یکشنبه ۲۹ مهر و در سومین روز از چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلمکوتاه تهران، سالنهای یک و سه پردیس سینمایی ملت در سانس ۱۵:۳۰ میزبان مخاطبانی بود که به تماشای فیلم کوتاه داستانی «بهش میگن منمنداس» ساخته “محمد معتمد” نشستند.
به گزارش «پیغام» به نقل از سینمایی نیوز؛ “محمد معتمد”، فارغالتحصیل سینما از دانشگاه هنر ایران، که «بهش میگن منمنداس» نخستین فیلم کوتاه داستانی او است و به روایت یکی از باورهای بومی دریانوردان و ساحلنشینان استان بوشهر میپردازد، درباره علت نامگذاری فیلم به خبرنگار سینمایی نیوز بیان داشت: فیلمنامه ای که تبدیل به فیلم شده است، نسخه بازنویسی شده فیلمنامه ای است به همین نام برگرفته از یک فیلم آمریکایی که ۴ سال قبل توسط یکی از دوستان، خانم “مائده حاجی اکبری” نوشته شده است. ایشان در کلاس فیلمنامه نویسی دانشکده، این فیلمنامه را که خیلی تراژیک، تلخ، سیاه و دارک بود خواندند. ایده اولیه این بود که پسری (هیچهایکر حرفه ای) به جنوب می آید و از همان ابتدا با یک منمنداس روبرو می شود. باتوجه به این که بنده به آن منطقه تعلق داشتم و فضا و فرهنگ و رسومات را می شناختم، پیشنهاد من از همان روز نخست این بود که فیلمنامه کمدی شود. حدود ۲ هفته بعد، نویسنده فیلمنامه با من تماس گرفتند و گفتند چون از ایده اولیه خوشتان آمده است این را به کمدی تبدیل کنید.
“معتمد” افزود: من و آقای “علی کلباسی” یکی از دوستان که نویسنده مشترک فیلمنامه نهایی هستند، نسخه ای ۲۵ صفحه ای نوشتیم که تنها شباهتش با این فیلم همان خط داستانی بود: یک پسر چاقِ ناشی و جوگیر از فرط تنهایی، از تهران به جنوب می آید و در طی مسیر با یک خانمی مواجه می شود و با تصوری که از منمنداس دارد، او را چنین می پندارد. از آن جایی که آن نسخه مطلوب ما نبود، ۳ مرتبه بازنویسی شد تا به نسخه فعلی رسیدیم که پسر فکر می کند توطئه ای توسط آن زن در کار است و می خواهند او را بکشند; دیگر آن تصور نسخه اولیه را ندارد که زن منمنداس است.
این سینماگر در مورد علت پرداختن به سوژه اظهار داشت: از آن جایی که اهل جنوب ایران هستم و داستان برای من ملموس و جذاب بود، همان ابتدا تصور کردم می توانم فضاهای جالبی با پتانسیل بازیگوشی و شوخی در فیلم داشته باشم که این مهم ترین چیز بود. از طرفی به ژانر جنایی پلیسی خیلی تعلق خاطر دارم، میزان موقعیت های کمدی در نسخه ابتدایی بازنویسی را کاهش دادیم و با تعلیق به یک ژانر هیبریدی از جنایی – کمدی رسیدیم. تمامی این ها دست من را باز می گذاشت تا احساس کنم این فیلمِ من است.
این فیلمساز آینده دار در مورد روند تولید و مراحل ساخت گفت: پیش تولید را تابستان ۱۴۰۱ شروع کردیم، تابستان ۱۴۰۲ گروه دور هم جمع شدند و آبان و آذر ماه کلید زدیم. بازیگران عوض شدند که گروه بازیگری جدید بهتر بودند. پیش تولید خوبی داشتیم. قبل از شروع تصویربرداری، جلساتی با تدوین گر فیلم داشتیم و از ایشان خواستم اگر حذفیاتی می بایست صورت بگیرد، همین ابتدا متذکر شوند چرا که موقع تصویربرداری زمان نداریم و این مهم، تولید را بسیار جلو انداخت. ده جلسه تصویربرداری داشتیم که ۳ جلسه را ساحل به خود اختصاص داده بود. در پس تولید نیز یک گروه خوب ما را همراهی کردند که با هزینه کم و حتی بدون هزینه، امور را به انجام رساندند و نتیجه کار راضی کننده بود.
