اعتبارات برای بازسازی آن عمارت با هدف تامین مکانی صنفی برای تشکل آنان اختصاص داده و پرداخت گردیده  است از این حق محروم شدند؟

این پرسشی است که نگارنده از عبدالکریم گراوند استاندار کارگُشته ای که در زمان استانداری او چنین ظلمی در حق اصحاب رسانه شده است دارد. آیا گراوند به این تظلم خواهی پاسخی خواهد داد؟