قطعه ای از مقبره علی در آرامگاه وکیل
خاطره ای از سه سال پیش و همزمانی دو سال کوچ به قلم رسول سعادت نیا وکیل پایه یک دادگستری
كدخبر: 143043
1401/02/03

 بهمن کشاورز

   

 

 درست سه سال پیش بود که صدر تمام رسانه ها خبری شوک کننده نشست و بغض سنگینی به جان خسته ی همگان فرو ریخت. خبر کوتاه بود اما جانسوز، کوتاه بود اما سترگ و ناباورانه ، «بهمن کشاورز درگذشت». 

قراری برایم نماند. بی قرارانه و بی مقدمه کیف دوربینم را به دوش زده و راهی تهران شدم . به دفتروکالت استاد واقع در خیابان هفتم وزاء رفتم. همه از خبر شوکه شده و بغضی به وسعت تاریخ در گلو داشتند . نگاه هم که می کردند گویی پدر خانواده، کوچ کرده و هریک در سوگ استاد ضجه می زدند. در گوشه ای از دفتر استاد، سترگ مردی نشسته بود و روزنامه هایی که خبر پرکشیدن استاد را نگاشته بودند ورق می زد و بغض های ناشکیب خود را فرو می بلعید تا همکاران کمتر ناشکیبی کنند. وقتی با او به گفتگو نشستم و نام شریفش را متوجه شدم دیدم همان عزیزی است که روزی استاد کشاورز در خصوص پیشنهادم برای برگزاری جلسه ی تحلیف کارآموزان بر عرشه کشتی با حضور کارآموزان نخبه از سراسر کانون ها کشوربه مناسبت روز خلیج فارس، فرمودند : «شما در بوشهر پیگیر اجرای مراسم باشید  حتما شرکت خواهم نمود و با جناب تمیسار ملک زاده برای سخنرانی در آن مراسم هماهنگی می کنم».

      این سابقه ی ذهنی مرا بیشتر با جناب ملک زاده و نوع ارتباط ایشان با استاد کشاورز ترغیب کرد. به تبع نقطه ی فوکس ویزو دوربینم بیشتر به سمت او نشانه می رفت.

      استاد وصیت کرد بود برای راحتی حال همکاران و علاقمندان  کسی در مراسم خاکسپاریش حضور نیابد و به وداع با پیکر در مقابل کانون مرکز بسنده شود و حتی خانواده را نیز چنین گفته بود فقط سه نفر در خاکسپاری را سفارش کرده بود که شرکت کنند و به خاک بسپارندش و آن سه تن کسی نبود جز یاران همیشگی استاد ،تیمسار ملک زاده که یار غار او بود و مانیفرکه همیشه در اسکودا دل و جان به فرمایش استاد بود و زنده یاد مهرداد قربانی که پهلوان وکالت و مدافع حق بود.

      وداع با استاد در صبح روز بعد مقابل کانون مرکز با حضور گسترده وکلای و اقشار مختلف جامعه، خصوصا اهالی رسانه برگزار شد. و پیکر استاد درانبوه نگاه های خیس اشک تا آمبولانسی که نبش خیابان البرز بال گشوده بود تا تابوت استاد درآغوش بگیرد بدرقه شد آمبولانس راهی بهشت زهرا شد. توفیق دست داد تا با خودرو زنده یاد قربانی، در کنار مانیفر عزیز و تیمسار ملک زاده سه یار همیشگی استاد پشت سر آمبولانس راهی مراسم خاکسپاری شوم .

     بین راه شاهد دلتنگی ها سه یار استاد بودم که متوجه شدم که قرار است  کنار پیکر استاد، تربت کربلا و قطعه سنگی از مقبره قدیمی امام علی (ع) و تسبیحی که سال ها با آن ذکر خوانده بودند قرار دهند و برای هریک از آنان نقل خاطره ای داشتند. بماند خاطرات به وقتی دیگر اما آنچه امروز مرا واداشت تا این رقیمه را بنویسم گردش چرخی است که هرگز اتفاقی نیست.

     سنگی از مقبره امام علی در کنارپیکر کوشنده ی راستین وکالت به حق، قرار می گیرد و امروز سومین سال روز پرکشیدن او برابر می شود با سال روز شهادت پیرمرادش، علی .

     آیا می توان بیش از این نوشت یا باید سکوت کرد و درس های ناخوانده و ننوشته مرور کرد. درس هایی که جهان در پس هر اندیش و رفتار ما به ما برمی گرداند چه بخواهیم و چه نخواهیم.

     آری به حق، پیروعلی بودن به لق لق کردن نام او نیست به رفتار است و بس...

 

 

علی مانی فر وکیل پایه یک دادگستری

ملکزاده، مانی فر، قربانی ، سعادت نیا

 

ملک زاده می نفر. قربانی. بهمن کشاورز

دکتر هما داودی عکاس رسول سعادت نیا

وداع با کشاورز. عکاس رسول سعادت نیا

عکاس رسول سعادت نیا. بهمن کشاورز

 

پانوشت :

سوم اردیبهشت 1398 بهمن کشاورز وکیل دادگستری درگذشت

سوم اردیبهشت 1401خورشیدی مصادف با 21 رمضان 1443 هجری قمری

سرتیپ بازنشسته سعید ملک​زاده 

علی مانی فروکیل پایه یک دادگستری و مدیر داخلی اسکودا دربدو تاسیس اتحادیه

مهرداد قربانی وکیل پایه یک دادگستری

منبع: