حسام حق پرست
در بندرِ دیرسالِ بوشهر؛
دستانی ستبر شده از کار و کرامت دریا
از سنگینیِ سنگ درآر
انگار تنها صدای آن اسطوره! مرهمی ست تا زخم ها التيام یابند از پس پشت آن تاریخِ دیگرگون!
بادبان های برافراشته
و منتیل های فرو رفته در دل سنگ!
و به غایت حجم واحدِ دستان بالا رفته در جاودانه های واحد که جهانبخش خواند؛
جان بخش و روح افزا!
به باور نگارنده؛ صدایِ جهانبخش کردی زاده جدای از بررسی فنّی و تکنیک های صدا، حنجره و آواز،ماجرایی دیگر دارد!
بی شک رازی درون این صداست تا از آن صدا اسطوره ای بسازد و هنوز و همیشه هر جا که می شنوی؛
می ایستی و گم کرده ای را وا می جویی در لابه لای تاریخ! بوشهر را می خوانی و دوره می کنی، اما در آن زمانه ی دیگر!
که می خوانْد بخشوی پیرار؛
در بی نهایت یک جامه دران!