شعرکمالی و نظام نشانه ای زاینده
زنده یاد فرج الله کمالی درکتاب دشتسونی خود در برخی گویش سروده هایش گاه با آشنازدایی و هنجارستیزی های آوایی و وزنی ( به کارگیری ارکان عروضی در طول بلند نامتعارف ) که پیش از این در گویش سروده های استان به کاربرده نشده ، به نوعی با انباشت صدا و وزن های طولانی ، رویکردی فرمالیستی آن چنان که درنظریات فرمالیستی کسی چون اشکلوفسکی بیان می شود، پیاده می کند
كدخبر: 114489
1399/02/26

علیرضاعمرانی

هنگامی که فرهنگ مکتوب ، ادبیات شفاهی را مورد توجه قرار می دهد نشان دهنده ی موفقیتی است که شامل ادبیات عامیانه می شود. این امر که به نوعی فعالیت توده ای به شمار می آید درسنت های بومی ریشه می کند وباتوجه به حوزه های جغرافیایی و تاریخی، آداب و سنن و باورها وگفتمان های شفاهی را در خود جلوه گر می سازد و این مهم را درآثار نویسندگان و شاعران می توانیم ببینیم.رویکردی که بومی سرایان دراین زمینه دارند بیشترجنبه ی فرامتنی دارد و کمتر ساحت متن را درمرکز توجه خودقرار می دهند‌ .کمترشاعر بومی سرایی سراغ داریم که بومی سروده ی خود را فقط به رویکردهای فرمالیستی و توجه به ذات پدیده های ادبی گویش جغرافیای سامان خوداختصاص دهد و هرچه هست بیشتر توجه به گفتمان بینامتنیتی است که گویش سروده ی خود را به عنوان یک متن با بهره گیری ازشیوه هایی چون :اشاره و تضمین و تلمیح ونقل و….با مفاهیم کانونی متون شفاهی ازقبیل ضرب المثل ها و باورها و آداب وسنن و….جغرافیای خود پیوند می دهد.

زنده یاد فرج الله کمالی درکتاب دشتسونی خود در برخی گویش سروده هایش گاه با آشنازدایی و هنجارستیزی های آوایی و وزنی ( به کارگیری ارکان عروضی در طول بلند نامتعارف ) که پیش از این در گویش سروده های استان به کاربرده نشده ، به نوعی با انباشت صدا و وزن های طولانی ، رویکردی فرمالیستی آن چنان که درنظریات فرمالیستی کسی چون اشکلوفسکی بیان می شود، پیاده می کند مثلا در شعرهای: عشق پیری، دشتسون ، نه قشنگه ،اهتقات ،اهل هنراهل قمار. اما آنچه بیشترین کارکرد از منظر نظریه ادبی وزبان شناسی متن درگویش سروده های دشتسونی به چشم می خورد مفهوم بینامتنیت است که بیشتر سروده های کتاب را به عنوان متن به متون شفاهی و گاه مکتوب پیش ازخود پیوند داده است.

  

به تعبیر ژولیا کریستوا یک متن ازجهات مختلف با متون پیش ازخود به گفتگو وبرقراری ارتباط برمی خیزد.این مفهوم که  در آرای باختین بخصوص درنظریه ی مکالمه گری وی ریشه دارد ازطریق ژولیاکریستوا وبا بررسی افکارو آثارباختین وارد حوزه ی نقدادبی شده است.متن ازطریق تضمین،نقل قول،اشاره ،تلمیح و...به متون پیش ازخود راه می یابد وهرگز خوداتکا و خودبسنده نیست.

گویش سروده های دشتسونی نیز دراین راستا سرشار از کنایه ها، تلمیح ها، مثل ها، آداب وسننی است که گاه درمتون مکتوب قبل، وجود دارد وگاه حضورپر رنگی درفرهنگ شفاهی ادبیات عامیانه ی مردم دشتستان دارد که زنده یاد کمالی با شاعرانگی تمام توانسته در سروده های خود انعکاس دهد. اشاره به حلاج، لوک شلو، بچه برو، قوم برمک قوم جعفر، هنگ پی دنگ، ضحاک، فریدون،اردشیری، بیژن، چاه، پورزال، توکمی، لوتری، دس ودس کردن،چنگ وپخر ، سه و س پرویز،هشکله،ری گلی، سکلی،غولک، شیش درمشو، کورپشیمون، ترگا، شدنبو، کله غور، ناف زمین هشتن، گا همیشه نمیره تو گارو، می فروه ، جوجرافی قاتق نمی خوا، جل کروکی، فرتنگی، غواری، مرده ی تیر، تک و دو، سرجای کسی حرف زدن، اوش کرده ی آخره ، تیترون، ازمابخترون و…..دراین راستا تلمیح واشاره ونقل کنایه ها و ضرب المثل ها وباورها بیشترین کارکرد را دارند که به خوبی توانسته اند یک زمینه ارجاعی پرباری خلق نمایند.

زنده یادکمالی گاه دررویکردی جایگشتی توانسته نظام نشانه ای قبل را فرو بریزد و نظام نشانه ای تازه ای را پی ریزی کند شعر: اسپیک یکی از نمونه های موفق چنین رویکردی است. درپایان باید گفت که این دو رویکرد مسلط بیان شده اگرچه درتقابل همدیگر قرار می گیرند ولی زنده یاد کمالی با توانایی بسیارکه نشانه آگاهی وی از مبانی زیبایی شناسی متن و نیز اشراف کامل بر فرهنگ شفاهی و سنت عامیانه ی جغرافیای دشتستان است،سروده های خود را قوی و استوار خلق کرده است. 

کتاب دشتسونی میراث گرانبهایی است که حافظه ی اصیل یک قوم و هویت ناب مردمی نجیب را درخود جای داده داده است. امید که خوانندگان و دوستداران شعرهای کمالی درحفظ این میراث گرانقدر کوشا و موفق باشند.

 انتشاریافته درروزنامه پیام عسلویه.بیست و دو اردیبهشت ۹۹

منبع: