کد خبر : 120853       تاریخ : 1399/09/06 15:35:14
جرم زن بودن

جرم زن بودن

سراينده : رسول سعادت نيا

آه ؛ از جور زمانه می گویم :

سخن از ظلم روا رفته به مادر .خواهر

ظلم بر دخترکانم جانم

که به جرمی که زن است

می کشد دوش به دوش

آه می فهمی تو ....؟!

آه می فهمی تو

که کنون داغ ترین آه کشم از ته دآلان نفس

حرم این آه

هجومش سنگین

تار و پودم را سوخت

آه می گویم آه

کاش آنانکه براین جسم ظریف

کاش آنانکه براین روح لطیف

جنس زن بودن را

داغ ننگین زده اند

و به خود خلقت برتر گفتند

اندکی مادر خود می دیدند

و به ارابه جبّار نمی رقصیدند

اه گــُــر می زندم این آتش

آن زمانی که زنی

می دود در پی  اندک نفسی

لای انبوه ستم

ستم ننگ شمردن زن را

ستم دنده چپ بودن را

ستم اندر ستم اندر ستمستان بسیار

وز نفس باز نمی افتد باز 

داد می دارد و  می خواهد داد

و دراین داد ِستان (محل دادگری)(خانه ی داد)

دادرس نیست کسی فریادش

نفسش

لای هیاهوی ستم

مُـــهرمحکــــــوم  شدی . .....زن هستی!

بغض آلود شده و گم گردید

آه آن دم دگرم نای نماند

نفسم بغض گلوگیر نمود

و به جنسیت خود شرمم بود

آه ای زن ای زن

آنکه ننگت خواند ننگش باد


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=120853

نظـــرات شمـــا