یادی از خالو کرم؛ راننده بالیوز انگلیس در بندر بوشهر
سال ۱۳۳۳ که خالو کرم ماشین خود را عوض کرد و یک پاودا دست دوم خرید، کرایه آن از سبزآباد تا بهمنی به بوشهر دو ریال بود.این ماشین با اینکه دست دوم بود هر روز صبح موقع حرکت خالوکرم موتور آن را با یک چوب که سر آن چوب مقداری کهنه بسته بود، آتش می‌زد و اطراف بدنه موتور را گرم می‌کرد تا موقع هندل زدن ماشین روشن شود.
كدخبر: 173615
1403/07/10

امید زاهد- پژوهشگر تاریخ 

در اوایل دوره رضاشاه در بندر بوشهر تنها تعداد اندکی راننده وجود داشت." کرم روانی پور" معروف به "خالو کرم"، "غلامعلی کبگانی" و "سید حسین بلدیه"، "ذکاوت" و "غلامعلی چوبک" از آن جمله بودند، که با ماشین های خود مردم شهر و مصالح ساختمانی جابجا می‌کردند.

چند سال بعد خالوکرم ماشین‌های باری خود را فروخت و یک سواری فورد خرید و در کنسولگری انگلیس به اتفاق راننده‌های دیگر به‌نام‌های" محمد علی" "علی آغا"، "کوه زاد" و" زایر محمد بونا" و" حاج نجف بونا" مشغول به کار شد. خالوکرم راننده بالیوز بود که با ماشین سواری خود بالیوز را در شهر جابجا می‌کرد. حتی به شیراز هم می رفت.

  

زمستان سال 1352 خالو کرم در کنار اتومبیل پاودا.

پس از ملی شدن صنعت نفت و اخراج انگلیسی‌ها، کنسولگری انگلیس در بوشهر تعطیل شد و راننده ها بیکار شدند. خالوکرم با فورد خود در سطح شهر مسیر سبزآباد، بهمنی به بوشهر شروع به کرایه کشی کرد. در آن سال ها کرایه ماشین از محله رونی امامزاده یا ریشهر به بهمنی تا بوشهر ده شاهی بود که بعد از چند سال کرایه به یک قران (یک ریال) تبدیل شد.

سال ۱۳۳۳ که خالو کرم ماشین خود را عوض کرد و یک پاودا دست دوم خرید، کرایه آن از سبزآباد تا بهمنی به بوشهر دو ریال بود.این ماشین با اینکه دست دوم بود هر روز صبح موقع حرکت خالوکرم موتور آن را با یک چوب که سر آن چوب مقداری کهنه بسته بود، آتش می‌زد و اطراف بدنه موتور را گرم می‌کرد تا موقع هندل زدن ماشین روشن شود. در آن زمان هیچ ماشینی استارت نداشت. ماشین که روشن می‌شد به طرف بهمنی حرکت می‌کرد.

وقتی که ماشین به بهمنی می‌رسید آن را بالای سرازیری نزدیک درخت بابُل فعلی نگاه می‌داشت تا مسافران سوار شوند. دوباره ماشین در حال پایین آمدن از سرازیری روشن می‌شد و راه می افتاد. بعضی اوقات تا جلو عمارت ملک هم ماشین روشن نمی‌شد و مسافران مجبور بودند از ماشین پیاده شوند و ماشین را هل بدهند. با روشن شدن ماشین، مسافران صلوات می‌فرستادند و سپس به طرف مرکز شهر حرکت می‎کردند.

  

تصویر خانوادگی مربوط به خانواده محترم تلیان در دهه 1350 خورشیدی.

عصرها، مسافران بیشتر زنانی بودند که صبح با پای پیاده، ماست‌های خود را به شهر می‌بردند و می‌فروختند و سپس عصر ساعت ۵ یا ۶ با ماشین خالو کرم به منزل بر می‌گشتند.

گفتنی است خالو کرم پدر بزرگ آقای محمد جواد تلیان پیشکسوت تئاتر استان بوشهر بود.

متن نوشته: برگرفته از خاطرات زنده یاد جواد تلیان.

 

 

منبع: