زهرا کرمی
زنان کشاورز جنوب عموما کمتر از مردان دستمزد میگیرند، به دلیل کار طاقتفرسا زیر نور آفتاب با مشکلات سلامتی درد کمر و گردن و بیماریهای پوستی مبتلا میشوند و در برخی مناطق ممکن است در راه رسیدن به زمینهای کشاورزی که مسیر شوتیها نیز هست، جانشان را از دست بدهند.
اینها بخشی از صحبتهای رویا، یکی از زنان گوجهچین در بندر دیر واقع در استان بوشهر است. او همچنین میگوید: «هیچ کاری سختتر از کشاورزی نیست و حقوقها هم کم است، بهخصوص برای کسانی که باید خرج خانه بدهند».
طبق گفتههای او، زنان معمولا به عنوان کمک هزینه خانواده کشاورزی میکنند و درآمد آنها برای زنی که سرپرست خانواده باشد، کافی نیست. بنابراین اکثر زنان کشاورز، زنان خانهداری هستند که درآمد همسرانشان کفاف زندگی را نمیدهد.
رویا همچنین میگوید که در سالهای اخیر کارگران افغان هم به آنها اضافه شدند، اما کارگران ایرانی مشکلی با آنها ندارند. چراکه کار زیاد است و نمیتوان گفت کارگران افغان کار را از ایرانیها گرفتهاند: «اطراف اینجا کارگر بومی و افغان با هم کار میکنن و حقوقشون هم یکیه. کار هم زیاده و نمیشه گفت کار ما رو افغانها گرفتن».
آقای ملت، یکی از سرکارگران در منطقه کنگان نیز در رابطه با حضور کارگران افغان به خبرآنلاین میگوید: در حال حاضر ایرانیها کمتر کار گوجه چینی انجام میدهند و اگر افغانها کار نکنند، کار ما لنگ میماند.
طبق گفتههای او، امسال دستمزد کشاورزان گوجهچین، روزانه ۴۰۰ هزار تومان برای هشت ساعت کار است. البته کارگران از این نرخ راضی نیستند. از طرف دیگر امسال کاشت گوجه کمتر شده، چراکه پارسال بازار داخلی خوب نبود و بیشتر گوجهها از سوی کارخانجات رب به قیمت پایین خریداری شد. لب مرز هم تعرفه گذاشتند و بنابراین خیلی از کشاورزان ضرر کردند. گرانی وسایلی مثل کود یا اجاره زمینهای کشاورزی هم برای زمینداران مشکل ایجاد کرده و این در شرایطی است که واسطهها محصول را به قیمت پایین میخرند و خودشان گران میفروشند. به طور کلی هم در برخی مناطق به دلیل کمآبی دیگر گوجه کشت نمیشود.
ملت به وضعیت جادهها هم اشاره میکند: «تصادفها بیشتر در مسیر زاهدان به شیراز است، چون شوتیها از زاهدان میآیند. در جادههای اطراف اینجا هم افرادی که با موتور رفت و آمد میکند بعضا تصادف میکنند و سال گذشته هم دو نفر به همین دلیل کشته شدند».
برای بررسی بیشتر وضعیت زنان گوجهچین در جنوب ایران به سراغ یک جامعه شناس رفتیم. مهتا بذرافکن، پژوهشگر جامعهشناسی توسعه، در گفتوگو با خبرآنلاین درباره وضعیت زنان کشاورز در استان بوشهر میگوید: درگذشته بیشتر زنان کشاورز در مزارع گوجه فرنگی کار میکردند و همیشه دستمزد زنان از مردان کمتر بوده است. اما در حال حاضر تعداد اتباع افغان در این منطقه زیاد شده و بخشی از این مشاغل روزمزد به اتباع واگذار شده است. البته دستمزد کارگران افغان و ایرانی تفاوتی ندارد، اما برخی کشاورزان معتقدند اتباع بهتر و بیشتر کار میکنند و توقع زیادی هم ندارند. در این منطقه بیشتر مزارع میگو و گوجه فرنگی وجود دارد که در هر دو تعداد کارگران افغان زیاد است. با توجه به کار سخت مزارع میگو و نیاز به حضور شیفتی کارگران در شبانه روز، کارفرمایان ترجیح میدهند اتباع غیرمجاز را استخدام کنند و جای کوچکی به آنها بدهند تا با دستمزد خیلی کم این کار را انجام دهند. تا جایی که برای ۱۵ ساعت کار روزانه به آنها ماهانه ۱۲ میلیون تومان پرداخت میشود. البته در حوزه شیلات بیشتر مردان فعالیت دارند و کار زنان بیشتر در حوزه بسته بندی در کارخانههای فرآوری است.
او همچنین معتقد است مسئله مهاجران به درستی فهمیده نشده است؛ چرا که برای مهاجرت و پناهجویی پروتکلهای جهانی وجود دارد. باید با پناهجویان انسانی برخورد شود، اما باید پروتکلهای مشخصی هم برای سیاستگذاری نسبت به مسئله مهاجران در نظر گرفته شود. برای مثال مهاجرت در دنیا بر اساس مدارک هویتی مشخص و توانمندیهای مشخص انجام میشود، اما در ایران چنین سیاستی وجود ندارد و بعضا شاهد هستیم به دلیل بیبرنامه بودن مسئله مهاجران، مشاغل افراد بومی آسیب میبیند.
بذرافکن با بیان اینکه مطالعات نشان میدهد بحران آب، خشونتهای روانی و خشونتهای فیزیکی و آسیبدیدگی زنان را بیشتر میکند، درباره راههای نامناسب عبور و مرور زنان برای رسیدن به زمینهای کشاورزی نیز میگوید: مشکل راه بیشتر سمت عسلویه و راههای روستایی است و عمده تصادفات هم در جادههای ساحلی اتفاق میافتاد که علت اصلی آن حضور شوتیها بود. در حال حاضر میتوان گفت به دلیل دو بانده شدن برخی جادهها و بیشتر شدن نظارتها، تا حدودی تصادفها کمتر شده است.
او همچنین در پاسخ به اینکه آیا زنان کشاورز این منطقه اتحادیهای دارند یا نه، میگوید: من به عنوان عضو کمیته آب و کشاورزی بنیاد نخبان، مرتب به روستاهای مختلف سر میزنم و میتوانم بگویم حداقل در استان بوشهر تاکنون نهادی برای زنان در حوزه کشاورزی یا کارگری شکل نگرفته است. در حوزه کشاورزی زنان صرفاً کارگر فصلی هستند و الآن هم که میزان کار آنها کمتر شده، به نظر میرسد انگیزهای برای ایجاد اتحادیه یا انجمن وجود ندارد.منبع/ خبرآنلاین