دماوند میراث ملی است وقف آن نقض حقوق همگانی است
ناباورانه هایی از جنس تلخند...
رسول سعادت نیا در یاداشتی با عنوان«ناباورانه هایی از جنس تلخند...» به رویداد وقف بخشی از کوه دماوند و ایرادت قانون با نگارشی متفاوت پرداخت در این یاداشت آمده است : واقعیت تلخی که نیازمند به اصلاح قوانین دارد. اصلاح قوانینی که اجازه می دهد واقعیت جنگل ها و مراتع نادیده گرفته شود. و دست محاکم نیز در برخورد با این ناباورانه بسته باشد.
كدخبر: 115944
1399/05/05

رسول سعادت نیا - وکیل دادگستری

وقتی به حجم پرونده های زارعین با متولیان منابع طبیعی و امور اراضی  در محاکم می نگری ..؟!وقتی به حقوق از کف رفته ی زارعین در صدور برگ های تشخیص اعلام ملی بودن زمین های صاحب نسق فکر می کنی ؟ برگ تشخصی که کارمندی بی پیمایش اراضی، اصل را بر ملی بودن  اراضی نهاده و معترض را به مراجعه به کمیسیون ماده 56 و مراحل ما بعد آن سوق داده است.

وقتی به ملی شدن چراگاها ومزارع ده کوره های دیار اهالی جنوب در دشتهای  تفتیده ی آفتاب  و موج، و عرق های جبین سیاه سوخته و چروکیده ی پیرمردان روستایی فکر می کنی ؟!

وقتی به دستان پینه بسته و کمر خمیده ی کشاورزی فکر می کنی که در راهرو های محاکم و دفاتر وکلای دادگستری، تمام سرمایه ی زندگی خود را از کف رفته می بیند  و دست یاری  می طلبند می اندیشی...؟!

وقتی به دختران کشاورزی  که عمری خود را در کمک به پدر و مادر و برادران خود در چیدن سنگلاخ های زمین برای زارعت بهتر صرف کرده می نگری

وقتی به مالکیت مالکان بزرگی  که نه به هکتار زمین در دست داشتند که به روستا روستا و  قصبه و قصبات کثیره صاحب سند بودن در ذهن خود مرورمی کنی

وقتی به شگرد راهبردی رقابت  نظام سرمایه داری و سوسیالیستی  بر گسترهی جهان و اصل 4 تورمن می اندیشی

وقتی به تصویب و اجرای قانون  بنگاه خالصجات  و قوانین اصلاحات راضی و خروج زمین از دست زمین داران بزرگ و تقسیم آن بین زارعین نظر می افکنی

وقتی به قانون ملی شدن جنگلها و مراتع طبیعی احاطه می یابی و درک می کنی که جنگل و مراتع نه از آن یک نفر که متعلق به همه ی مردمان میهمن است تامل می کنی

وقتی به قانون ابطال اسناد و فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه می نگری ..!

وقتی به حجم موقوفه های کوه و در و دشت،  شهر و روستا ها در آن سال ها می اندیشی..!

وقتی به پیشنهادی فکر می کنی که موکل برای نجات زمین زراعی خود، ناگزیر به نشستن پای جلسه ای می شود که بوی تظاهر به دین باور و تمسک به وقف کردن ملک طلق او برای بدست آوردن بخشی از آن  اراضی از رفتارهای خلاف  قانون می اندیشی...!

دیگر برایت ناباروانه نیست که دماوند را به چوب وقف حراج خواهند کرد.

دیگر برایت ناباوانه نیست که چوب حراج به باورهای باورمندان زده خواهد شد.

دیگر برایت ناباوانه نیست که جنگل های هیرکانی، این آثارطبیعی و ملی، میدان تاخت و تاز زمین خوارانی خواهد شد و قانون به بهای وقف دور خورده و خواهد خورد.که حجم اختلافات بین متولیان اواقاف و متولی منابع طبیعی و محیط زیست گویای این واقعیت تلخ است.

واقعیت تلخی که نیازمند به اصلاح قوانین دارد. اصلاح قوانینی که اجازه می دهد واقعیت جنگل ها و مراتع نادیده گرفته شود. و دست محاکم  نیز در برخورد با این ناباورانه  بسته باشد.

واقعیتی که حداقل آثار مخرب آن در ریزش باورها و مفاهیمی چون وقف، نمود خواهد یافت.مفاهیمی  که تاسیسی حقوقی و فقهی آن برای کمک به همنوعان است.

تاسیسی که آمد تا بشریت را از آبشخورمعرفت به کمال برساند تاسیسی  که آمد تا نه تنها همنوعان که زیستمندان همسایه زندگی  را نیز در امنیت و آرامش قراردهد.

و در آخر اینکه آیا وقت آن نرسیده تا با اصلاح قوانین مانع هرگونه زمین خوری و تخریب منابع  طبیعی و میراث ملی  در هر جلا و پوشش گردید. مراتع و جنگل ها و کوه ها از مصدایق بارز و بدون تردید منابع ملی است و تسلط هر سازمان ، اداره  و نهادی جز متولیان  منابع طبیعی بر آن ها نقض غرض و تضییع میراث طبیعی و ملی و به تبع تعرض به حقوق شهروندی در برخورداری شهروندان به محیط زیست سالم و میراث طبیعی و ملی ایشان است.دماوند میراث ملی بوده و وقف آن نقض حقوق همگانی است.

 

 

منبع: