برای حضور در همایش اسکودا به همدان رفتم تا با برگزاری نمایشگاه عکس رخ یار، یاد میدان دار علم و عمل ، فرزانه ی عدالت محور، زنده یاد استاد دکتر امیر ناصر کاتوزیان در خاطره ها مکرر شود. و به پاسداشت راهش قدمی برداشت. روز نخست همایش بود که در مسیر گنجه نامه در یکی از میادین شهر چشمم به عبارت خرمشهر افتاد و ذهنم به سوی حماسه آزاد سازی خونین شهر به پرواز درآمد. روزی که اشک شوق، چشمان رهگذاران را خیس و تماشائی کرده بود و چه زیبا که همدان پنج روز قبل سوم خرداد به استقبال این روز با شکوه رفته است.
نام خرمشهر مرا به روزهای ایثار و دفاع جانانه مردمان این خاک رهنمون می کند و این روزها نهاد وکالت همان گستره ای که بیرق دفاع از حق و حقیقت را بدوش می کشد. متحمل هجوم نامهربانانی است که ویرانی نهاد دادرسی را در سر می پروانند و دفاع از نهاد وکالت یعنی دفاع از خاک، یعنی دفاع از کیان این سرزمین کهن اعتبار.
بی مناسبت نبود که در میان انبوه بیلبوردها و پلاکاردهای تبلغی، چشمم به واژه ی حماس آفرین خرمهشر افتاده بود تا حلقه ای مشترک این دو واژه ی شور و اشتیاق یعنی وکالت و خرمشهر، قلب و قلمم را به میدان دفاع دیروز و امروز فرا بخواند و آنچه در جان مکرر است به رشته سطور رقم خورد.
خرمشهری که یادآور دفاع سلحشوران این خاک است و وکالتی که پرچم دار دفاع از حق و عدالت است. و منتخبان این نهاد مدنی در چهل و چهارمین همایش خود، گرده هم آمده اند تا از حقوق ملت در برخوداری از دانش وکیل مستقل و استقلال نهاد وکالت دفاع کنند. دفاع از ارزش هائی که اگر به موقع انجام نشود به فرموده ی زنده یاد قیصر امین پور شاعر حماسه و ایثار..زود دیر می شود.
دیر می شود چرا که آثار تصمیمات ناپخته و بی کارشناسی در گستره ی علوم انسانی بویژه بخش فرهنگی و قضائی از چنان توالی فاسدی برخوردار است که زنجیره فساد آن چونان موریانه ریشه هر نظام مقتدر را از پایه ویران می سازد.
دیر می شود چرا که ؛ اگر امروز در مقابل تصمیمات اشتباهی که به داعیه دفاع از حق مردم و ایجاد اشتغال، با حذف ظرفیت و طرح تسهیل در صدور پروانه وکالت، وو جوانان تحصیل کرده را از محصل بیکار به وکیل بیکار تبدیل و النهایت با تلقی کردن نهاد دادورز وکالت به بنگاه کسب و کار، نهاد دادرسی کشور را نشانه رفته اند که به تبع آن امنیت قضائی این خاک، آسیب جدی و جبران ناپذیر خواهد خورد.
دیر می شود همچون تصمیمات غلطی که در نظام مهندسی کشور رخ داد و اینک شاهد آبادان مصیب زده ایم و دل همه ی ساکنان دیار نخل و آفتاب و شرجی در زیر تلی ازآوار سازه ی متروپل به سوگ نشسته است. رخ داد تلخی که علت اساسی آن را نباید تنها درخلاف پیمانکار سازه جست بلکه بایست پی آن را در تصمیمات اشتباهی گرفت که مدرک گرائی و اشتغال زائی بی ضابطه را بر دانش سنجی و کارآمدی الویت دادند. بایستی علت اساسی آن را در مدیریت صاحب منصبانی جست که نه تخصص دارند و نه تعهد که اگر تعهدی می بود هرگز بر منصبی که تخصص آن را ندارند جلوس نمی کردند. بایستی علت آن را در فساد رانتی جست که منافع زود گذر خود را بر منافع ملی اولویت بخشده اند.
دیر می شود چرا که اگر امروز مانع این تصمیمات غلط نشویم فردا شاهد ویرانی این خاکیم. و ای کاش نتیجه تصمیمات غلط در علوم انسانی نیز به مانند علوم تجربی و ریاضی زود رخ می نمایاند تا مرگ بیمار و آوار سازه های آن به سوز جان لمس و به چشم عبرت مشاهد می شد. و بیش از این بر تصمیمات غلط پای نمی فشردند و کار را به کاردان می سپردند. آری کار را به کاردان بسپارید و الا زود دیر می شود.
یادمان باشد حذف ظرفیت و تسهیل درصدور پروانه ی نهاد وکالت، یعنی با جان و مال و ابرو ملت بازی کردن و نظام قضائی کشور را خواسته و ناخواسته هدف قراردان و هر نظامی که ساختار قضائی آن آسیب ببیند دیری نمی پاید که از پای می افتد. که قوام و دوام هر جامعه ای به امنیت قضائی و عدالت اجتماعی آن است.
پانوشت: لینک گزارش تصویری همایش و نمایشگاه عکس رخ یار ذیل همین پست در دسترس قرار خواهد گرفت.