به گزارش«پیغام» به نقل ازایسنا، در این روزهای کرونا زده، قلبهایی ایستادند که امید داشتند به تپیدن، به ساختن آینده و به زندگی کردن، یک زندگی ساده در میان آدمها، اما امان از کرونای لعنتی و امان از آدمهایی که بیهیچ مسئولیت انسانی لب میگشایند به سخنِ ناروا آن هم درباره حساسترین مسایلی که ذرهای اشتباه در آنها میتواند جان بستاند، آن هم جان بیگناهترین مخلوقات خداوند را.
این روزها کرونا نه فقط بلای جان مبتلایان به کووید-19 شده است، بلکه با پا قدم منحوسش سدیست برای نفس کشیدن، خندیدن، بازیهای کودکانه و آرزوهای بزرگ کودکانی که چشم به راه قلب هستند برای زندگی... و در این میان اما عده ای که بی هیچ تخصصی و بدون اطلاع از قونین سخت ایران در حوزه اهدای عضو، درباره اهدای عضو و پیوند شایعهپراکنی کرده و با تشویش ذهن جامعه قطعا در این مرگهای معصومانه مقصرند...
دکتر مهدوی - فوقتخصص قلب کودکان و مسئول بخش پیوند قلب اطفال بیمارستان قلب شهید رجایی که سالهاست پدرانه بر بالین کودکان پیوندی میایستد و همه تلاشش را برای نجات این کودکان انجام میدهد، از حال و روز این روزهای پیوند کودکان برایمان میگوید. او از دو کودکی می گوید که در لیست انتظار پیوند از بین رفته اند. نیاز به پیوند قلب داشتند، هر دو آنها، دو ماه و نیم در آی سی یو بستری بودند و چشم انتظار، شاید در ذهنشان بارها و بارها روزهای بعد از پیوند را تصور کردند، روزهایی که میتوانند از بیمارستان بیرون روند و با کودکانههایشان شاد باشند، اما هیچ ارگان پیوندی مناسبی برایشان پیدا نشد و حالا دیگر در این دنیا نیستند.
کرونا و مرگ خاموش کودکانِ در لیست انتظار پیوند
مهدوی در این باره به ایسنا، گفت: در حال حاضر یکی از مشکلاتی که در حوزه اهدای عضو و پیوند با آن مواجهیم، کروناست؛ چرا که به دلیل عدم رعایت مردم، عدم سیاستگذاری درست و عدم کنترل کرونا، بسیاری از بیماران را در لیست انتظار از دست میدهیم. لود بالای کرونا باعث شده که تمامی مراکزی که به عنوان مراکز اهدای قلب هستند، به کرونا آلوده شوند و امکان پیوند با هزار گرفتاری وجود داشته باشد.
شایعه پراکنی درباره اهدای عضو زحمات انجمن اهدای عضو را به باد می دهد
وی افزود: مساله دیگری که اخیرا مشکلساز شده است، اظهارنظرهای غیرمسئولانه و غیر کارشناسانهای است که حتی گاهی میبینیم برخی مسئولان مطرح میکنند یا یکسری برنامههای تلویزیونی بدون انجام کارشناسی درباره اهدای عضو ساخته میشوند. اینها باعث میشود که تمام زحمات انجمن اهدای عضو و تمام افرادی که در این زمینه دخلی هستند، از بین رود.
انتظار 3 ماهه 3 کودک برای پیوند عضو
مهدوی با اشاره به وضعیت کودکان در انتظار پیوند قلب در بیمارستان شهید رجایی، ادامه داد: اخیرا دو کودک نیازمند پیوند را از دست دادیم که هر دو آنها دو ماه و نیم در آی سی یو بستری بودند و هیچ ارگان پیوندی مناسبی برایشان پیدا نشد. اگر همین الان به بخش پیوند اطفال بیمارستان رجایی سر بزنید، میبینید که سه کودک سه ماه است که منتظر پیوند هستند. فکر کنید که نه تنها از نظر جسمی، بلکه از نظر روحی روان این بچهها نابود میشوند. خواهش میکنم افرادی که در این حوزه کارشناس نیستند، در تریبونها این اظهرات را مطرح نکنند تا هر چه را رشته کردیم، پنبه کنند. وقتی یک فردی ادعا میکند که اعضا به فروش میروند، اصلا این فرد هیچ آشنایی با فرایند اهدای عضو ندارد و از الفبای اهدای عضو اطلاعی ندارد و به اشتباه شروع به صحبت میکند.
