به گزارش پیغام به نقل از مهر؛ در دل خلیج فارس، جایی که آب با خاک در آمیخته و فرهنگها در گذر زمان در هم تنیدهاند، جزیرهای کوچک اما پر رمز و راز با نام خارگ (خارک) قرار دارد.
این جزیره که از دیرباز جایگاه استراتژیکی در تجارت، دین و فرهنگ داشته، میراثدار آئینها و سنتهایی است که نهتنها در حافظه تاریخی مردمش بلکه در حرکات موزون و موسیقیهای بومی آن ثبت شدهاند.
یکی از مهمترین جلوههای فرهنگی خارک، آئین لیوا است؛ آئینی که بهرغم کوچکی جزیره، پژواک بزرگی از هویت مردمان آن را فریاد میزند.
بومیان خارگ وارثان هزار ساله دریا
مردمان خارگ، با ریشههایی عمیق در تاریخ جنوب ایران، از اقوامی هستند که نسل به نسل با دریا زندگی کردهاند، از صیادی و دریانوردی گرفته تا کشاورزی در زمینهای محدود جزیره، آنها پیوندی ناگسستنی با طبیعت پیرامون خود دارند.
زبان اصلی مردم خارگ فارسی است، اما با لهجهای خاص که تأثیراتی از عربی، آفریقایی و حتی واژگان پرتغالی را در خود دارد.
زندگی در خارگ همیشه تحت تأثیر سختیهای جغرافیایی، کمآبی و حملات گاهبهگاه دزدان دریایی یا استعمارگران بوده است، همین فشارها سبب شده تا هویت بومیان خارگ هویتی مقاوم، خودساخته بوده و فرهنگی پر رنگ داشته باشد.
پیشینه آئین لیوا؛ صدایی از آفریقا، طنین در خارگ
یکی از اهالی جزیره خارگ به خبرنگار مهر گفت: آئین لیوا از جمله میراثهایی است که ردپای مهاجرت و دادوستد فرهنگی را میتوان در آن به روشنی دید.
محمد اضافه کرد: بسیاری از پژوهشگران معتقدند که لیوا از طریق بردههای آفریقایی که به سواحل خلیج فارس آورده میشدند، وارد فرهنگ جنوب ایران شده و سپس بومیسازی شده است.
وی افزود: در جزیره خارگ، لیوا رنگ و بویی ویژه دارد، موسیقی لیوا بر پایه ریتمهای کوبنده طبلهایی نظیر جُمبه، دَمّام و همراهی سرنا یا نی خاصی است که صدایی گرم و گیرا ایجاد میکند.
وی خاطرنشان کرد: رقص گروهی، حرکات دایرهوار و پاسخگویی آوازگونه جمع به خواننده، همگی نشانههایی از فرهنگهای شفاهی و آئینی هستند.
ماما زار؛ زنی میان زمین و افسانه
یکی دیگر از اهالی خارگ به خبرنگار مهر گفت: در افسانههای محلی خارگ، نامی جادویی و پر رمز و راز شنیده میشود: ماما زار. این شخصیت که گاه با مفاهیم شفابخشی، گاه با جادو و گاه با آئینهای درمانگرانه گره خورده است، جایگاهی ویژه در باورهای سنتی بومیان دارد.
حسین ادامه داد: «زار» در فرهنگ جنوب، روحی ناشناخته و مؤثر در بیماریهای روانتنی است و «ماما زار» زنی است که قدرت تماس با این ارواح را دارد.
وی افزود: در خارگ، آئینهای زار و لیوا گاه در هم تنیده میشوند، اجرای لیوا به عنوان بخشی از مراسم زار، جهت درمان یا تسکین بیماران روحی و روانی انجام میشود.
وی بیان کرد: موسیقی کوبنده و ریتمهای مداوم به نوعی خلسه یا حالت خروج از خود منجر میشود که در باور بومیان، امکان تماس با ارواح را فراهم میکند.
لیوا هویت در حرکت
در جهانی که مرزها کمرنگتر از همیشه شدهاند، حفظ سنتهای بومی بیش از پیش اهمیت یافته است، لیوا برای مردم خارگ تنها یک نمایش فرهنگی نیست، بلکه سندی از زیست بومی، تاریخی و اجتماعی آنان است.
لیوا زبان اعتراض، شادی، سوگواری و حتی دعا است، از نگاه مردم خارگ، لیوا بخشی از زیستجهان آنها است؛ بخشی از کودکیشان، مراسم ازدواج، تولد، و حتی مرگ.
کودکانی که از سنین پایین در مراسم شرکت میکنند، به مرور این آئین را درونی میکنند.
لیوا نه در کلاس و کتاب، بلکه در میدانهای خاکی جزیره، در کنار صدای موج و طبل، آموخته میشود.
هویت خارگیان؛ بین صنعت و سنت
با صنعتی شدن جزیره خارگ و تبدیل آن به یکی از مهمترین پایانههای نفتی کشور، زندگی بومیان تغییرات زیادی کرده است، بسیاری از سنتها، آئینها و حتی گویش محلی در خطر فراموشیاند.
اما با وجود این، هنوز هم در دل مراسم خاص، شبهای ماهگرفته، و خاطرات پدربزرگها، لیوا زنده است.
لیوا تنها یک آئین نمایشی نیست، لیوا خاطره زندگی است؛ زندگی در جزیرهای کوچک اما بزرگ در فرهنگ.
این آئین، پلی است میان آفریقا و ایران، میان گذشته و اکنون، میان درد و امید.
بومیان خارگ با وجود تمام چالشها، هنوز هم این فرهنگ را زنده نگه داشتهاند، آنچه امروز باید کرد، حفظ، ثبت و بازشناسی این میراث است؛ میراثی که نهتنها برای خارگیان، بلکه برای همه ما، ارزشمند است.