رضا معتمد
یکی از اعضای شورای شهر بوشهر بهمناسبت روز جوان پیامی منتشر کرده و اندکی بعد از انتشار، معلوم شده است بخش اصلی و اعظم این پیام، رونویسی از پیام فرماندار کلاله است که چندسال پیش به همین مناسبت انتشار داده است.
درستی یا نادرستی این خبر را از یکی از نزدیکان این عضو شورا پرسیدم و او ضمن تأیید اصل موضوع، در توجیه آن گفت که عضو شورا از روابط عمومی خواسته است که بهمناسبت روز جوان برایش پیامی بنویسند و آنها هم رفتهاند و در اینترنت پیام فرماندار را عیناً کپی کردهاند!
ناگفته معلوم است که اگر هم چنین ادعایی صحت داشته باشد، این فقط یک توجیه و مصداق عینی عذر بدتر از گناه است و از مسئولیت حقوقی و اخلاقی این نمایندهٔ شورا چیزی کم نمیکند. یک عضو شورا که خودش نمیتواند یک پیام ساده و کوتاه بنویسد، چه ضرورتی دارد که بههر مناسبتی پیام و بیانیه صادر کند؟ در چنین مواردی اگر هم فرد سرش واقعاً شلوغ باشد که خود نتواند پیامش را بنویسد، باید این کار را به نویسندهای امین و صاحبصلاحیت بسپارد.
در کجا مرسوم است که روابط عمومی شورا پیامها و بیانیههای اعضای شورا را بنویسد و با فرض اینکه همهٔ اعضای شورا بخواهند برای مناسبتها مختلف پیام صادر کنند، انجام چنین کاری چگونه برای روابط عمومی شورا مقدور است؟ معلوم است که در چنین حالتی بهسراغ کپی کردن پیامهای دیگران میروند.
نکتهٔ مهم دیگر آن است که این عضو محترم تا پیش از این، مقالات و یادداشتهای بلندی را در حوزهٔ مسائل شهری بهنام خود انتشار داده است. با این بندِ به آب داده شده، آیا میتوان باور کرد که این یادداشتهای طولانی و تحلیلهای موجود در آن را کسی نوشته باشد که توان یا در وجه خوشبینانهتر، حوصلهٔ نوشتن یک پیام ساده و کوتاه را ندارد؟ از این گذشته کسی که تقریباً هر هفته ریز و درشت مسائل شورا و شهرداری را با دقت کاوش و پیوسته حاصل این کاوش را در فضای عمومی پخش میکند، چرا نباید در بارهٔ اصالت پیامی که میخواهد بهنام او منتشر شود، اندکی از آن دقت و ریزبینی را بهخرج دهد؟!
نکتهٔ آخر و البته تأسف بارتر آنکه این عضو شورا مدتی است بهکسوت روزنامهنگاری هم درآمده و صاحب یک سایت خبری نیز شده است! اگر حرف آن شخص نزدیک به عضو شورا را باور کنیم، معنیاش آن است که یک روزنامهنگار که انتظار میرود خودش برای نوشتن، مورد رجوع دیگران باشد، پیامهای ساده و معمولیاش را هم به افرادی میدهد تا برایش بنویسند و یا به عبارت واقعیتر برایش کپی کنند. اینجاست که بهیاد فرمایش سعدی میافتیم که: معصیت از همه ناپسند است و از علما ناخوبتر!
سالها پیش هر کس درخواست امتیاز رسانه میداد، میبایست یکی دو نفر در میان اهالی رسانه معرّف داشته باشد. از آن گذشته میبایست نمونههایی از آثار انتشار یافتهاش در مطبوعات را بهعنوان پیشینهٔ کاری و ادبی ارائه میداد. بیدر و پیکری فضای رسانهای امروز و رهایی از چنبرهٔ امتحان و آزمون، حاصلش همین سرقتهای آشکار ادبی است که متأسفانه قبحش کاملاً ریخته است بهطوری که هنگام آشکار شدن سرقت، در فرد احساس نیاز به یک معذرتخواهی ساده نیز ایجاد نمیشود.
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=108216