پیوست سلامت، نوشداروی بعدازمرگ سهراب
زخم مزمن آلودگی هوای عسلویه پس از سالها هنوز التیام نیافته، درد حاصل از این غده ی بزرگ چرکین آنچنان امان ساکنان این سرزمین زرخیز بلا گستر را بریده است که اگرچه نای نفس کشیدن ندارند اما فریادهای بی صدایشان در فضای مجازی مدت هاست گوش فلک را کر نموده است
كدخبر: 111663
1398/10/04

حسین حشمتی- نویسنده و عضو هیات تحریریه پیغام

زخم مزمن آلودگی هوای عسلویه پس از سالها هنوز التیام نیافته، درد حاصل از این غده ی بزرگ چرکین آنچنان امان ساکنان این سرزمین زرخیز بلا گستر را بریده است که اگرچه نای نفس کشیدن ندارند اما فریادهای بی صدایشان در فضای مجازی مدت هاست گوش فلک را کر نموده است، فریادهایی که به گوش روزنامه نگاران استان هم رسیده است و آنان نیز بنا به رسالت خبرنگاری تاکنون دهها گزارش ، مصاحبه، مقاله و یادداشت های پژوهشی توام با عکس هایی از فلرهای منتشر کننده ی دودهای سیاه تهیه و انتشار داده اند، تازه ترین نمونه از این سلسله گزارش ها را می توان در روزنامه پیام عسلویه با عنوان" کجایی هوای تازه" و خبرگزاری ایستای بوشهر مشاهده نمود تا آنجا که سردبیر فعال خبرگزاری مذکور، دیگر رودرواسی و ملاحظه کاری را کنار گذاشته وصراحتا نام پتروشیمی را که باعث تشدید آلودگی های اخیر شده رسانه ای کرده است.

آن روی سکه اما حکایت شنیدنی تری دارد، مثلا دکتر علیرضا رئیسی معاون بوشهری وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و رئیس پیشین دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در نشست شورای پدافند غیر عامل قرارگاه پرتوی استان که در دی ماه ۹۷ برگزار گردید گفته است در۶ ماهه سال گذشته، شهرستان عسلویه سه روزهوای پاک و یازده روز سالم داشته و مابقی سال هوای این شهر آلوده بوده اما تهران درمدت مشابه۱۰۰روز سالم و 18 روز پاک داشته و این نشان می دهد که وضعیت آلودگی هوای عسلویه از تهران هم بدتر است، رئیسی علت این وضعیت را وسعت کم عسلویه و بادخیز بودن موسمی آن دانسته و نتیجه گرفته که همین باعث می شود گازها به سمت منازل مسکونی حرکت کند،معاون وزیر یادآورشده که پیوست سلامت در صنایع بزرگ که در مناطقی همچون عسلویه مستقر هستند ضروری است و هیچ صنعتی حق فعالیت ندارد مگر این که پیوست سلامت داشته باشد و انتظار ما از صنایع بزرگ این است که آن مقدار از سلامتی که قبل از ایجاد آنها در منطقه وجود داشته حفظ نمایند.

    

این موضوع اساسی را دکتر شکرالله فرخی مسئول دبیرخانه پایش آلودگی صنایع نفت و گاز و انرژی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر در مصاحبه با سردبیر خبرگزاری ایسنا در بوشهر هم به نحو مشروح تری تایید کرده است و گفته بسیاری از شرکت های مستقر در عسلویه هیچ اطلاعی از پیوست سلامت ندارند،پیوست سلامت یعنی این که تمام صنایع بزرگ درابتدای راه اندازی، حین آن و پس ازآن که راه اندازی شدند چه آثار و عوارضی بر روی محیط زیست و ساکنان اطراف خود ایجاد می کنند؟ متاسفانه درکشور ما این موضوع در شهریور۹۲ ابلاغ شده، یعنی۵،۶سال قبل درصورتی که شرکت های مستقر در عسلویه ۱۵تا۲۰ است که درحال فعالیت هستند، در کنار این اظهارنظرهای کارشناسانه اما مصاحبه ی نماینده محترم مردم حوزه انتخابیه جنوب استان در گفتگو با خبرگزاری مهر جالب تر است، او از آمار بالای سقط جنین و سرطان درمیان اهالی پیرامونی صنعت نفت و گاز خبرداده و گفته نسل نُحبه کشور جذب این صنایع می شوند و قطعا آلودگی ها تاثیر خودرا بر نُحبه ها و سرمایه های انسانی می گذارد و در سوی دیگر نیز در بین مردم و اهالی شهرستان عسلویه،آمار سقط جنین و سرطان رو به افزایش است، این بانوی عضو متشخص پارلمان کشور با اشاره به این که مواد زائد رها شده صنعت در محیط،بعضا فاقد(بو)(مزه)و اثرات سوزش و خارش به روی پوست انسان است گفته کارشناسان بدون تخصص و تکنولوژی قادر به شناسایی این مواد نیستند و باید اداره محیط زیست عسلویه به پیشرفته ترین و به روز ترین دستگاههای شناسایی آلودگی های محیطی مجهز شود. توصیه ای که تنها در لفظ بوده و عملی نشده، زیرا اگر اقدام قاطعی برای اجرای این ضرورت انجام داده بود الان  لااقل ۸۰ درصد آن محقق شده بود.

نکته تاسف برانگیز این مصاحبه این است که خانم نماینده دلش به حال مردمی که به او رای داده و روانه ی مجلس کرده اند تا همچون همتایش خانم سلحَشور برسر مسئولان فریاد بکشد و از آنان بخواهد تا این مشکل ریشه دار را هرچه زودتر مرتفع سازند، نسوخته بلکه نگران نُخبگانی است که جذب صنایع منطقه شده و حتما از حقوق و مزایای آنچنانی برخوردارند و می ترسد مبادا آلودگی ها خدای نخواسته بر وجود نازنین آنان اثر بگذارد!؟ انگار نه انگار که خودش به آمار بالای سقط جنین و سرطان درمیان اهالی حوزه انتخابیه اش اشاره کرده است! و جالب تر این که آنچنان خونسردانه از این فاجعه سخن گفته که گویا برایش چندان مهم نیست که ساکنان یکی از۴ شهر حوزه انتخابیه او به چنین مصیبتی گرفتار گردیده اند، حالا بماند که راه کار پیشنهادی او برای برون رفت از این معضل بزرگ، جدایی سازمان محیط زیست از بدنه دولت بوده اما مشخص نکرده که اولاً این راهکار تا چه حد کارشناسی و امکان سنجی شده و ثانیا سازمان محیط زیست که رئیس آن در جایگاه معاونت رئیس جمهور قرار دارد، پس از جدایی از دولت ، زیرمجموعه کدامیک از دو قوه دیگر یا سایر نهادها باید بشود؟و نکته ی آخر تهدید بسیار ظریف و لطیف وی به مسئولان مجهول است، مبنی براین که مردم خواهان اقدام جدی مسئولان هستند و قطعا درصورت ادامه این رفتار به عنوان نماینده مردم از اختیارات قانونی خود برای کمک به مردم و( برخورد) با خاطیان استفاده خواهم کرد!؟ تهدیدی که قطعا برای اجرایش خیلی دیر شده است،چرا حرفی می زنید که خودتان هم می دانید شدنی نیست؟؟

باری نتیجه ی تمام اظهار نظرهای کارشناسانه و بازدید رئیس جمهور،وزیر نفت ،رئیس سازمان محیط زیست کشور از منطقه این است که اخیرا دستور العمل جامعی ازسوی مقامات عالی کشور خطاب به مدیران رده میانی در استان و منطقه صادر و ابلاغ شده که دارای یک سری اهداف کلان با زیر مجموعه های خورد می باشد، راهکارهایی که در سال های قبل هم ابلاغ شده اما این بار غلیظ ترش کرده اند، در مثل مناقشه نیست نگارنده بر سبیل مزاح عرض،می کند که انجام چنین کارهایی بدین می ماند که برای خانه ای درابتدای ساخت، سیستم فاضلاب در نظر نگرفته باشند و حالا پس از۲۰سال درحالی که آلودگی محیط خانه سلامت ساکنان آن را به مخاطره انداخته به فکر ایجاد سیستم افتاده اند، به عبارت دیگر ، نوشداروی بعد ازمرگ سهراب!

منبع: