هیچکه دردِش مثِ مُو، اینهمه سنگین نبیده
اویی که دلتنگانه برای بوشهر سرود: « سی بوشر هیچکه دلش مثِ مُو غمگین نبیده»و چون بر انبوه داشته‌ها و محرومیت زادگاه غوطه و غبطه می خورد هم نای سوز نی انبان ز دل می راند: «بخدا وختی که فکرش می کُنم، تَش می گیرُم/هیچکه دردِش مثِ مُو، اینهمه سنگین نبید».
كدخبر: 186047
1404/02/01

رسول سعادت نیا- وکیل پایه یک دادگستری

در سوگ کوچ اختر فرهنگ دیار موج و دریا، لیان پُر تلؤلؤ مروارید و مرجان، نفیر داغ ز هر کوی و گذر برخاست. فرهنگ پروری که با واژه ها نسبت دیرینه دارد از فضای تنگ تن جَست و اینک نه بوشهر که ایران در رثای او تفتیده و دل اردیبهشتی اهالی کُهن بوم لیان در هُرمی سوزانده تر از قلب الاسد تابستان به تلاطم افتاده و سرسرای شعر و شور و ترانه را چونان سبزه‌های بومی دیار، «مشعل» و«گل‌های کاغذی» گُر گرفته و آتش دل به فرق و دامن است.

سترگ اندیشی که «سی بوشهر» دلش به غایت می‌تپید و حسرتانه و سوزناک می‌سرود و در هر سروده به هزار و یک واژه‌ی ناگفته نوبه نو ز دل سخن می راند و به دل‌ها می‌نشاند. اویی که استادانه به مهرورزی دل می ربود و دل به آوای خیامی کوچه کوچه چهار محل و تمامی محلات فرهنگ می سپرد و در هر دم سبب رونق هنر سرزمین موج و دریا بود.

اویی که پنجم آذر ١٣١۵ در «محله سنگی» بوشهر چشم بر روی دریا گشود و پس از هشتاد و هشت بهار در سی‌ام فروردین ١۴٠۴ خیره بر فراز دماوند چشم بر هم گذاشت. آری «دکتر سیدجعفر حمیدی» شاعر و نویسنده‌ی قهاری که قلم به روانی آب می زد و مهرورزی پیشه‌اش بود.  

  

اویی که سروده‌های نابش هر صبح و شام در ارتعاش امواج دیداری و شنیداری جان‌ها را تسخیر می‌کرد و ذره ذره‌ی جسم و جان را به شور و نشاط و زندگی فرا می‌خواند.

و اینک نبود او ثُلمه‌ای سترگ بر پیکره فرهنگ و هنر جنوب وارد کرده است. اویی که بی گمان یکی از لذت‌های بی‌منتهایش مشاهده برفرازی بوشهر، این خاک زَرآجین است.

اویی که دلتنگانه برای بوشهر سرود: « سی بوشر هیچکه دلش مثِ مُو غمگین نبیده»و چون بر انبوه داشته‌ها و محرومیت زادگاه غوطه و غبطه می خورد هم نای سوز نی انبان ز دل می راند: «بخدا وختی که فکرش می کُنم، تَش می گیرُم/هیچکه دردِش مثِ مُو، اینهمه سنگین نبید».

دغدغه‌هایش دغدغه فرهنگی دیاری بود که این روزها خبر صدور مجوز و زمان برگزاری «فستیوال کوچه» آن، نقل هر محفل و مجلس بود تا اینکه ساعاتی پیش و در هنگامه‌ای که داغ کوچ استاد بر دوش اهالی هنر سنگینی می کند با نشر خبر لغو این فستیوال هنری، رمق خسته‌ی اصحاب هنر را دوچندان فرو بلعید و می‌بلعد. اهالی هنری که اگر وجودشان نادیده گرفته شود نشاط و شادمانی و امید از زندگی‌ها رخت برمی بندد و گُرد پوچی و پلشتی چونان بختکی بر لحظه لحظه‌ها چنگ می‌زند و بر هر جنبنده‌ای آوار می‌شود و چه بسیار مواقعی که در این گونه رخدادهای نامیمون استاد فقید با خود نجوا می‌کرد «دل هیچکی مثِ مُو، یهِ کاسه ی خین نبیده»

و براستی چه می شد اگر یاد بگیریم که هنر جز خدمت خلق نبوده و اهل هنر را جز این خواسته‌ای نیست و مدارا کردن با آنان در حقیقت خدمت به تک تک شهروندان است.

«فستیوال کوچه» هنر هنرمندان بوشهری در پاسداشت فرهنگ اصیل اقوام ایرانی است که می بایست با همگرایی و همدلی بستر آن را بیش از پیش فراهم نمود و از این جاذبه گردشگری صدای رسای بوشهر بود و مهرورزی را به کام همگان آن گونه که شایسته است نوشاند. آنگونه که در قانون اساسی ذیل فصل سوم تحت عنوان حقوق ملت از اصل ١٩ تا ۴٢ با یکدیگر، هم پیمان شدیم تا تمامی حقوق ملت از جمله حقوق فرهنگی را به درستی نگاهبان و پاسبان باشیم که یکی از حقوق فرهنگی، همانا آوا و نماهای اصیل کوچه‌هاست که زیر پرچم «فرهنگ عمومی» نمود می یابد و پاسداشت آن ضرورتی اجتناب ناپذیر و هر شهروندی می بایست از آن برخوردار باشد.

در همین راستا است که «سند ملی موسیقی» توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی در اسفند ١۴٠٢ به تصویب رسیده و ابلاغ گشته اما شوربختانه به راحتی از آن سرپیچی می‌شود و با فشار خرده گروهی دلواپس به جای جلب خشنودی مردم موجب نارضایتی عمومی می‌شوند و پرسنده‌ای نیست که بپرسد چرا..!؟ آن هم در بُرهه‌ای که رضایت عمومی مهمترین پشتوانه‌ی تیم مذاکره کننده‌ی ایرانی در چانه‌زنی مقابل هیات آمریکایی به پای میز مذاکره و رفع تحریم‌ها است و بروز هرگونه نارضایتی عمومی می‌تواند موجب تضعیف کشور و خلال در روند مذاکره صلح‌آمیز باشد.

پانوشت:

🔷 به گزارش ایسنا، نادره رضایی (معاون امور هنری وزیر ارشاد) در صفحه اینستاگرام خود از به بن‌بست رسیدن فستیوال کوچه خبر داده است. این در حالی است که به نظر می‌رسد وزارت ارشاد و استانداری بوشهر تلاش زیادی برای به ثمر نشاندن این رویداد داشته‌اند. لغو چهارمین دوره از فستیوال «کوچه» در حالی است که تنها چهار روز به برگزاری این رویداد باقی مانده بود و اقدامات قانونی اعم از اخذ مجوز ارشاد برای برگزاری آن صورت گرفته بود و قرار بود ۴ تا ٩ اردیبهشت ماه برگزار شود.

🔷 واژه های بومی: سِی= برای، خِین= خون، تَش= آتش، وَختی= وقتی، بوشر= بوشهر

منبع: