دیدارِ حیرت انگیزِ شمس و مولانا، در واقع نماد و نشانه ای آشکار است برای آنان که می خواهند در ادامه ی این زندگی، در جهانِ بیکرانه نیز زندگی کنند. زندگی در بیکرانگی یعنی استفاده از همه ی ساحت های وجودی انسان و توانمندی هایی که می تواند به انسان بال و پَر پرواز دهد. او را با افق های دور نسبت دهد و انسان را در گردونه ی تکامل به سوی حقیقت پیش ببرد. در این بیکرانه هاست که انسان لذّت واقعیِ زندگی را درک می کند.
دیدار حیرت انگیزِ شمس و موسیقی در قالب موسیقی نیز حال و هوایی دیگر به انسان می دهد. همایون شجریان، فرزند خلفِ خسرو آواز ایران، که در سال های اخیر به تدریج به استقلال هنری رسیده و اکنون فارغ از نام و نشان پدر، جایگاهی موجه در موسیقی کشور کسب نموده است، تک آهنگ جدیدی از اُپرای مولوی منتشر نموده است.
اپرای عروسکیِ دیدار "شمس و مولانا"، نخستین بار در سال 1388 به نویسندگی و کارگردانی «بهروز غریب پور»، آهنگ سازی «بهزاد عبدی» و هنرمندی «همایون شجریان» و «محمد معتمدی» در تالار رودکی به روی صحنه رفت و مورد استقبال فراوان قرار گرفت. اینک متن گفت و گوی شمس و مولانا به همراه ارجاعات به منبع نیز برای علاقه مندان آمده است.
شمس:
هر زمان (نفس) نو میشود دنیا و ما
بیخبر از نو شدن اندر بقا
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتیست
مصطفی فرمود دنیا ساعتیست
«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۶۲، ابیات ۳۸ و ۳۶»
آزمودم مرگ من در زندگیست
چون رهی (رهم) زین زندگی پایندگیست
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۸۴، بیت ۹»
مولانا:
کیستی تو؟
شمس: کیستی تو؟
مولانا: قطرهای از بادههای آسمان
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۵، بیت ۲۷، مصرع اول»
شمس:
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۵۰، بیت ۱۲»
مولانا:
کیستی تو؟
شمس:
آدمی مخفیست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۱، بیت ۳»
مولانا:
کیستی تو؟
شمس:
تیر پرّان بین و ناپیدا کمان
جانها پیدا و پنهان جانِ جان
«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۶، بیت ۷۸»
مولانا:
کیستی تو؟
شمس:
ره نمایم همرهت باشم رفیق
من قلاووزم در این راه دقیق
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۷، بیت ۲۹»
مولانا:
کیستی تو؟ همدلی کن ای رفیق!
شمس:
در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم، هم مرد پریخوانم
هر کس که پریخوتر در شیشه کنم زودتر
برخوانمُ افسونش حراقه بجنبانم
هم ناطق و خاموشم، هم لوح خموشانم
هم خونم و هم شیرم، هم طفلم و هم پیرم ...
«دیوان شمس، غزل شمارهی ۱۴۶۶، ابیات اول، دوم و سوم (مصرع دوم) + مصرع اول بیت ۹»
مولانا:
کیستم من؟ کیستم من؟ چیستم من؟
شمس:
تا نگردی پاکدل چون جبرئیل
گرچه گنجی در نگنجی در جهان
«دیوان شمس، غزل شمارهی ۲۰۲۲، بیت ۸»
رخت بربند و برس در کاروان
«دیوان شمس، غزل شمارهی ۲۰۲۱، بیت اول، مصرع دوم»
آدمی چون کشتی است و بادبان
تا کی آرَد باد را آن بادران؟
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۸، بیت ۲۰»
مولانا:
هیچ نندیشم بهجز دلخواه تو
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۹، بیت ۴، مصرع دوم»
شکر ایزد را که دیدم روی تو
یافتم ناگه رهی من سوی تو
چشم گریانم ز گریه کُند بود
یافت نور از نرگس جادوی تو
بس بگفتم کو وصال و کو نجاح
برد این کوکو مرا در کوی تو
جستوجویی در دلم انداختی
تا ز جستوجو روم در جوی تو
خاک را هایی و هویی کی بُدی؟
گر نبودی جذب های و هوی تو
«دیوان شمس، غزل شمارهی ۲۲۲۵، ابیات ۱، ۲، ۳، ۸ و ۹»
شمس:
مخزن إنّا فتحنا برگشا
سرّ جان مصطفی را بازگو
مستجاب آمد دعای عاشقان
ای دعاگو آن دعا را بازگو
«دیوان شمس، غزل شمارهی ۲۲۲۷، ابیات ۵ و ۶»
مولانا:
چون دهانم خورد از حلوای او
چشمروشن گشتم و بینای او
پا نهم گستاخ چون خانه روم
پا نلرزانم نه کورانه روم
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۹۷، ابیات ۴۰ و ۴۱»
توضیحات:
1- متن و منبع اشعار برگرفته از وبلاگ دوستداران همایون شجریان بوده و از نرمافزار «ساغر» استخراج شده است
2- در دو مورد اختلافی میانِ اصل شعر و آنچه خوانده شده، وجود دارد که در پرانتز بدان اشاره شده است.