سفر به هند، سرزمین اساطیر و اسرار (بخش پنجم)
اگر هند را یک کشور اساطیری بدانیم، وارناسی قلب زنده‌ی اساطیر هند است. در سراسر هند، زندگی روزمره چنین با تاریخ و فرهنگ عجین نیست. انگار به اعماق تاریخ پرتاب شده‌ای. معماری خانه‌ها و زائرانی با تن‌پوش‌های رنگارنگ که از سراسر هند به این مکان مقدس آمده‌اند و مهم‌تر از همه حس عمیق و سنگین فضای شهر، تو را مسحور می‌کند.
كدخبر: 171466
1403/04/16

 اسماعیل جاشویی  

ساعت سه نیمه شب، هواپیما در وارناسی به زمین می‌نشیند. از لحظه‌ی ورود به دهلی تا پنجاب و کشمیر، مه جزیی از فضای پیرامون است، ولی در وارناسی این مه غلیظ‌تر و وهم‌آورتر حضور دارد. مهی که بر فراز رودخانه‌ی مقدس "گنگ" است، سراسر شهر وارناسی را پوشانده، انگار درون‌اش ارواح سرگردان مردگان هزاران ساله تطهیر می‌ شوند. هندوها بر این باورند که در وارناسی روح انسان از چرخه ی تناسخ خارج و با روح “برهما" یا همان "خدای یگانه" یکی می‌شود.

بیرون فرودگاه، "موهیت"- راهنمای بیست ساله‌ای که ساچین معرفی کرده- در انتظار توست. برای استقبال، گردن‌بندی بزرگ از گُل‌های طبیعی و یک شال بر گردن‌ات می‌آویزد. با تاکسی به سمت هتل می‌روی.

  

صبح روز بعد، موهیت در ورودی هتل به انتظار تو نشسته است.

اگر هند را یک کشور اساطیری بدانیم، وارناسی قلب زنده‌ی اساطیر هند است. در سراسر هند، زندگی روزمره چنین با تاریخ و فرهنگ عجین نیست. انگار به اعماق تاریخ پرتاب شده‌ای. معماری خانه‌ها و زائرانی با تن‌پوش‌های رنگارنگ که از سراسر هند به این مکان مقدس آمده‌اند و مهم‌تر از همه حس عمیق و سنگین فضای شهر، تو را مسحور می‌کند.

مثل لحظه‌های حضور در خانه‌های تاریخی بکر و مرمت نشده، غرق حس بودن در فضای زندگی گذشتگان می‌شوی. پیش از این چنین احساسی را در بازدید از خانه‌های تاریخی ایران نیز داشته‌ای. در وارناسی با قدمت حداقل سه هزار سال، این احساس به شدت قوی است.

با موهیت از کوچه پس کوچه‌های باستانی و از میان معابد و خانه‌ها عبور می‌کنی. این بناها، آثار هنری بسیار نفیسی محسوب می‌شوند که با تزیینات بسیار و مجسمه‌ها و نقوش مقدس سنگی آراسته شده‌اند. در آخرین کوچه، چشم‌انداز هراس‌انگیز آتش‌ و دود برخاسته از اجساد سوخته با پس زمینه ی رود بزرگ "گنگ" میخکوب‌ات می‌کند.

بسیاری در حال جابه‌جایی چوب هستند. وقتی نزدیک‌تر می‌شوی، مردگان پیچیده در پارچه‌ی نارنجی و پوشیده از گُل که در نوبت سوزانده شدن‌اند، توجه‌ات را جلب می‌کند. فضا چنان روحانی‌ست و تو چنان درگیر احساساتی که از عکاسی غافل می‌شوی. مردان مقدس برهنه با پارچه‌ای دور سر و بدن سفید شده با گِل مخصوص در سراسر ساحل کنار مردگان حضور دارند.

  

افرادی در حال جا‌به‌جایی چوب و آماده کردن محل سوزاندن هر جسد هستند. در هند فقط طبقه‌ی اجتماعی خاصی به این کار می‌پردازند. در اصطلاح به آنها "نجس" می‌گویند که از پایین‌ترین طبقات‌اند. در هند جدید این جدا سازی مردمان دیگر معنایی ندارد، ولی در وارناسی سنتی، طبقات کاست هنوز همان کارکرد هزاران ساله را دارند.

در این مراسم ابتدا با دقت محل سوزاندن هر جسد با چندین طبقه چوب انباشته شده و سپس جسد در آب رود گنگ غسل داده می‌شود و در نهایت بالای توده‌ی چوب‌ها قرار می‌گیرد. حجم آتش و شدت دود چنان است که امکان نزدیک شدن وجود ندارد. موهیت تو را به بالای معبدی برای بهتر دیدن مراسم می‌برد.

عظمت رود مقدس گنگ، بناهای تاریخی عظیم در ساحل و آتش‌ و دود با مه غلیظ صبحگاهی در می‌آمیزند. شاید این مه نشانه‌ای از حضور "برهما"ست که سراسر شهر را در بر گرفته است. با نظاره‌ی این تصویر شگفت، مفهوم باور هندوها برای زندگی جاودانی و یکی شدن با برهما را در می‌یابی.

منبع: