نادر نامدار
وقتی مهدی قائدی پس از جنجالهای زیاد و درگیری بین دو باشگاه پرسپولیس و استقلال، سرانجام استقلال را انتخاب کرد، هواداران این تیم حسابی خوشحال بودند. آنها در چهره کودکانه مهدی قائدی و پاهای نه چندان طبیعی او، یک فوقستاره را میدیدند که میتواند سالها برای این تیم بدرخشد و جامهای نگرفته را برای آنها به ارمغان بیاورد. قائدی در روزها و ماههای اول با همان سادگی و حجب و حیای خاص خود، حسابی در دل استقلالیها جا باز کرد. در تمرینات میدرخشید و با حرکات تکنیکیاش همه را به وجد میآورد. دیگر همه مطمئن بودند که او به زودی تبدیل به فوقستارهای خواهد شد که در فوتبال جهان هم خواهد درخشید. اما همه این رویاها خیلی زود نقش برآب شد. حاشیههای ریز و درشت یکی یکی به سراغ پسربچه بیتجربه استقلال آمدند و نه خود او و نه باشگاه استقلال نتوانستند این حاشیهها را مدیریت کنند.
تعویض بعد از خمیازه!
اولین و کوچکترین حاشیه در بازی جنجالی پارس جنوبی و استقلال در جم به وجود آمد. جایی که استقلال در شرایطی بحرانی قرار داشت و یک گل هم از میزبان خود خورده بود. مهدی قائدی در آن بازی به عنوان بازیکن جانشین به زمین رفت اما استقلال در نهایت یک گل دیگر خورد و با باخت ۲-۰ به تهران برگشت. روز بعدی تصاویری از نیمکت استقلال در این بازی منتشر شد که عجیبترین آنها البته بعد از صورت کبود و بادکرده مهدی رحمتی، خمیازه کشیدن مهدی قائدی روی نیمکت بود! انتشار این تصاویر میتوانست تلنگری برای استقلالیها باشد اما همه چیز تحت تاثیر باخت استقلال، صورت کبود و بادکرده رحمتی و حاشیههای بعدی قرار گرفت و خمیازههای قائدی روی نیمکت فراموش شد.
آن دمپاییهای عجیب
دو هفته بعد، با تساوی استقلال مقابل ذوبآهن، منصوریان استعفا داد و رفت. استقلال با هدایت مکدرموت سپیدرود را در رشت برد و وینفرد شفر آمد. شفر در اولین بازی قائدی را نیمکتنشین کرد و همین باعث ناراحتی او شد. قائدی در پایان بازی با شفر دست نداد و شفر او را تنبیه کرد و به تمرینات تیم امید باشگاه تبعید کرد. چند روز بعد و در حالی که به نظر میرسید قائدی پشیمان شده باشد، انتشار تصاویری از حضور او با دمپایی در بازگشت به تمرین تیم اصلی دوباره جنجال به پا کرد. چهره بیخیال و البته پوشش عجیب و نامتعارف او در حضور بزرگان باشگاه روی نیمکت در اولین تمرین پس از بخشیده شدن توسط شفر، زنگ خطر دیگری برای او و باشگاه بود اما انگار کسی در باشگاه حواسش به این نشانهها نبود.
بالاخره هک شده بود یا نه؟
مدتی بعد یکی از عجیبترین حاشیههای تاریخ فوتبال ایران برای او پیش آمد. تلفن همراه او هک شد و هکر، تصاویر چتهای عجیب او با یکی از همبازیانش و چند دختر جوان را در فضای مجازی منتشر کرد. قائدی البته مدعی بود که این تصاویر ساختگی است و برای خراب کردن او و تیم استقلال ایجاد شده است اما کمتر کسی حرف او را باور کرد. البته هکر صفحه قائدی مصاحبهای کرد و مدعی شد کاری خواهد کرد که او خودکشی کند اما چند روز بعد او در مصاحبهای تازه از اتفاقات پیش آمده ابراز پشیمانی کرد و مدعی شد که دیگر وارد این فضاها نخواهد شد. چند روز بعد هم همه چیز فراموش شد و قائدی، خیلی شاد و سرخوش! دوباره فعالیت خود را در اینستاگرام آغاز کرد.
موبایل روشن در تمرین
مدتی بعد قائدی در قطر خبرساز شد. استقلال در بازی رفت به السد ۳-۱ باخته بود و در آستانه حذف از لیگ قهرمانان آسیا قرار داشت. تیم به قطر سفر کرده بود و در کمپ اسپایر تمرین میکرد. در حالی که هواداران استقلال به شدت پیگیر و نگران بازی برگشت بودند، تصویری از مهدی قائدی در تمرین استقلال آنها را عصبانی کرد. تصویری که او را با چهرهای شاد، در حال تمرین و البته موبایل به دست نشان میداد. موبایلی که روشن بود و نشان میداد که قائدی در جریان تمرین هم نمیتواند دست از موبایلش بردارد!
آن تصادف کذایی
در اواخر سال ۹۶ بزرگترین حاشیه زندگی فوتبالی قائدی (البته تا این لحظه) ایجاد شد. خبر تصادف او و دوستانش در بوشهر و به کما رفتن او و احمدرضا شاکر همه اهالی فوتبال را نگران کرد. در حالی که همه منتظر اخبار خوش از به هوش آمدن آنها بودند اما ناگهان خبر رسید که شاکر درگذشته است. شوک دوم، مشخص شدن زوایای عجیب این تصادف بود. جایی که در برگه کروکی تصادف، نام مهدی قائدی به عنوان راننده خودرو ثبت شده بود و البته مشخص شد که یک دختر جوان هم در خودرو حضور داشته که در تصادف مجروح شده است. این در حالی بود که قائدی گواهینامه نداشت و به گفته شاهدان، چند روز قبل از این تصادف هم در تهران خودروی او به دلیل نداشتن گواهینامه توقیف شده بود! با فوت احمدرضا شاکر پرونده تصادف قائدی پیچیده شد اما ناگهان شاهدان پرونده، نشستن قائدی پشت فرمان را تکذیب کردند. این ماجراها باعث شد خانواده شاکر با شدت بیشتری پیگیر پرونده فوت پسرشان شوند. پروندهای که هنوز هم تکلیفش مشخص نیست. آنچه در این میان برای افکار عمومی آزاردهنده بود واکنشهای عجیب قائدی به این اتفاق بود. او هرگز در مراسمهای دوستش احمدرضا شاکر حاضر نشد، به خانوادهاش تسلیت نگفت و مدتی بعد از این اتفاق تصاویری از خوشگذرانیهایش در قشم و کیش و ... را در اینستاگرام خود منتشر کرد. قائدی حتی یک روز پس از برگزاری یکی از جلسات دادگاه و در حالی که مادر شاکر از او در مصاحبههایش گله و شکایت میکرد، یک استوری از خود با چهرهای خندان در کیش منتشر کرد و همه را دعوت به سکوت کرد. اتفاقی که باعث عصبانیت بیشتر خانواده شاکر شد.
مدل موی عجیب
مدتی بعد، قائدی به تیم امید دعوت شد و همراه تیم برای شرکت در مسابقات آسیایی به اندونزی رفت. یکی دو روز بعد از اعزام، تصویر جنجالی تازهای از قائدی در رسانهها منتشر شد. تصویری با مدل مویی کاملا عجیب و نامتعارف. این عکس خیلی زود با واکنش مسئولان تیم امید روبرو شد و گفته میشد مدیران تیم از قائدی خواستهاند تا برای تمرکز بیشتر و جلوگیری از حواشی، مدل موی خود را به یک مدل متعارف تغییر دهد. اما تا چند روز بعد همچنان خبری از تغییر مدل موی قائدی نبود. او در گفتگویی در این باره مسئولان تیم را مقصر دانست و گفت: «داستان را که نمیشود توضیح داد اما مقصر اصلی تیم بود که نگذاشتند برویم آرایشگاه و از هتل بیرون برویم، قانون است که ما بیرون نرویم و به همین دلیل مجبور شدیم در اتاق موهای خودمان را بزنیم!»
و بالاخره قهر از استقلال
در طول این ماهها پرونده تصادف قائدی همچنان باز بود و هر چند وقت خبری تازه از این ماجرا منتشر میشد و البته هنوز حکم نهایی در این باره صادر نشده است. با وجود این قائدی همچنان راه خودش را میرود و کسی هم جلودارش نیست. تازهترین جنجال او هم دو روز پیش رقم خورد. جایی که شفر نامش را از لیست نهایی بازی استقلال مقابل سایپا خط زد و قائدی اردوی تیم را بدون اطلاع ترک کرد. او تلفن همراهش را هم خاموش کرد تا کسی نتواند با او تماس بگیرد. اما گفته میشود امروز در جلسه با وینفرد شفر تصمیم نهایی درباره او گرفته خواهد شد.
قائدی همه این جنجالها و حاشیهها را در حالی رقم زده که در این مدت برای استقلال کار خاصی نکرده است. او از ابتدای لیگ هفدهم به استقلال پیوسته و در این مدت یک گل زده و سه پاس گل به همبازیانش داده است. او با چنین آماری و با حداقل تاثیرگذاری در استقلال، به خودش اجازه داده تا به خاطر خط خوردن نامش اردوی تیم را به حالت قهر ترک کند و تلفن همراهش را خاموش کند. همه این اتفاقات اما در شرایطی رخ داده که او هنوز 20 ساله هم نشده است! او اگر تا امروز رکورد ایجاد و جنجالهای شخصی را در فوتبال ایران به نام خود ثبت نکرده باشد، با ادامه این روند قطعا در آیندهای نزدیک میتواند این رکورد را به نام خود بزند. در واقع رکوردی را که امثال پیام صادقیان و سوشا مکانی تا 25 و 26 سالگی زدهاند او میتواند به زودی بشکند و خود را دستنیافتنی کند. غمانگیز است که دو سال پیش همه منتظر درخشش او در زمین فوتبال بودند و انتظار رکوردشکنیهایش در فوتبال ایران و جهان را میکشیدند اما امروز تقریبا هیچ تصویر قابل افتخاری از او در زمین فوتبال موجود نیست و هر تصویری که هست مربوط به جنجالهای کوچک و بزرگش در خارج از زمین و فضای مجازی است.
منبع/آی اسپرت
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=107921