وی گفت: در اظهارنظر دیگری مطرح شده بود که ارگان بیماران کرونایی را اهدا کردند. مگر میتوان ارگان بیمار کرونایی را اهدا کرد؟. وقتی نمیدانیم به راحتی در این موارد بدون هیچ مسئولیت انسانی اظهار نظر نکنیم. این موارد باعث شده که این بچهها از بین بروند و شاهدیم این بچهها دانه دادنه دارند جلو چشممان از بین میروند.
مرگ 5 کودک در لیست انتظار پیوند از شهریور تاکنون
مهدوی با بیان اینکه به شدت با کاهش اهدای عضو مواجهیم، گفت: طی این مدت حداقل از شهریور تاکنون پنج کودکمان در لیست انتظار از بین رفتهاند و همین الان شش بچه بدحال و منتظر پیوند در بخش اطفال شهید رجایی داریم که در شرایطی هستند که حتی نمیتوانند از درب بخش خارج شوند، چه برسد به بیرون رفتن از بیمارستان. در عین حال هرچه بیمار بدحالتر شود، پیوند بدتر خواهد بود. زیرا سایر ارگانها هم آسیب می بینند. از طرفی اقامت طولانی مدت در بیمارستان هم در این شرایط ریسک انتقال کرونا را برایشان دارد.
وی درباره وضعیت ابتلای کودکان پیوند قلبی به کرونا، گفت: یکی از بیماران پیوندی من که کرونا گرفته بود و از بین رفت. از بین 150 کودکی که در کشور پیوند قلب شدند، 9 نفرشان به کرونا مبتلا شدند. هشت نفرشان بهبود یافتند، اما یکی از بچهها را از دست دادیم.
در عین حال دکتر کتایون نجفیزاده- مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به برخی اظهارنظرهای غیرکارشناسی درباره اهدای عضو، گفت: پیوند اعضا از افراد مرگ مغزی، پدیدهای است که بستگی بسیار بسیار زیادی به باور، اعتماد و اعتقاد مردم دارد. باید توجه کرد که مرگ مغزی که یک درصد مرگها را به خود اختصاص میدهد، فرآیندی است که طی آن قلب یک فرد فوت شده، برای چند روز به واسطه دستگاهها و داروها، قبل از اینکه سموم مغز سلولهای دیگر بدنش را از کار بیندازد، تپش دارد و در این چند روز اعضای بدن فرد مرگ مغزی فاسد نمیشوند.
چقدر میتوان فرد مرگ مغزی را نگه داشت؟
وی با بیان اینکه روزهایی که میتوان یک فرد دچار مرگ مغزی را نگه داشت، حداکثر دو هفته است ،افزود: هر لحظه از این روزها مهم است. هر دقیقهای که از لحظه بروز مرگ مغزی میگذرد، سلولها کیفیت خودشان را از دست میدهند. به طوری که اگر در روز اول هشت عضو یک فرد مرگ مغزی قابل اهدا است، در روز چهارم ممکن است دو عضو او قابل اهدا باشد. بر همین اساس خانواده باید زود تصمیمگیری کنند تا بتوان این اعضا را به موقع از بدن پر از سم خارج کرد که هم نجاتبخش زندگی بیماران نیازمند پیوند شده و هم باقیات و صالحاتی برای خانواده و عزیز از دست رفتهشان باشد. بنابراین سرعت تصیمگیری بسیار مهم است.
نجفیزاده تاکید کرد: اهدای عضو پدیدهای است که اگر شخص با آن آشنا نباشد، میخواهد در آن لحظه حادثه که شرایط خانواده از نظر روحی بسیار بد است، تازه متوجه شود که اهدای عضو چه هست و چطور ممکن است که یک فرد فوت شده تپش قلب داشته باشد، چطور ممکن است که عزیزش روی تخت آیسییو خوابیده است و مانیتور بالای سرش نشان دهد که قلبش تپش دارد، اما در واقع فوت شده باشد؟ دستگاه هم به فرد دچار مرگ مغزی نفس میدهد و همه فکر میکنند که خود فرد نفس میکشد. در حالی که این دستگاه است که به او نفس میدهد. حال سوالی که برای خانواده ایجاد میشود، این است که مگر ممکن است که قلب کسی بزند، اما بگویند از بین رفته است؟. بنابراین اهدای عضو ارتباط بسیار زیادی از میزان درک جامعه از پدیده مرگ مغزی قبل از بروز حادثه دارد و نیاز است که فرهنگسازی بسیار زیادی در این زمینه انجام شود.
اهدای عضو، وابسته به اعتماد مردم
وی ادامه داد: از طرفی حتما نیاز است که در حوزه اهدای عضو اعتماد زیادی از سوی مردم نسبت به سیستم بهداشت و درمان وجود داشته باشد. زیرا اگر خانواده به سیستم بهداشت و درمان اعتماد نداشته باشند، وقتی قلب یک نفر میتپد، اما پزشکان اعلام میکنند که این فرد دچار مرگ مغزی شده است، خانواده نمیتواند این موضوع را بپذیرد و فکر میکند که این موضوع دروغ است. البته در سایر موارد پزشکی هم اعتماد کامل میان بیمار و پزشک بسیار مهم است، حال در مورد مرگ مغزی و اهدای عضو اهمیت این موضوع دوچندان است. فکر کنید عزیز خانواده تا دیروز کنارش بوده، اما حالا به یکباره اعلام میشود که فرد دچار مرگ مغزی شده و میتوانید قلب و سایر اعضایش را اهدا کنید. در اینجا اعتماد مردم به سیستم بهداشت و درمان باید بسیار بالا باشد.
قوانین سخت ایران در زمینه تایید مرگ مغزی
نجفیزاده با بیان اینکه سیستم اهدای عضو ایران نسبت به سایر کشورها بسیار سفت و سختتر است، اظهار کرد: به طوری که اگر تایید مرگ مغزی در کشورهای غربی از سوی یک متخصص و حداکثر دو متخصص انجام میشود، اما در ایران توسط چهار متخصص انجام میشود. یک نفر متخصص مغز و اعصاب، یک نفر متخصص جراحی مغز و اعصاب یک نفر متخصص داخلی و یک نفر متخصص بیهوشی. بعد از اینکه این چهار نفر مرگ مغزی را تایید کردند، یک متخصص پزشک قانونی هم باید کار این چهار نفر را تایید کرده و چک کند که هیچ کار غیرقانونی وجود نداشته باشد. در برخی کشورهای غربی خود پزشک بیمار میتواند مرگ مغزی را تایید کند، اما در ایران پزشک خود بیمار اجازه این کار را ندارد، بلکه باید تیمی که صلاحیت و دانششان در مورد تشخیص مرگ مغزی از سوی وزارت بهداشت تایید شده و حکمشان از سوی وزیر بهداشت ابلاغ شده است، این موضوع را تایید کنند. در هر دستگاه اجرایی و اداری احکام هر فرد از سوی رده بالاتر خود صادر و ابلاغ میشود، اما اهدای عضو در کشور آنقدر حائز اهمیت است که حکم پزشکان تاییدکننده مرگ مغزی را شخص وزیر بهداشت صادر میکند. بنابراین تایید مرگ مغزی که مهمترین بخش اهدای عضو است و اطمینان از این است که فرد دیگر برنمیگردد، در ایران بسیار سفت و سخت است.
آیا میتوان اعضای افراد مرگ مغزی را خرید و فروش کرد؟
وی با اشاره به برخی اظهارات مبنی بر خرید و فروش اعضای افراد مرگ مغزی، گفت: چنین اقدامی به هیچ عنوان ممکن نیست. زیرا برخلاف بسیاری از موارد اهدای کلیه از افراد زنده، در اهدای عضو از افراد مرگ مغزی خانواده مرگ مغزی و گیرندگان اعضا از یکدیگر خبر نداشته و بر اساس قانون پیوند اعضای جمهوری اسلامی ایران، هزینه اهدا و پیوند عضو از سوی وزارت بهداشت به مراکز درمانی پرداخت میشود. هیچ پولی هم بابت اهدای عضو به خانواده اهداکننده پرداخت نمیشود و از گیرنده هم هیچ پولی بابت عضو دریافت نمیشود.
امکان قاچاق اعضای پیوندی وجود ندارد
نجفیزاده ادامه داد: بیمار مرگ مغزی در آیسییو بستری است. بنابراین نمیتوان او را به یک زیرزمین برد و اهدای عضو کرد. علائم حیاتی بیمار مرگ مغزی بسیار ناپایدار است و به مراقبت شدید آیسییو احتیاج دارد. زیرا به طور ناگهانی حادثه ای مانند خونریزی مغزی یا ضربه به سر اتفاق افتاده که منجر به ورم مغز شده است. بلافاصله این شخص به بیمارستان رسانده میشود. حال آیا ممکن است او را به جای دیگری ببرند؟. خیر، امکان ندارد. فرد مرگ مغزی توسط اورژانس به آیسییو بیمارستان منتقل میشود، زیر دستگاه تنفس مصنوعی قرار داشته و بالاترین مراقبتها از او انجام میشود که بسیار دشوارتر از مراقبت از سایر بیماران آیسییو است. برای مرگ مغزی یک پرستار اختصاصی نیاز است. بنابراین اهدای عضو نمیتواند در زیرزمین یا به صورت قاچاقی انجام شود.
وی افزود: حال وقتی که مورد مرگ مغزی در آیسییو بستری میشود، وارد آمار وزارت بهداشت شده و سیستم بهداشتی کاملا از وجود این فرد آگاه است. بنابراین قاچاق اعضا نمیتواند انجام شود. سپس در صورت تایید مرگ مغزی و انجام مراحل قانونی و پزشکی و رضایت خانواده فرد مرگ مغزی، اعضای او برداشته شده و طبق تخصیص عضو وزارت بهداشت و برخی از دانشگاههای علوم پزشکی بزرگ، طبق لیست انتظار پیوند اعضای مختلف، تعیین می شود که این اعضا به چه کسانی برسد. باید توجه کرد که قوانین تخصیص عضو کشور هم بسیار سفت و سخت هستند. به طوری که از چندین فیلتر میگذرد تا یک نفر بر اساس اورژانسی بودن شرایطش، گروه خون و سایز بدنش، تطابق بافتی و مدت انتظارش در لیست پیوند، برای دریافت عضو تعیین شود.
پیوند؛ قله علم پزشکی
نجفیزاده با بیان اینکه اهدای عضو و پیوند در قله علم پزشکی قرار دارد، گفت: بر اساس این فرآیند، حتی فرد گیرنده عضو هم خبر ندارد و به محض یافتن عضو مرکز تخصیص عضو با مرکز پیوند تماس گرفته و آن مرکز نیز با بیمار خود تماس می گیرد تا برای پیوند عضو آماده شود. فرآیند بسیار سریع است. گیرنده به مرکز درمانی میرود و آزمایشات لازم را انجام میدهد. در همان روز جراح تیم پیوند میرود و عضو مرگ مغزی را برداشت میکند و با سریعترین وسیله ممکن به مرکز پیوند میرساند. در مرکز پیوند هم جراح دیگری عضو گیرنده را درآورده و بیمار را به دستگاه وصل کرده تا گردش خونش برقرار شود و به محض رسیدن، عضو کاشته میشود.
مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان با تاکید بر اینکه اهدای عضو کاملا با فرهنگ و باور مردم عجین است، گفت: یک جامعه باید از قبل با پدیده اهدای عضو آشنا باشد تا بتواند در آن لحظه اهدای عضو را بپذیرد.
اظهارات غیرکارشناسی و اعتمادی که از بین میرود
نجفیزاده در ادامه صحبتهایش با انتقاد و اشاره به اظهار نظر اشتباه و غیر کارشناسی فردی در تبریز مبنی بر برداشت اعضای بیماران کرونایی برای اهدای عضو، گفت: این فرد آنقدر اطلاعات و سواد ندارد که تحقیق کند و متوجه شود که در حال حاضر معضل پیوند عضو در دنیا و کشور ما، کاهش این عمل است. زیرا اگر حتی نسبت به وجود کرونا در گیرنده یا اهداکننده شک کنند، دیگر نمیتوانند پیوند را انجام دهند. زیرا ایمنی بدن گیرنده عضو بسیار پایین است و حتی اگر یک ویروس کرونا در بدن گیرنده وارد شده باشد، او را از بین میبرد. کدام عقل سلیمی میگوید که اعضای بیمار کرونایی را برای بیمار نیازمند پیوند بردارند. این اظهارات فقط حرف یک فرد بیمار است. زیرا به عاقبت کار خودش فکر نمیکند. فکر نمیکند که این حرف چه تبعاتی دارد و فکر نمیکند که اگر اعتماد جامعه به اهدای عضو از بین برود، چه اتفاقی میافتد.
وی ادامه داد: فرد دیگری اعلام میکند که در ایران تیمهای درمانی دارند بر روی بیماران آزمایش انجام میدهند. این فرد از تحقیق صحبت میکند، اما مطمئنا چیزی از تحقیق و مطالعه نمیداند. در کشورهای غربی مطالعات متعددی با بیش از 6000 بیمار مبتلا به کرونا در حال انجام است و از آنجایی که این ویروس ناشناخته است، داروهای مختلف را برای بیماران امتحان میکنند تا تاثیر هر یک را ببیننند، اما سرچ کنید که چند مقاله در این زمینه در ایران وجود دارد؟!. اینها حرفهای بیمبنایی است که یک فرد بی اطلاع این حرف را میگوید و منجر به کاهش اعتماد مردم به کادر درمانی میشود.
علت بالا بودن مرگ کروناییها در ایران
نجفیزاده با اشاره به علت بالا بودن مرگ بیماران مبتلا به کرونا در کشور، گفت: یکی از علل بالا بودن مرگ بیماران مبتلا به کرونا در ایران، این است که مردم دیر به بیمارستان مراجعه میکنند. دست آن فردی که این اظهارات را مطرح کرده، درد نکند. زیرا با این صحبتی که انجام داد، مردم دیرتر مراجعه میکنند و نتیجه این میشود که جوان 32 ساله زمانی به بیمارستان مراجعه میکند که یک هفته در خانه تنگی نفس داشته، اما او را به بیمارستان نیاوردند. مسلم است که این فرد از بین میرود و با بالاترین درمانها و تلاش تیم درمانی زنده نمیماند. ما یک عده آدم در همه جای دنیا داریم و در کشور ما هم هستند که دوست دارند که شایعهسازی کنند، اذهان مردم را بهم بریزند و آدمها را نسبت به یکدیگر بی اعتماد کنند. اگر اعتماد مردم به کادر درمان کاهش یابد، نتیجه آن صدمه به خود مردم است. این افراد چیزی از خدا و وجدان نمیدانند و به راحتی چنین اظهاراتی را مطرح میکنند.
مردم در برابر اظهارات هر کسی مطالبهگر باشند
وی اذعان کرد: در عین حال مردم هم باید یاد بگیرند که در مقابل چنین حرفهایی مانند اینکه میگویند اعضای بیمار کرونایی را برای اهدای عضو بدون اجازه خانوادهاش برداشتند، مدرک بخواهند. چرا مردم در مقابل این صحبتها مدرک مطالبه نمیکنند؟. بعد از چنین ادعای بیپایه و اساسی در تبریز و متاسفانه همچنین بعد از صحبتی که یکی از نمایندگان مطرح کردند مبنی بر اینکه اعضای افراد را به خارج از کشور بفروشیم تا ارز به دست آوریم، آمار درخواست کارت اهدای عضو ما به شدت سقوط کرد. به طوری که از 200 و 300 درخواست کارت در روز به 20 کارت در روز رسید. البته آمارها همیشه بعد از مدتی مجددا بالا میرود. زیرا موضوع اهدای عضو آنقدر مقدس است و مردم کشورمان آنقدر فهیم هستند که متوجه میشوند چه کسی درست می گوید.
بازار داغ شایعات غیرعلمی و کودکانی که پر پر میشوند
نجفیزاده با بیان اینکه این اظهارات اثرات بسیار ناگواری خواهند داشت، گفت: در حال حاضر اگر به بخش پیوند عضو اطفال بیماستان شهید رجایی سر بزنید، میبینید که چطور کودکان لیست انتظار پیوند قلب در انتظار عضو از بین می روند. در بهترین شرایط که دو سال پیش بود، 32 کودک پیوند قلب دریافت کردند که در جشن نفس کل 32 نفرشان را روی استیج آوردیم. در همان سال 17 کودک هم به دلیل نرسیدن قلب فوت کردند. در حال حاضر در این شرایط کرونایی آمار پیوند قلب چه در بزرگسالان و چه در اطفال کاهش یافته است. زیرا نمیتوانیم از افراد کرونایی اهدای عضو انجام دهیم.
وی تاکید کرد: آقایی که در تبریز چنین ادعایی میکنید (که البته دستگیر شدند)، ما نمیتوانیم از افراد کرونایی اهدای عضو انجام دهیم. تمام مراکز پیوند با مشکلات بسیار زیادی باید ثابت کنند که آیا فرد مرگ مغزی مبتلا به ویروس هست یا نه و همچنین گیرنده را چک میکنند که نکند بی احتیاطی کرده و به کرونا مبتلا شده باشد. زمانیکه کاملا مطمئن شوند، هر دو منفی هستد با رعایت کامل استریلیتی پیوند را انجام میدهند. بنابراین آمار پیوند عضو به شدت پایین آمده و این شایعهسازیهایی که اتفاق میافتد، باعث میشود که آمار پایینتر هم بیاید. باید پرسید چه کسی پاسخگوی بیمارانی است که در لیست انتظار پیوند از بین میروند؟. افرادی که چنین اظهار نظرهایی انجام میدهند، بیایند و جواب خانوادههایی را بدهند که به دلیل نبود عضو، فرزندانشان را از دست می دهند.
ردپای اشتباهات فاحش در حوزه پیوند در فیلمهای سینمایی
وزارت ارشاد تجدیدنظر کند
نجفیزاده در ادامه صحبتهایش درباره فیلمهایی که در حوزه پیوند و اهدای عضو ساخته میشوند، اما اشکالات اساسی داشته و موارد اشتباهی را درباره پیوند و اهدای عضو مطرح میکنند، گفت: در سال گذشته با کمال تاسف وزارت ارشاد اجازه داد فیلمهایی در حوزه پیوند ساخته شوند که اصلا صحت ندارد. متاسفانه برخی فیلمسازان اصلا تحقیق نمیکنند و فقط میخواهند یک فیلم هیجان انگیز بسازند و به عاقبت کارشان فکر نمیکنند. به عنوان مثال در فیلمی نشان میداد که تخصیص عضو از طریق دلال انجام میشود. در حالی که چنین چیزی امکان ندارد و وقتیکه با تهیه کننده فیلم صحبت میکردیم میگفت مگر شما اطلاعیههای روی دیوارهای شهر را ندیدید، اما اینقدر تحقیق نکرده بود که متوجه شود این اطلاعیهها در زمینه پیوند کلیه از فرد زنده است، نه از طریق بیمار مرگ مغزی.
وی ادامه داد: چند سال قبل تفاهمنامهای را با وزارت ارشاد امضا کردیم که قرار شد، به جد از ساخت فیلمهایی که در حوزه پیوند هستند، اما از سوی انجمن اهدای عضو از نظر علمی تایید نمیشوند، جلوگیری کند. حتی ویدیو نمایش خانگی یکی از فیلمها ساخته و در کشور پخش شد، اما وزارت ارشاد به محض اینکه ما تایید نکردیم و تهیه کننده حاضر به تغییر اشتباه فیلم نشد، همه را از سطح کشور جمع کرد. دو فیلم سینمایی ساخته شده را هم که تایید نکرده بودیم، با کمترین تغییر با هماهنگی کارگردان آنها توصیه به اصلاح کردیم و فیلم را اصلاح کردند. در سال چندین فیلم نامه توسط فیلم سازان به انجمن ارجاع می شود که ما در کمترین زمان آنها را از نظر علمی بازنگری کرده و اشکالات احتمالی و پیشنهادات خود برای اصلاح این اشکالات را به نویسنده منتقل می کنیم. همچنین ما سعی میکنیم اگر فیلمی که قبلاً ساخته شده به انجمن ارجاع شود با کمترین تغییر حتی با تغییر مختصر صدا، اشکالات علمی آنها را تصحیح کنیم . این درحالیست که در سال گذشته بدون هیچ ملاحظهای اجازه اکران فیلمهایی داده شد که اشتباهات بسیار بزرگی داشتند و اعتراض وزارت بهداشت و انجمن اهدای عضو ایرانیان نیز به جایی نرسید. این جای تاسف دارد و امیدواریم وزارت ارشاد درباره این موضوع مهم ملی مانند گذشته با جدیت برخورد کند.