“معتمد” در همین ارتباط عنوان کرد: شوخی های فیلم از جمله پارودی و هم چنین یک سوم نهایی فیلم، برای این جنس مخاطب جذاب تر است. اهالی حرفه ای سینمای کوتاه که به امر فیلم سازی مشغول هستند نیز مخاطب فیلم هستند. آمار روزانه آرای مردمی جشنواره هم نشان از استقبال عموم مخاطبان دارد. برای مردم فیلم می سازم، این فیلم پتانسیل اگزوتیک و جشنواره ای داشت اما من این داستان را آن طور ندیدم و احساس کردم باید کمدی شود و طرف مخاطب را داشته باشد. ارتباطات بین المللی در سینما را خیلی می پسندم و دوست دارم، چه بسا فیلم ما به لحاظ زمان بندی و جنس شوخی ها، خیلی در جشنواره های A دنیا فرصت نمایش نداشته باشد. پخش فیلم را موسسه سینه اکلیپس بر عهده دارد.
این کارگردان جوان در مورد چالش های زمان ساخت این فیلم تاکید کرد: سخت ترین کار تصویربرداری، صحنه های شب – خارجی است. فیلم ما به جز سکانس آخر که البته شروع آفیش این صحنه هم در شب بوده است، در شب و بیابان گرفته شده است. کمبود برق و امکانات و بودجه را هم اضافه کنید. برخی چیز ها را به دلایل مالی ندید گرفتیم. با وجودی که بنده اهل بوشهر هستم اما تا به حال بوشهر فیلم نساخته بودم. از زمانی که برای تحصیل در دانشگاه به تهران آمده بودم، با اهالی سینما در بوشهر، تجربه همکاری نداشتم. متاسفانه آن جا عواملی به ما معرفی شدند که سر صحنه به شدت، برای تولید مشکل ایجاد کردند و به دلیل عدم داشتن تجربه لازم، ۲ روز به زمان تولید اضافه کردند. به لحاظ دکوپاژ، پلان هایی را نگرفتیم و نماهایی را جایگزین کردیم که این بسیار مشکل ساز شد. در واقع من تصویر فیلم را، به لحاظ تکنیکی و تولیدی اصلا دوست ندارم، آن چیزی نیست که در ذهن تصور می کردیم و کمی ناراحتم می کند.
وی خاطرنشان ساخت: گروه تصویربرداری به مدیریت “مهدی زندپور” و همراهی “آرین هاشمی”، “علیرضا شریفی”، “علیرضا مجیری”، “صادق بندار” و سایر دوستان به شدت عالی کار کردند; به طوری که اگر این دوستان نبودند و این حد از حرفه ای گری را نداشتند، فیلم ساخته نمی شد. این چنین در لحظه تولید را مدیریت کردیم و دکوپاژ جدیدی را سیستم بندی کردیم. به نظر می رسد مردم فیلم را دوست داشتند و منتقدان در ۲ تا ۳ نقد که جشنواره نهال روی فیلم نوشتند نیز فیلم را پسندیدند. از گروه تولید خیلی تشکر می کنم، با وجود تمامی سختی ها پای فیلم ایستادند که اگر نبودند این فیلم حقیقتا به پایان نمی رسید. با وجود شرایط سخت تولید، هیچ دلخوری بین عوامل گروه پیش نیامد. فائزه یوسفی که پرکار ترین و حرفه ای ترین شخص فیلم گروه ما بودند، در جشنواره ونیز حضور داشتند و در تئاتر نیز شناخته شده هستند، انتخاب خیلی درستی بودند و با بازی خود، خیلی به فیلمنامه اضافه کردند؛ تماشاگر را میان این که زن، منمنداس هست یا خیر نگه داشتند، خیلی جا ها فداکاری کردند و تنها پاس گل به بازیگر نقش اصلی دادند.
وی در مورد جای خالی چنین فیلم هایی در سینمای کوتاه کشور تصریح ساخت: حس می کنم در سینمای کوتاه و بلند شرایط دارد نسبت به چند سال اخیر بهتر می شود. فیلم “پوست” ساخته برادران ارک و “زالاوا” ساخته ارسلان امیری نیز از داستان فولکلور استفاده کرده بودند. این داستان ها می توانند شکل جدیدی از سینما را در ایران رواج دهند. سینمای کره و ژاپن این را امتحان کردند و جوایز جشنواره های معتبر را هم گرفتند.
“معتمد” در مورد ویژگی های ساختاری و محتوایی این اثر که می تواند توسط هیئت داوران دیده شود یادآور شد: در بازخوردی که از اهالی سینمای کوتاه گرفتم، فیلمنامه فیلم و بازیگر نقش اصلی مرد نقطه قوت کار دانسته شده بود. حس می کنم داستان فیلم مخاطب را خسته نمی کند و بازی بازیگر اصلی و نیز فیزیک او به نقش اضافه کرده است. نقطه ضعف هم داشتیم و خود ما به آن آگاه هستیم.
او درباره جشنواره فیلم کوتاه تهران و تاثیر آن بر آینده کاری فیلم سازن جوان گفت: در سال های پیش تر در میان آثار راه یافته به جشنواره، فیلم هایی داشتیم که تجربه حضور در کن و برلین را داشتند و الان هم میانگین کیفیت جشنواره باید حفظ شود. جشنواره فیلم کوتاه تهران فستیوال مهمی است و ظرف همین چند روز ارتباطات خوبی گرفتم. حتی بخشی از تصوراتم راجع به واکنش و توجه و همچنین خنده تماشاگران به فیلم هنگام نمایش، در نسبت با زمان تدوین و پس تولید را بالعکس یافتم و این تجربه جالب عجیبی برای من بود که در فیلم های بعدی مورد توجه قرار خواهم داد.
“معتمد” در مورد کمبودهای سینمای کوتاه گفت: فیلم هایی داریم که خرج زیادی برای آن ها شده است اما فیلم های خوبی نیستند، در عین حال، فیلم هایی داریم که فضاسازی بسیار خوبی دارند و مشکل عملی تولید و امکانات دارند. اگر بودجه ها به انجمن سینمای جوانان ایران تزریق شود و انجمن هم به طور ضابطه مند، از فیلم ها حمایت کند خیلی بهتر است. بخش خصوصی سینمای کوتاه از آن جایی که فیلم سازی گران شده است در حال از بین رفتن است.
او توضیح داد: میانگین کیفیت فیلم های سینمای کوتاه از سینمای بلند بهتر است. دیگر این که داستان در سینمای کوتاه نباید به سمت سینمای بلند برود. با معیار فیلم بلند در داستان گویی و تولید، نباید فیلم کوتاه ساخت. البته که ساخت فیلم کوتاه و در ادامه فیلم بلند بد نیست. در کلاسیک ترین حالت و نه الزاما، فیلم کوتاه باید برشی زمانی از لحاظ موضوع، داستان، زمان و مکان در محدود ترین حالت باشد. فیلم که به اتمام می رسد نباید، ابتدای فیلم دیگری باشد. اتفاقات غیر منطقی و تصادف در فیلمنامه نباید آن قدر واضح و پر تعداد داشته باشد. فیلمنامه فیلم کوتاه یک ایده مرکزی، یک نقطه عطف و یک ضربه نهایی دارد. البته این در حالت کلاسیک است و فیلم مدرن و فیلم پست مدرن قواعد افزودنی دارند.
او در پاسخ به پرسشی در خصوص تدوین نظام جامع دستمزد ها گفت: خیلی تفاوتی ندارد. هر چیز محدود کننده ای ممکن است مشکلات دیگری داشته باشد. از طرفی ممکن است هزینه بیشتر برای برخی فیلم ها لازم باشد تا نتیجه بهتری بگیرند.
