دکتر زهرا فاتحی نصرآبادی
هر زمان برای انجام کاری به اداره آموزش و پرورش مراجعه کردهام ،قبل از اینکه سلامم پاسخ گفته شود یا سری جهت احوالپرسی به طرفم برگردانده شود،از من سوال شده :کد پرسنلی؟ و من در پاسخ عددی هشت رقمی را خشک و بیروح نزدیک به سیسال تکرار کردهام، اصلاً خود این عدد شدهام.
هیچکس از من اسمم را نپرسیده است؛ به صورتم نگاه نکرده است؛ به رویم لبخند نزده است؛ سخنم را نشنیده است؛ به شعرم گوش نداده است و به تخصصم وقعی ننهاده است.
به سالهای پایان کارم نزدیک میشوم. هر ساله در آستانهی روز معلم دلم به اندازهی آسمان ابری تمام دنیا میگیرد، تبریکهای تکراری و کپی شده مثل خندهی مصنوعی ماسک که ذرهای شور و حال و طرب ندارد،از شش جهت به طرفم سرازیر میشود و من به اکراه و از روی اضطرار به چند تایی پاسخ میگویم و بقیه را نخوانده رها میکنم.
نمیدانم تا کی قرار است دست و پای شعورها با طناب اسارت شعار زدگی بسته شود؛ کاش مسئولان محترم آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان بهجای متنهای تبریک شعارزده و سخنرانیهای تکراری، قدری از تعارف کم میکردند و بر مبلغ میافزودند!
اندکی توجه و محبت و احترام از سر اخلاص، بدون صرف هزینه میتواند چندین برابر سخنرانیها و مکتوبات فرمایشی و کپی شده اثربخش باشد.
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=114143