ویژگی های یک‌وزیر بد!
هیچ وزیری نیامده که به دلیل حل نشدن مسائل آموزش و‌پرورش از سمتش کنار رفته باشد وزرا آمده اند مسائل حل نشده اند بلکه کلاف آنها بیشتر سر در گم شده است و وزرا رفته‌اند و تنها قاب عکسی بر قاب های موجود در اطاق جلسات دفتر وزیر اضافه کرده اند.
كدخبر: 171540
1403/04/18

عبدالرسول عمادی

از شنبه که پیروزی دکتر پزشکیان در ماراتن انتخابات اعلام شد بحث انتخاب وزیر آموزش و پرورش داغ شده است.

واقعیت این است که هر چه زمان جلوتر رفته وزرای آموزش و پرورش نچسب تر شده و برای معلمان غیر قابل تحمل تر شده اند. تا راز این نادلخواهی را ندانیم نمی توانیم به معیارهای وزیر مناسب دست بیابیم پس باید دید چرا وزرای این روزهای آموزش و پرورش محبوب نیستند؟

به نظرم وزیران سال های اخیر به دلایل زیر چنگی به دل معلمان نمی زنند:

یک.

هیچ وزیری از آنها که آمده اند نماد تغییر و تحولی در آموزش و پرورش نبوده اند. اگر چه هر یک در ابتدای کارشان جزوه ای تحت عنوان برنامه وزارت تحویل داده اند اما هیچ گاه خودشان هم به این بحر طویل نوشته هایشان مراجعه نکرده اند تا ببینند چه گفته اند و چه می کنند!

اگر به هر یک از آنها بعد از رفتن بگویی حاصل این یکی دو ساله چه بود؟ هم قلم فرسایی و هم‌زبان آوری می کنند تا هیچ خود را چیز نشان دهند.

دو.

از اسرار دیگر ناکامی وزرا این است که هنوز نیامده باید بروند زیرا پس از اندی و‌چندی کوتاه معلوم‌می شود که جز گذران روزمره امور که بدون وزیر هم می گذرد کار خاصی نمی کنند و پس از مدتی یک یا حداکثر دو ساله همگان و ازجمله خودشان می دانند که وقت رفتن است. وقتی از آقای فرشیدی وزیر وقت آموزش و پرورش که مرا از ریاست آموزش و پرورش خوزستان عزل می کرد پرسیدم دلیل عزل من چیست؟ جواب داد آموزش و پرورش مشکلات زیادی دارد و شاید تعویض مدیران مایه تسلای خاطر معلمان باشد! همین دلیل که صادقانه بیان شد در مورد خود وزیران و از جمله عزل خود آقای فرشیدی هم‌مصداق دارد.

وزیری که دو سال بماند و در همچنان بر همان پاشنه بگردد باید هم برود.

سه.

بین وزیر و معلم شکافی پر نشدنی است به عبارتی دیگر آنچه وزیر در اطاق وزارت خانه می کند معمولا هیچ ربطی به آنچه معلم و دبیر در کلاس درس انجام می دهند ندارد. وقت وزیر به ملاقات با نمایندگان مجلس برای شنیدن و‌پیگیری امور آنها و جلوگیری از اجماع آنها برای استیضاح می گذرد و در جلساتی رسمی و تشریفاتی که گره ای از کار معلمان باز نمی کند.

اگر به جلسات شورای معاونان و سایر شوراهایی که وزیر در آنها شرکت‌می‌کند توجه شود و مصوبات این جلسات طولانی از نظر گذرانده شود معلوم‌می شود این‌جلسات برگزار شده اند تا جلساتی برگزار شده باشد و این گونه وقت گذرانی وزیر او را به کلی از ماموریت تمرکز بر کلاس درس دور می کند. دیگر نه وزیر مساله مدرسه را می فهمد و نه برای معلم وزیر و وزارت خانه محلی از اعراب دارد.

بزرگترین مشکل وزیران دوری از مدرسه است در سال های اخیر تنها وزیری که به مدرسه می رفت آقای فخرالدین احمدی دانش آشتیانی بود که او‌ هم.چند ماهی بیشتر وزارت نکرد.

چهار.

وزرا دلشان خوش است که با تعامل در دولت و مجلس و سازمان برنامه و خزانه داری کشور مساله کسری بودجه را رفع می کنند و حقوق را با کمی بالا و پایین پرداخت می کنند و این اصلا دخلی به مساله آموزش ندارد زیرا از نظر معلمان این‌ امر که این حقوق حداقلی پرداخت شود مساله ای بدیهی است در حالی که وزیر و وزارت خانه آن را نوعی شق القمر برای خود تلقی می کنند.

پنج.

هیچ وزیری نیامده که به دلیل حل نشدن مسائل آموزش و‌پرورش از سمتش کنار رفته باشد وزرا آمده اند مسائل حل نشده اند بلکه کلاف آنها بیشتر سر در گم شده است و وزرا رفته‌اند و تنها قاب عکسی بر قاب های موجود در اطاق جلسات دفتر وزیر اضافه کرده اند.

منبع: