کنکاشی در علل وقوع قتل یا خودکشی های اخیر در استان بوشهر
غلامحسین کروبی
كدخبر: 119172
1399/07/30

خلاصه بحث:

 عوامل موثر بر شناسایی و کشف علل وقوع:

داقت مسئولان و همه عوامل مرتبط در برخورد با ماجرا و اطلاع رسانی بر مبنای شفافیت

پرهیز از کتمان حقایق و تناقض گویی در بیان اصل ماجرا

ریشه یابی علل برای پیشگیری از بروز حوادث مشابه با اتخاذ راهکارهای عملی و خارج از شعار

پذیرش مسؤلیت توسط همگان و خالی نکردن شانه از وظایف خود (سازمان های دولتی، مردم نهاد و خانواده)

مشروح بحث:

همه مسؤلین و همه ما در حوادث اخیر و از جمله در اتفاقات متعدد ماهها و سال های اخیر به دنبال یافتن و معرفی فقط یک مقصر و پایان دادن به ماجرا و مختومه نمودن پرونده هستیم. در حالی که چنین حوادث و اتفاقاتی فقط یک علت تامه ندارند و سلسله علل و زنجیره ای از عوامل زمینه ساز و یا موجب وقوع این حوادث هستند.

به عنوان مثال در ماجرای سقوط هواپیماها در ایران در تمام سال هایی که شاهد وقوع آنها  بوده ایم، قدیمی ترین و شایع ترین علت برای پایان ماجرا، اعلام خطای انسانی و معرفی خلبان به عنوان مقصر اصلی بوده است.

در جریان دهها فقره خودکشی یا قتل در استان و صدها مورد در سطح کشور و وقوع حوادث و سوانح متعدد در نقاط مختلف مانند سقوط ساختمان پلاسکو در تهران، حادثه نفتکش سانچی، آتش سوزی ساختمان شهید تندگویان در عسلویه،  آتش سوزی اسکله های صیادی در دیر، دلوار، گناوه و سایر بنادر استان، آتش سوزی مدرسه شین آباد پیرانشهر، آتش سوزی مدرسه درودزن استان فارس، واژگونی اتوبوس دانشجویان علوم و تحقیقات تهران، تصادف و برخورد قطارها، حادثه مرگ یا خودکشی دانش آموز ۱۱ ساله دیری، سه حادثه دیگر در کنگان و جم و موارد مشابه در استان و سایر حوادث در سراسر کشور همواره شاهد عدم شفافیت در اطلاع رسانی، تلاش برای مقصر جلوه دادن دیگری، شانه خالی کردن سازمان های ذیربط برای پذیرش مسئولیت، موازی کاری سازمان های قانونی مداخله گر، ناهماهنگی سازمانها برای ریشه یابی و یافتن و اعلام علل وقوع حوادث، فقدان یا کمبود زیرساخت های قانونی، بیمه ای، ایمنی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بهداشت روانی و مشمول مرور زمان شدن و به فراموشی سپردن حوادث و سوانح بوده ایم.

کالبد شکافی عوامل موثر بر شناسایی و کشف علل وقوع:

  صداقت: شاه کلید کشف علل وقوع خودکشی ها، قتل ها، حوادث و سوانح، صداقت و بروز رفتار صادقانه از سوی مسئولین سازمان های مرتبط با حادثه و اعلام حقیقت ماجرا و پرهیز از بیان مطالب غیر واقعی و اخبار متناقض از سوی عوامل درگیر است که در اکثر موارد کمتر شاهد اکسیری به نام صداقت بوده ایم.

کتمان حقایق و تناقض: در ماجراهای یادشده، غالبا مسئولان برای مبرا نمودن سازمان تحت مدیریت خود سعی در کتمان حقایق و تناقض گویی  دارند. برای اثبات این مدعا می توان به بیانیه ها، مصاحبه ها و تأخیر در اطلاع رسانی یا کتمان حقایق و واقعیت ها استناد نمود.

 ریشه یابی علل برای پیشگیری از بروز حوادث مشابه، این مطلب یعنی ریشه یابی و اقدامات پیشگیرانه برای عدم وقوع حوادث ناگوار بعدی و یا حداقل کاهش آمار وقایع تلخ و حوادث ناگوار، فقط در حد یک آرزوست و هیچوقت از حد مقوله هایی از قبیل صورتجلسه، بیانیه، مصوبه، ابلاغیه، آیین نامه و دستورالعمل فراتر نرفته است.

پذیرش مسؤلیت توسط همگان و خالی نکردن شانه از وظایف خود، شوربختانه باید گفت در همه حوادث، سوانح و اتفاقات بدون استثناء شاهد عدم پذیرش مسؤلیت، تلاش برای تبرئه خود، یافتن مقصر جایگزین و معرفی متوفی یا قربانی به عنوان عامل اصلی هستیم و تا کنون هیچگاه شاهد حتی یک مورد پذیرش مسؤلیت حادثه و سپس استعفای مدیر سازمان مرتبط نبوده ایم. (این امر در حالی است که هر کدام از این حوادث متوجه سازمان های مشخصی است که به راحتی از کنار ماجرا عبور نموده و به مسؤلیت های قانونی خود توجه نمی کنند.)

جمع بندی: به نظر می رسد در جریان خودکشی ها یا قتل هایی که در استان به وقوع پیوسته و بازتاب گسترده ای هم  در رسانه های داخلی و خارجی داشته به استناد این کلام شریف و معروف که منسوب به رسول خدا حضرت محمد (ص) است: «کلکم راع و کلکم مسول عن رعیته» و همچنین به موجب سخن حکیمانه سعدی:

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها را نماند قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند آدمی

باید مسؤلیت همگانی و مسؤلیت اجتماعی را متوجه همه سازمان های دولتی و حاکمیتی شامل استاندار، دستگاه قضایی، فرمانداران، آموزش  و پرورش، امامان جمعه، نمایندگان مردم در مجلس، بهزیستی، کمیته امداد، تأمین اجتماعی، رسانه ها و بویژه صدا و سیما و سازمان های مردم نهاد از جمله سازمان نظام روان شناسی، خانه روان شناسان، مؤسسات خیریه، دانشگاهها، خانواده ها، معلمان و مبلغان دانست و در کنار شوک های اقتصادی، وضعیت اسفبار معیشتی و فقر مالی فراگیر، می بایست به آسیب های روحی، مشکلات روانی و فقر فرهنگی خانواده و جامعه و عدم امکان دسترسی آسان به مشاور و روان شناس نیز همزمان توجه کرد و برای هر کدام از موارد ذکر شده چاره اندیشی نمود.

منبع: