به بهانه هفتم اسفند روز وکیل مدافع؛
آیا وکیل مدافع، نوعی کنایه است؟!
این بار رسول سعادت نیا وکیل دادگستری با بازخوانی انشائی از دانش آموز پایه پنجم ابتدائی به گوشه ای از چالش های نهاد وکالت پرداخته است و در یاداشت خود آورده است : بیایید از خود بپرسیم چرا و به چه علت نهاد وكالت تا اين درجه ناشناخته که نه ، بد معرفی شده است؟و چند درصد از این بد معرفی شدن ها متوجه ی خود ماست..؟!!
كدخبر: 124626
1399/12/05

رسول سعادت نیا- وکیل پایه یک دادگستری

  سال هاست که  هفتم اسفند عجین شده با نام وکیل مدافع اما هر روز که می گذرد بیشتر رنگ می بازد چرا که ؛ رنگ می بازد، چون که حقی برای شهروند قائل نیسیتم.رنگ می بازد چون بر بام هر رسانه ی رسمی، بانگ انگ بر جبین او می نشانند. رنگ می بازد چون به روز زن ، وکیل زن قربانی دفاع از حقوق شهروند مستاصل میشود.رنگ مي بازد چون وكيلي به اتهام دفاع، پاي در زنجير است.رنگ می بازد چون ، به نام دفاع از حقوق شهروند ، خودبینی هایمان حتی تنه تنومند صنف را نیز تكه پاره كرده است.رنگ می بازد چون به حرف متحد و به عمل متفرقیم رنگ مي بازد چون ما نتوانستيم واقعيت اين روز را در جامعه اثبات و معرفي كنيم.واقعيت مخاطب اين روز را....

اين روز مبارك است نه از آن جهت كه وكيلي ، مجالي براي معرفي كسب و كار خود فراهم آورد كه وكالت كسب و كار نيست وكالت جبهه نبرد حق با باطل است.هفتم اسفند مبارك است چون مجال ارج گذاري موكل از وكيلي است كه او را از گرداب ظلم بيرون كشيده است.مبارك است چون حقي به كمك وكيل، زنده نگه داشته شده است.مبارك است چون به پشتوانه وكيل مدافع، زني از چنگال خشونت نجات يافته است.مبارك است چون يتيمي دست مهرباني را در دفاع از مظلوميت و احقاق حق خود به همراه داشته است. مبارك است چون قاتلي از حق داشتن وكيل مستقل، محروم نشده است. مبارك است چون مجرم به ميزاني كه خسارت زده مجازات شده است. مبارك است چون، پيشينيان سترگي چون علي اكبرخان داور،هاشم وكيل،داود پيرنيا، دكتر محمد مصدق، در روزگاري كه تمام همسايگان اين مرز و بوم  در داشتن حداقل ها  حسرت مي خوردند، در كاشت نهاد وكالت به جان كوشيدند.نهالي كه با سخت كوشيشان  پروريدندش و چون درختي سترگ و تنومند و سايه گستر شد به نسل ماها سپردند.

اما اما چه بگویم که اینک این درخت تنومند از هر کرانه  تیر بلا به سمتش روانه است..وهزاران افسوس که در غفلتی جانسوز، تنه قطور آن نیز گرفتار موریانه هاست.....موریانه هایی که رد جانسوزآن را  باید در نوشتار دانش آموز کلاس پايه  پنجم ابتدايي جست .نوشتاری که در موضوع انشاء «هرچه درباره وکیل مدافع می دانید بنویسید» نوشت:« وکیل مدافع ، نوعي کنایه است...» این کلام چنان سنیگن بر جانم نشست و رمقم را گرفت که جائی برای تبریک باش این مناسبت سترگ نیافته و شرمسار نسل امروز و فردا شدم.

 شرمسار از آن روی که آيا واقعا آنگونه كه مي بايست مي بوديم؛  بوديم!؟ آيا تمام هجمه هاي اين سال ها از غير خودي، عليه نهاد وكالت در اندیشه مردم روانه شده  است؟! یااینکه هر یک به طریقی در رویش این نگاه و برداشت ناصواب از وکیل مدافع،  سهمی داشته و داریم؟! بیایید با هم بدون رودربایستی با خود ؛ رو راست، رو برو شویم. درست است تریبون ها و رسانه ها رسمی ، در معرفی نهاد وکالت بی مهری نموده اند اما هرگز نبایستی بی مهری آنان موجب شود که در خود انتظامی صنف خود ، در معرفی درست نهاد وکالت به جامعه با ابزارهای بروز، کوتاهی نماییم. بياييد به جاي اينكه انگشت اتهام را به سمت ديگران  نشانه رويم به طرف خود بگيريم..!؟ چه کار کرده ایم که اینجائیم و چکاری باید کنیم تا بیش از این شرمسار نسل فردا نباشیم.

و اما حكايت اين انشاء؛

   در راستای روز وکیل مدافع براي چهاركلاس پايه پنجم ابتدايي با همكاري معلمان دلسوز مدرسه اي دو موضوع انشاء ارائه شد تا دانش آموزان از ميان دو موضوع: « بزرگترين آرزويت از خداوند چيست» و «هرچه در باره وكيل مدافع مي دانيد بنويسيد »يكي را برگزينند. ازجمع ١٣٢ نفري دانش آموزان چهاركلاس، تنها ٦ نفر  یعنی کمتر از پنج درصد از دانش آموزان در موضوع «هرچه در باره وكيل مدافع مي دانيد بنويسيد» انشاء نوشتند. ازمیان این شش نفر دانش آموز نیز، یکی پدرش و یکی نیز خواهرش وکیل بوده است. و اما در میان آن چهار دانش آموز، یکی از آنان چنین می نویسد:

   «وکیل مدافع نوعی کنایه است. این کنایه ، جائی کاربرد دارد که مثلاً شخص اول از شخص دوم سوالی بپرسد و قبل از اینکه شخص دوم جواب دهد، شخص سوم برای دفاع از شخص دوم جواب آن سوال را بدهد. اینگونه افراد؛ نیز معمولاً برای پوشاندن حقیقت این کار را انجام می دهند تا حقیقت مخفی بماند. در این صورت به کنایه به آنها وکیل مدافع گفته می شود. گاهی وقت ها هم کسی که برای دفاع حرف می زند، ممکن است راست بگوید. مثلاً در دادگاه هم متهم و هم شاکی وکیل دارند برای تثبیت حرف خود ؛ و وکیل به جای آنها حرف می زند.»

انشاء دانش آموز پایه پنجم ابتدائی. وکیل مدافع

  بیایید از خود بپرسیم  چرا و به چه علت نهاد وكالت تا اين درجه ناشناخته که نه ، بد معرفی شده است؟و چند درصد از این بد معرفی شدن ها متوجه ی خود ماست..؟!! سال ها پیش طرح «وکیل معلم» و «وکیل مساجد» را به کانون وکلا پیشنهاد داده شد اما صرفا در حد همان پیشنهاد باقی ماند. طرح نکوداشت وکلا و قضات عدالت محور را در قالب «جشنواره دوسالانه ی تندیس چوبک» پیشنهاد داده شد اما فقط در حد نوشتن در یک صورتجلسه هیات مدیره کاربرد یافت. بارها تاکید شد که روابط عمومی کانون های وکلا ها بایستی هوشمندانه و برنامه محور باشد اما دریغ از یک برنامه ی یکماهه چه رسد به برنامه ی دراز مدت...؟! کاش روزی برسد به جای این همه هزینه های جورواجور، بخشی و زمانی را هم  صرف معرفی درست نهاد وکالت و وکیل مدافع کنیم. و خود انتظامی را نه به سخن که به رفتاردر خود نهادینه نمائیم.

منبع: