یکی از بزرگ ترین آرزوهای من این این است که در کنارِ انجمن دوستداران حافظ، حداقل، سه انجمن دیگر، یعنی انجمن دوستداران سعدی، مولانا و فردوسی نیز فعال شود تا مردمان میهنم که، متاسفانه امروزه گوش و هوشِ خود را، از طریق شبکه های ماهواره ای، به اندیشه های خارجیان سپرده اند، اندکی نیز به شنیدن صدایِ گرانقدر سخنگویان وجدانِ ایرانی فرا دهند و در اندیشه های این نام آورانِ دیرین خویش اندک تاملی کنند به امید این که اندک درسی بگیرند تا دریابند معنا و لذت حقیقی زندگی را و آرامش واقعی را. اگر اندک فرصتی این چنین دست دهد در خواهیم یافت که این بزرگان، چه کَسان بوده اند و چه تجربه ها آموخته اند و چه راه ها برای زندگی بهتر گشوده اند. اما دریغ و درد و افسوس از این که ما، این گونه، ما شدیم و این همه گنج های خود را بی استفاده گذاشتیم و در آرزوی روز های روشن، روزها ی خود را در لابلای ماهواره های پر زرق و برق خارجی، سیاه کردیم.
یکم اردیبهشت ماه، در تقویم ما، به نامِ روزِ شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی نامگذاری شده است و من هم در کتاب «مربیان عشق و طبیعت» نام او را معلمِ عشق نهاده ام و در باره ی آرای تربیتی او سخن ها گفته ام که امیدوارم به حقیقت گفته باشم. به هرحال، من این روز بزرگ را به همه ی دوستداران انسان و تعلیم و تربیت تبریک می گویم و از طریق نوشته زیر، نام و یاد او را دوباره و چندباره گرامی می دارم.
«...سعدی را می توان یکی از آگاه ترین مربیان و معلمان اخلاق ایران خواند. زیرا او میکوشد تا مسائل اخلاقی تربیتی و محتوای زیبای اخلاقی را با تکیه بر قدرت معنوی انسانها مورد ارزیابی قرار دهد. از دیدگاه سعدی، هدف تربیت همان است که انسان طوری تربیت شود که بتواند خودش را در اعمال گوناگون با جامعه وفق داده، جنبههای عقلانی خود را تقویب نماید. سعدی اخلاق و تربیت را در تمام ابعاد زندگی، حتی در حرکات و سکنات، آداب و معاشرت و... به روشی بسیار ماهرانه و استادانه پرداخته است. او حتی شیوههای مؤثر تربیتی، تشویق، تنبیه، کنترل خود، تمایلات، تأثیر محیط و همنشینی با افراد صلاح و صادق را نیز مورد غفلت قرار نداده است.
وی اعتقاد دارد که در امر تعلیم و تربیت، عواملی چون جوهره و هویت افراد، تجربه، زمان، خواستهها و تمایلات، توجه، موقعیتها و... تأثیر فراوان دارد و تا زمینههای روحی و روانی در افراد فراهم نشود، تعلیم و تربیت عملاً صورت نخواهد گرفت. تربیت از نظر سعدی چهار مرحله دارد:
دینداری و رعایت پرهیزگاری، داشتن عقل ، دانستن معنی زندگی و اعتماد و اتکا به نفس.
به عقیدۀ سعدی، نخستین مورد از اسلوب تربیتی، «اعتدال» است. یعنی در تربیت بیم و امید و یا تشویق و تهدید لازم است که همراه یکدیگر بهکار روند.
درشتی و نرمی به هم در، به است
چو رگزن که جراح و مرهم نه است
شهرت سعدی بیگمان نتیجه ویژگیهای خاص در اوست، اول این که او با زبانی بلیغ و رسا تنها در سرودن اشعار احساسی و عاشقانه شهرت ندارد، بلکه از تواناییهای خود در شیوایی و فصاحت کلام بهرهمندی کاملی برده و آن را در خدمت سعادت نوع بشر و هدایت ره گم کردگان به کار برده است. سومین مورد آن است که او این راهنماییها را در قالب مثلها و داستانها بیان کرده تا خواننده را خسته و دلزده ننماید. آثار سعدی، شاهکار بینظیری است که هر خواننده و شنوندهای را تحت تأثیر قرار میدهد و اگر بارها نیز خوانده شود، باز از لطافت و زیباییاش ذرهای کاسته نخواهد شد. کلام او روح انسان را صیقل میدهد و به عمق جان نفوذ میکند و در یک کلام سخن دل است.
شاعر عارف و فرزانه، سعدی علیهالرحمه، آثار منظوم و منثور خود را از دیدگاه اخلاق و تربیت تزئین نموده و سخنان نغز و حکیمانهاش را تحت تأثیر اندیشههای متعهدانه اخلاقی و تربیتی بیان کرده است. به بیان دیگر، درونمایۀ آثار این شاعر شیرین سخن، اخلاق و تربیت است. او مفاهیم اخلاقی و تربیتی را گاهی به صورت نثر مسجع، گاه شعر عاشقانه و گاه در قالب حکایت و داستان به صورتی روان و تأثیرگذار بیان کرده است.
با مطالعه آثار وی میتوان دریافت که سعدی چقدر به تعالیم انسانساز اسلام احاطه داشته است. وی اشراف خاصی نیز به دیدگاههای تربیتی پیامآوران الهی داشته است. او همچنین در تمام فنون و اغراض شعر تقریباً بیرقیب است. قصیدهاش غالباً وعظ و تحقیق است. به مدیحه هم میپردازد، اما نه در ستایش راه انحراف میپوید، نه ممدوح را بدون نصیحت یا ملامت رها میکند. نکته بعدی در عقاید تربیتی سعدی که بسیار مهم و در خور توجه است این است که به نظر او باید کودک را از همنشینی بد دور نگاه داشت. زیرا:
گر نشیند فرشتهای با دیو
وحشت آموزد و خیانت و ریو
از بدان نیکویی نیاموزی
نکند گرگ پوستین دوزی
توجه به تربیت ابتدا از خانواده آغاز میشود و سپس به دست مربیان و متعلمان سپرده میشود. سعدی معتقد است که هر انسانی هوش و استعداد و عادات نیکو و یا زشت را از والدین به ارث میبرد و بنابراین کسی که فطرتاً شایسته است، تربیت در او تأثیر داشته و کسی که نامستعد است، تربیت در او مؤثر نیست. کودکان مستعد را هم باید از همان کودکی پرورش داد و گرنه در بزرگی تربیت آنان دشوار خواهد بود.
هر که در خردیاش ادب نکنند
در بزرگی فلاح از او برخاست
چوبتر را چنان که خواهی پیچ
نشود خشک جز به آتش راست
شیخ اجل اعتقاد دارد که محیط سالم و متناسب میتواند باعث تغییر اصل و هویت افراد شود و هر چیز پستی در اثر دخالت محیط به لباسی شایسته درآید.
جامه کعبه را که میبوسند
او نه از کرم پیله نامی شد
با عزیزی نشست روزی چند
لاجرم هم چنو گرامی شد
سعدی هم توجه خاصی به همنشینی انسانهای پاک و معصوم با افراد ناپاک و ناشایست داشته است. انسان از کودکی لوح نانوشتهای است که قلم محیط بر آن نقش ایجاد می کند. پس انسانهای پاک اگر در محیطی فاسد قرار گیرند و یا برعکس شخصی فاسد و شرور در جامعهای سالم زندگی کند، محیط تربیتی است که انسان را هرگونه که بخواهد رشد میدهد.
با بدان یار گشت همسر لوط
خاندان نبوتش گم شد
سگ اصحاب کهف روزی چند
پی نیکان گرفت و مردم شد
اخلاق سعدی، تنها با مباحث عقلانی بیان نمیشود، بلکه او مبحث عشق را هم وارد بحث میکند تا سخنش را تعدیل کند و به آن جاذبه بدهد. او، هم در «بوستان» و هم در «گلستان»، بابی را به عشق اختصاص میدهد. این نمودی از همان فرضیۀ اوست که باید اخلاق را با بیان زیبا بازگو کرد. اگر غیر از این بود، کلام او خشک و بیروح میشد، سخنان سعدی، نه مقید به زمان است، نه اسیر مکان، بلکه تا زمانی که انسانیت زنده است و تا روزگاری که معرفت و شرافت در نهاد انسانها حضور دارد، تازه و شنیدنی است.»
پی نوشت:
بر گرفته از روزنامه اطلاعات، جمعه اول اردیبهشت 1391.

منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=15855