کوروش دیباج: بافتهای تاریخی ایران، گنجینهای از هویت فرهنگی و تمدنیاند که در طول تاریخ، روایتگر سبک زندگی، باورها و ارزشهای جوامع شهری بودهاند. این کوچهها و بناهای کهن، با وجود معماری چشمنواز و داستانهای پنهان در دل خشتهایشان، امروزه بیش از هر زمان دیگری در معرض فراموشی و تخریب قرار گرفتهاند. تغییر الگوهای زندگی شهری، مهاجرت جمعیت بومی و عدم توجه کافی به نیازهای روزمره این محلات، بسیاری از آنها را به فضاهایی متروک و بیروح تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است که چگونه میتوان به این بافتهای ارزشمند حیات دوباره بخشید؟
در دهههای اخیر، فستیوالهای فرهنگی و هنری به یکی از مؤثرترین ابزارها برای حفاظت و معرفی این بافتها تبدیل شدهاند. این رویدادها با ایجاد تعامل میان هنر، فرهنگ و جامعه، توانستهاند جان تازهای به شهرهای تاریخی بدهند. از نمونههای موفق میتوان به فستیوالهایی مانند «کوچه» اشاره کرد که قرار بود چهارمین دوره آن از پنجم تا دهم اردیبهشتماه امسال برگزار شود، اما بهدلایلی لغو شد. فستیوالهای نظیر کوچه نشان دادهاند چگونه هنر میتواند پلی میان گذشته و امروز باشد. این فستیوالها تنها به نمایش هنر معاصر محدود نمیشوند، بلکه زمینهای برای مشارکت جامعه محلی، تقویت اقتصاد منطقهای و گسترش آگاهی عمومی درباره ارزشهای تاریخی فراهم میآورند.
بااینحال، موفقیت این رویدادها نیازمند تحلیل دقیق عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که در بقای بافتهای تاریخی نقش دارند. در این گزارش، تلاش شده است با بررسی دیدگاههای متخصصان و فعالان مختلف، تأثیر برگزاری فستیوالهای فرهنگی بر احیای بافتهای تاریخی تحلیل شود. آیا میتوان این تجربههای پراکنده را به الگویی ملی تبدیل کرد؟ چگونه میتوان هنر و فرهنگ را در خدمت حفاظت پایدار از میراث تاریخی بهکار گرفت؟ در این گزارش، دیدگاههای چهار صاحبنظر از حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و هنری را بررسی میکنیم.
فرهنگ؛ ستون اصلی حفاظت از بافت تاریخی
«محمدرضا نادمی»، استاد جامعهشناسی شهری، در گفتوگو با «پیام ما» میگوید: «حفظ بافتهای تاریخی تنها از طریق مرمت فیزیکی ممکن نیست. مهمترین عامل در بقای این مناطق، بازگشت مردم و جریان زندگی به آنهاست. فستیوالهای هنری بهعنوان یک فعالیت فرهنگی-اجتماعی، مردم را با بافتهای تاریخی پیوند میدهند و باعث میشوند که این مناطق دوباره به بخشی از زندگی روزمره جامعه تبدیل شوند.»
او تأکید میکند: حضور مردم در فضاهای تاریخی از طریق رویدادهای هنری، نوعی آگاهی جمعی درباره اهمیت این بافتها ایجاد میکند. بهگفته او: «وقتی مردم در دل کوچههای تاریخی جشن میگیرند، موسیقی گوش میدهند یا در یک نمایش شرکت میکنند، عملاً ارتباط عاطفی با این فضاها برقرار میکنند. این ارتباط میتواند از تخریب بیشتر جلوگیری کند و حتی ساکنان را به بازگشت به این محلات ترغیب کند.»
نادمی همچنین به اهمیت مشارکت جوانان اشاره میکند: «بافت تاریخی باید برای نسل جدید جذاب باشد. اگر فستیوالها بتوانند هنر معاصر را در کنار تاریخ به نمایش بگذارند، جوانان نهتنها مصرفکننده این فضاها میشوند، بلکه به حافظان آن نیز تبدیل خواهند شد.»
هنر؛ زبان احیای تاریخ
«سارا زارعی»، نقاش و هنرمند فعال در حوزه هنر شهری، معتقد است فستیوالهای هنری میتوانند به یکی از قدرتمندترین ابزارها برای احیای بافتهای تاریخی تبدیل شوند. او میگوید: «هنر، زبان جهانی است که میتواند تاریخ را به زبانی جذاب و ملموس برای نسل امروز ترجمه کند. وقتی یک فستیوال هنری در بافت تاریخی برگزار میشود، آن فضا دیگر تنها یک مجموعه از بناهای قدیمی نیست، بلکه به یک صحنه زنده تبدیل میشود که مردم با آن تعامل میکنند و به ارزش آن پی میبرند.»
زارعی بر اهمیت خلق تجربههای هنری در این فضاها تأکید میکند و میگوید: «یک فستیوال هنری در بافت تاریخی مانند جانبخشی به این مکانهاست. نقاشیهای دیواری، اجراهای خیابانی یا حتی چیدمانهای هنری، میتوانند قصهها و روایتهای تاریخی را به شیوهای معاصر بازگو کنند. این آثار نهتنها گردشگران را جذب میکنند، بلکه به ساکنان محلی نیز انگیزه میدهند تا با بافت تاریخیشان ارتباطی عاطفی و معنادار برقرار کنند.»
این هنرمند به ضرورت همکاری میان هنرمندان و جامعه محلی اشاره میکند: «یکی از ویژگیهای ارزشمند فستیوالهای هنری این است که میتوانند هنرمندان را با جامعه محلی پیوند دهند. وقتی مردم محلی در خلق این آثار نقش داشته باشند یا قصههای محلهشان الهامبخش هنرمندان باشد، حس تعلق آنها به بافت تاریخی افزایش مییابد و خودشان به مهمترین حامیان حفاظت از این فضاها تبدیل میشوند.»
اقتصاد محلی؛ پشتیبان بقای بافت تاریخی
«مهدی فشکی»، پژوهشگر اقتصاد شهری، معتقد است: «یکی از نتایج ملموس برگزاری فستیوالهای هنری در بافتهای تاریخی، رونق اقتصاد محلی است. این فستیوالها گردشگران را جذب میکنند، صنایعدستی و محصولات محلی را به فروش میرسانند و شغلهای موقتی و پایدار ایجاد میکنند.»
او تأکید میکند فستیوالهای هنری میتوانند بافت تاریخی را به یک منبع اقتصادی تبدیل کنند: «وقتی یک محله تاریخی میزبان فستیوال شود، مغازهداران، هنرمندان محلی و حتی ساکنان میتوانند از این فرصت استفاده کنند. علاوهبراین، گردشگران اغلب به مکانهایی بازمیگردند که در آن تجربهای فرهنگی داشتهاند. این چرخه اقتصادی باعث میشود سرمایهگذاری در مرمت و حفاظت از این بافتها توجیهپذیرتر شود.»
این مدرس دانشگاه همچنین به اهمیت حمایت دولتی و خصوصی از این رویدادها اشاره میکند: «برگزاری فستیوالها نیازمند یک شبکه منسجم از حمایتهای مالی و اجرایی است. اگر دولت و بخش خصوصی دست در دست هم دهند، این رویدادها میتوانند پایدارتر و مؤثرتر باشند.»
فستیوالهای هنری حلقه اتصال با جامعه محلی جهت حفاظت پایدار
«مهسا احمدی»، فعال میراث فرهنگی، معتقد است: «حفظ بافت تاریخی بدون مشارکت جامعه محلی ممکن نیست. در بسیاری از مواقع، ساکنان این مناطق بهدلیل شرایط اقتصادی یا مهاجرت، ارتباط خود را با بافت تاریخی از دست دادهاند. فستیوالها فرصتی فراهم میکنند تا این ارتباط دوباره برقرار شود.»
او بر نقش جامعه محلی در موفقیت فستیوالها تأکید میکند: «وقتی ساکنان محله در برگزاری رویدادهای هنری مشارکت کنند، احساس مالکیت نسبت به محلهشان پیدا میکنند. این حس مالکیت، انگیزه آنها برای حفاظت از بافت را افزایش میدهد.»
این فعال میراث فرهنگی همچنین به اهمیت آگاهیبخشی اشاره میکند: «در بسیاری از شهرها، مردم محلی از ارزش تاریخی محلههای خود آگاه نیستند. فستیوالها میتوانند این آگاهی را ایجاد کنند و به آنها نشان دهند که خانهها و کوچههایشان بخشی از میراث ملی است.»
فستیوالها؛ فرصتی برای احیای بافتهای فراموششده
تجربه برگزاری فستیوالهایی مانند «کوچه» نشان داده است این رویدادها میتوانند نقشی کلیدی در حفاظت و احیای بافتهای تاریخی ایفا کنند. هنر، اقتصاد محلی، فرهنگ و مشارکت اجتماعی، هریک بهتنهایی ابزاری مؤثر برای حفاظت از این بافتها هستند؛ اما زمانی که در قالب یک فستیوال با هم ترکیب شوند، میتوانند جان تازهای به کوچههای فراموششده ببخشند. اکنون زمان آن رسیده است که مسئولان شهری و فرهنگی این تجربهها را به الگویی فراگیر تبدیل کنند و میراث تاریخی کشور را برای نسلهای آینده حفظ کنند.
منب/ پیام ما