اندیشیدن بالاترین عبادت است
دکتر عباس عاشوری نژاد
كدخبر: 130806
1400/06/16

مولا علی (ع) می فرماید: " لا عِبادَةَ كالتَّفكُّرِ في صَنعَةِ اللّهِ عَزَّ و جلَّ "( امالي لطوسي : ۱۴۶/۲۴۰) / هيچ عبادتى مانند انديشيدن در آفرینش خداوند عزّ و جلّ نيست.

در واقع اندیشه و تفکر حجت درونی و  پیامبران و امامان حجت بیرونی برای دریافت حقیقت هستی هستند. امیرمومنان (ع) در نخستین خطبه نهج البلاغه، هنگامی که از هدفمندی آفرینش جهان و انسان و فلسفه ی بعثت ها و نهضت های آسمانی سخن می گوید: ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ فَتْقَ الْأَجْوَاءِ وَ شَقَّ الْأَرْجَاءِ وَ سَكَائِكَ الْهَوَاءِ فَأَجْرَى فِيهَا مَاءً مُتَلَاطِماً تَيَّارُهُ مُتَرَاكِماً زَخَّارُهُ حَمَلَهُ عَلَى مَتْنِ الرِّيحِ الْعَاصِفَةِ وَ الزَّعْزَعِ الْقَاصِفَةِ فَأَمَرَهَا بِرَدِّهِ وَ سَلَّطَهَا عَلَى شَدِّهِ وَ قَرَنَهَا إِلَى حَدِّهِ الْهَوَاءُ مِنْ تَحْتِهَا فَتِيقٌ وَ الْمَاءُ مِنْ فَوْقِهَا دَفِيقٌ ثُمَّ أَنْشَأَ سُبْحَانَهُ رِيحاً اعْتَقَمَ مَهَبَّهَا وَ أَدَامَ مُرَبَّهَا وَ أَعْصَفَ مَجْرَاهَا وَ أَبْعَدَ مَنْشَأَهَا فَأَمَرَهَا بِتَصْفِيقِ الْمَاءِ الزَّخَّارِ وَ إِثَارَةِ مَوْجِ الْبِحَارِ فَمَخَضَتْهُ مَخْضَ السِّقَاءِ وَ عَصَفَتْ بِهِ عَصْفَهَا بِالْفَضَاءِ تَرُدُّ أَوَّلَهُ [عَلَى] إِلَى آخِرِهِ وَ سَاجِيَهُ [عَلَى] إِلَى مَائِرِهِ حَتَّى عَبَّ عُبَابُهُ وَ رَمَى بِالزَّبَدِ رُكَامُهُ فَرَفَعَهُ فِي هَوَاءٍ مُنْفَتِقٍ وَ جَوٍّ مُنْفَهِقٍ فَسَوَّى مِنْهُ سَبْعَ سَمَوَاتٍ جَعَلَ سُفْلَاهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاً وَ عُلْيَاهُنَّ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ سَمْكاً مَرْفُوعاً بِغَيْرِ عَمَدٍ يَدْعَمُهَا وَ لَا دِسَارٍ [يَنْتَظِمُهَا] يَنْظِمُهَا ثُمَّ زَيَّنَهَا بِزِينَةِ الْكَوَاكِبِ وَ ضِيَاءِ الثَّوَاقِبِ وَ أَجْرَى فِيهَا سِراجاً مُسْتَطِيراً وَ قَمَراً مُنِيراً فِي فَلَكٍ دَائِرٍ وَ سَقْفٍ سَائِرٍ وَ رَقِيمٍ مَائِرٍ/ موجودات را چنانكه بايد بيافريد و آفرينش را چنانكه بايد آغاز نهاد. بى آنكه نيازش به انديشه اى باشد يا به تجربه اى كه از آن سود برده باشد يا به حركتى كه در او پديد آمده باشد و نه دل مشغولى كه موجب تشويش شود.
آفرينش هر چيزى را در زمان معينش به انجام رسانيد و ميان طبايع گوناگون، سازش پديد آورد و هر چيزى را غريزه و سرشتى خاص عطا كرد. و هر غريزه و سرشتى را خاص كسى قرار داد، پيش از آنكه بر او جامه آفرينش پوشد، به آن آگاه بود و بر آغاز و انجام آن احاطه داشت و نفس هر سرشت و پيچ و خم هر كارى را مى دانست.
آن گاه، خداوند سبحان فضاهاى شكافته را پديد آورد و به هر سوى راهى گشود و هواى فرازين را بيافريد و در آن آبى متلاطم و متراكم با موجهاى دمان جارى ساخت و آن را بر پشت بادى سخت وزنده توفان زاى نهاد.
و فرمان داد، كه بار خويش بر پشت استوار دارد و نگذارد كه فرو ريزد، و در همان جاى كه مقرر داشته بماند.
هوا در زير آن باد گشوده شد و آب بر فراز آن جريان يافت. [و تا آن آب در تموج آيد]، باد ديگرى بيافريد و اين باد، سترون بود كه تنها كارش، جنبانيدن آب بود.
آن باد همواره در وزيدن بود وزيدنى تند، از جايگاهى دور و ناشناخته. و فرمانش داد كه بر آن آب موّاج، وزيدن گيرد و امواج آن دريا برانگيزد و آنسان كه مشك را مى جنبانند، آب را به جنبش واداشت. باد به گونه اى بر آن مى وزيد، كه در جايى تهى از هر مانع بوزد.
باد آب را پيوسته زير و رو كرد و همه اجزاى آن در حركت آورد تا كف بر سر برآورد، آنسان كه از شير، كره حاصل شود.
آن گاه خداى تعالى آن كفها به فضاى گشاده، فرا برد و از آن هفت آسمان را بيافريد.
در زير آسمانها موجى پديد آورد تا آنها را از فرو ريختن باز دارد. و بر فراز آنها سقفى بلند برآورد بى هيچ ستونى كه بر پايشان نگه دارد يا ميخى كه اجزايشان به هم پيوسته گرداند. سپس به ستارگان بياراست و اختران تابناك پديد آورد و چراغهاى تابناك مهر و ماه را بر افروخت، هر يك در فلكى دور زننده و سپهرى گردنده چونان لوحى متحرك.

امام(ع) بدین ترتیب روشنگری می کند که یکی از هدف های اساسی آمدن پیامبران و فرود برنامه های آسمانی برای زمینیان، انگیزش خِردها و اندیشه ها و وجدان های بشر و کنار زدن موانع وآفت های آزاداندیشی و خردودرزی و رشد است؛ تا انسان بتواند بدون فشار آشکار و نهان و اختناق و تحمیل بیندیشد و بیندیشاند و در پرتو هم اندیشی وآزاداندیشی، در شأن یک انسان به عنوان اشرف مخلوقات زندگی کند.

 

منبع: