فرح راوردشیری
هزار هفته گذشته. هزار بار پیغام به خانههای ما آمده، در دستهایمان نشسته و در دلمان جا باز کرده است.
هزار شماره، یعنی هزار تلاش، هزار دغدغه، هزار نگاه به شهر، مردم، دردها و شادیها.
"پیغام" فقط یک هفتهنامه نیست؛ آینهای را ماند که دیرزمانی ست زندگی ما را بازتاب میدهد.
پیغام، امید و همصدای مردم بوده، گاهی تریبون، گاهی زنگ هشدار، گاهی مرهم تسلا.
در روزهایی که خیلیها آمدهاند و رفتهاند، این هفتهنامه مانده، ایستاده، چاپ و توزیع شده. حتا وقتی نوشتن سخت بود، حتا وقتی خواندن تلخ.
هزارمین شماره، تنها یک عدد نیست؛ نشانهایست از پایداری؛ پایداری گروهی عاشقِ نوشتن، عاشق شهرشان، عاشق حقیقت. برای همهی آنان که قلم زدند، صفحه بستند و منتشر کردند باید کلاه از سر برداشت و به مخاطبانی که خواندند، نقد کردند، تشویق کردند و همراه شدند باید احترام گذاشت.
در این مجال باید از جناب دکتر رضا معتمد -شاعر توانمند و سردبیر گرانقدر پیغام- یاد کنم. ایشان با نگاه شاعرانه و دلسوزانهشان، همواره حامی نویسندگان و شاعران بودهاند. برای من افتخار بزرگیست که از سال های دور شعرهایم در این هفتهنامهی وزین منتشر شده است. سپاس از ایشان برای فرصتی که به من دادند تا اشعارم را به مخاطبان پیشکش کنم.
اکنون ایستادهایم در ایستگاه "هزار". نه پایان راه است، نه حتا میانهی آن؛ فقط فرصتیست برای مکث، برای نگاهی به پشت سر و امیدی به پیش رو.
باشد که پیغام همچنان بماند با صداقت، با شجاعت، با مسئولیت همچنان که بوده است.