“محمد معتمد” در بخش پایانی صحبت های خود در انتقال تجربه به علاقه مندان فیلم سازی در سینمای کوتاه بیان نمود: در پیش تولید و مرحله انتخاب بازیگران اصلا نباید عجله کرد. خود من در این فیلم برای انتخاب بازیگر نقش اصلی مرد فیلم که بسیار هم باهوش هستند، ۶ ماه جستجو می کردم که نتیجه خیلی خوبی داشت؛ به طوری که بازی ایشان فیلم را خیلی بالا برد. در فیلم اول و دوم مخصوصا، سراغ عوامل خیلی حرفه ای سینما نروند. در فیلم، گروه تصویربرداری ما با این که از عوامل حرفه ای سینمای کوتاه بودند از آن جایی که هم دانشکده ای و دوست بودیم، دلسوزی زیاری داشتند و شاید روزانه فقط ۴ تا ۵ ساعت استراحت کردند. تا جایی که ممکن است با دوستان شان کار کنند. هماهنگی و گفت و گو با تدوین گر را پیش از آغاز تصویربرداری داشته باشند. عوامل پس تولید را پیش از تصویربرداری انتخاب و راجع به همه چیز با هم صحبت کنند. ما با کالریست به گونه ای هماهنگ بودیم که حتی اگر پلانی را صبح در زمان طلوع آفتاب می خواهیم جلوی دوربین ببریم، از کدام سمت تصویر گرفته شود تا بعد ها در کار مشکلی ایجاد نشود. حذفیات پلان ها توسط تدوین گر پیش از آغاز تولید نیز ما را یک روز و ۱۰ پلان پیش انداخت. و در نهایت این که تمامی گروه، فیلمنامه را دوست داشته باشند و این باعث می شود زمان و توان ۲ برابری برای تولید بگذارند و تنها به چشم صرف تولید و کار نگاه نکنند. من حتی از طراح صحنه و لباس و گریم نیز می پرسیدم که آیا فیلمنامه را دوست دارید و نظرتان راجع به داستان چیست و چه ارتباطی با شخصیت ها برقرار کردید. سر صحنه نیز با کسی تعارف نکنند و اگر نیاز است همان ابتدا اخراج کنند.
عوامل فیلم عبارتند از:
تهیهکننده: انجمن سینمای جوانان ایران دفتر بوشهر – محمد معتمد
سرمایهگذاران: حیدر احسانی – محمد معتمد
نویسندگان: محمد معتمد – علی کلباسی(بر اساس فیلمنامهای از مائده حاجیاکبری)
بازیگران:محمدحسین کیا،فائزه یوسفی، مهدی جهانبخشان
مدیر فیلمبرداری: مهدی زندپور
تدوین: پرهام وفایی
صداگذار: علی کلباسی
طراح لباس: لیلا طاهری
مدیر تولید: حمید جامهبزرگ
گریمور: شهربانو نیسنی
موسیقی: دلارام مصلحیراد
اصلاح رنگ و نور: علیرضا مجیری
دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: ابوالفضل فرخی
منشی صحنه: اعظم جامهبزرگ
طراح صحنه: پوریا رحیمی
گروه کارگردانی: دستیاران کارگردان: علی حسینپور – حسین کمالی اردکانی
دستیار منشی صحنه: نسترن هاشمزاده
عکاس: محمدمهدی حصیری
مشاور کارگردان: سیدعلیرضا طباطبایی
مشاور انتخاب بازیگر: امیر محمدی
گروه فیلمبرداری:علیرضا شریفی، آرین هاشمی، علیرضا مجیری، صادق بندار، ابوالفضل دوستی، حمیدرضا محمدی، محمدحسن موسوی
مدیر تدارکات: علی محمدنیا
ترجمه: رضا میرجلیلی
لوگو و پوستر: تارا بحرینی
تیزر: میلاد آیتی
تیتراژ: مینو شریفی
گروه گریم:دستیار گریم: لادن چاهشوری
اصلاح سر و صورت: عباس حسینی
صدابردار: عباس مهرپویا
پخش از: Cineclipse
پشتیبانی فنی: حیدر احسانی – مشار ایران
حمل و نقل: جمال سالاری
محصولی از: انجمن سینمای جوانان ایران دفتر بوشهر
پاییز ۱۴۰۲-تابستان ۱۴۰۳
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان 1403 برگزارشد.
گفت و گو: تورج اردشیری نیا
عکس: الهام سادات روئین تن