کد خبر : 154333       تاریخ : 1402/03/02 12:00:14
انگلیسی‌ها در میان بوشهری‌ها
به بهانه انتشار کتاب انگلیسی‌ها در بوشهر اثر "ایرج صغیری:

انگلیسی‌ها در میان بوشهری‌ها

استاد صغیری با قلم شیوا، روان، گرم و جنوبی‌اش چنان داستان را از زبان راوی به پیش برده که ترس، اضطراب، شور و هیجان و خنده و گریه درهم آمیخته می‌شود.

امیدزاهد

«انگلیسی‌ها در بوشهر» نام کتابی است از استاد ایرج صغیری که به تازگی در بهار 1402 از سوی انتشارات نریمان روانه بازار کتاب شده و به زیور طبع آراسته گردیده است.

کتاب؛ روایت‌های کاملاً مردمی، بدون آنکه در واقعیت یا افسانه بودن آن حرف و حدیثی متوجه نویسنده اثر باشد، به بازگویی و روایتی جذاب و خواندنی از دل تاریخ بوشهر می‌پردازد.

سنگ بنای حضور انگلستان در خلیج فارس و به ویژه بندر بوشهر با تأسیس شعبه‌ای از کمپانی هند شرقی رسمیت یافت و تکاپوهای اقتصادی و سیاسی بسیاری را موجب شد و با کودتای 28 مرداد 1332 انگلیسی‌ها از ایران و بندر بوشهر اخراج شدند و خورشید بریتانیا در آبهای گرم خلیج فارس با گذشت بیش از دو قرن غروب کرد! و اکنون آثار و خاطراتی از حضور آنان، به یادگار مانده که استاد صغیری، هنرمند و نویسنده توانای بوشهری مجموعه‌ی از آن خاطرات و روایت‌های مکتوب نشده را به یاری آگاهان محلی در کتابی گردآوری کرده است.

«انگلیسی‌ها در بوشهر» در واقع روایت‌هایی از جنس مردم کوچه و بازار و مردمی است که در هیاهوی بوشهر؛ باب الابواب خلیج فارس در میان غبار تاریخ به فراموشی سپرده شده بودند و در واقع به نوعی با انتشار این کتاب نبش قبر شدند! گرگو بهمئی، نادل مینویی، حاج غلام بزاز، عبدالحسین کمتری، عبدعلی، شکرالله نانوا، حسین شربتی، جواد لحیم گر، نمکی سلمانی، عامو فتح الله، بی بی مریم، کل مندنی، کل اسمال، غلمعلی، خداخواست، ماشاالله باغبون، بهمنیار، ناخدا خدر، کل نجف، مشتی اسماعیل و... دهها اسم بکار رفته دیگر در داستان‌های کتاب، که هر یک برای خودشان شخصیتی بودند و اگر در کتاب معرفی بیشتری هم از آنان می‌شد، شایسته‌تر می‌نمود که چطور این افراد گمنام مسیر تاریخ بوشهر را برای جریان‌ها و رویدادهای دیگر تاریخی هموار و گاهاً ناهموار می‌کردند! بسیار قابل تامل و بررسی است.

  

این کتاب در واقع «فرهنگ عامیانه‌ای از باورها و عقاید مردم بوشهر درباره انگلیسی‌ها» و «خاطرات بیش از صد پیرمرد و پیرزن بوشهری درباره حضور انگلیسی‌ها» که برگزیده این خاطرات (16 داستان) در این کتاب گردآوری شده است.

استاد صغیری با قلم شیوا، روان، گرم و جنوبی‌اش چنان داستان را از زبان راوی به پیش برده که ترس، اضطراب، شور و هیجان و خنده و گریه درهم آمیخته می‌شود. همچنین کتاب ما را با اصطلاحات بوشهری و تکه کلام‌های مردم یکصد سال پیش آشنا می‌نماید. گفتنی است در داستان‌های: پرتقال، پنکه هواپیما، پهلوون، تنیس، چگونه ملک التجار بوشهری به خاک سیاه نشست، چلچراغ، حاج رییس (رییس التجار بوشهری)، دو نوکر، طاق خونی، روی انبوهی«شوریده»، ناظر بازار، باغبان هندی، پرچم غراب، خالی کردن مشک آب در جنگ، دارو عقرب و لامپ رادار، صحنه‌هایی از زندگی روزمره مردم از بیم و امید گرفته تا خشم و غضب، عشق، نفرین، مرگ و زندگی در ذهن خواننده تداعی می‌شود.

آنچه استاد صغیری آورده تنها مشتی از خروار و اندکی از بسیار داستان‌های روزگار سپری شده مردم بوشهر دوره قاجار و پهلوی اول است. کتاب در واقع رونمایی از فرهنگ و باور مردم بوشهر دوره قاجار در رویارویی با انگلیسی‌هاست که در زیر پوست شهر جریان داشته که در هیاهو و غوغای دادوستدها، اخبار و رویدادهای مهم بوشهر عهد قاجار فرصتی برای ابراز وجود نیافت و به حافظه عمومی و سینه نسل‌ها سپرده شد تا هم اکنون، منبع خوبی برای جامعه شناسان و پژوهشگران تاریخ از پایین باشد.

کتاب یگانه منبع روایت گونه به مراودات، زد و بندهای سیاسی، علایق و ترفندها، تمسخر، شوخی و تنفر و انزجار مردم بوشهر دوره قاجار از انگلیس و انگلیسی‌ها می‌پردازد؛ اما اینکه مردم بوشهر دوره قاجار چگونه در کنار ابرقدرت دولت بهیّه انگلیس که به ناچار می‌بایست روزگار بگذرانند و به حیات سیاسی اقتصادی و فرهنگی خود ادامه دهند، در لابلای داستان‌های کتاب نهفته و پنهان است. آنجا که مستر چیک کنسول انگلیس برای نزدیک شدن به مردم لوستر و چلچراغ از چکسلواکی (پراگ) برای مسجد شیخ سعدون سفارش می‌دهد، پرتقال‌های اهدایی کنسولگری انگلیس در بوشهر بین فقرا تقسیم می‌شود، یک جوان بوشهری عاشق دختر یکی از کارکنان کنسولگری انگلیس می‌شود، (عاشقانه نبی و مگی، پا به پای عاشقانه حاجی بشیرخان کاکاسیاه ملک التجار بوشهری و دختر مترجم کنسولگری انگلیس در بوشهر می‌زند که خانم دکتر ونسا مارتین در کتاب عهد قاجار به صورت مستند به آن پرداخته است).

  

همچنین پهلوان تنگسیری کشتی‌گیر مدعی انگلیسی را در میان مردم شهر بر زمین می‌کوبد. جالب آنکه در کتاب رندانه این قدرت اروپایی را به سخره می‌گیرند و «مستر هاوس» را «مستر حوض» و «ادوارد هفتم» را «ادبار هفتم» و «فرانسه» را «فنارسه» می‌خوانند، همه و همه این روایت‌ها، هنر زندگی مسالمت آمیز و سازگاری با قدرتی است که بر پایه فرهنگ ایرانی «دستی را که نمی‌شود برید، باید بوسید» جریان داشته است.

به هر ترتیب انتشار این گونه روایت‌ها هر چند با افسانه و بزرگ‌نمایی آمیخته باشند، وقتی در کنار واقعیت‌های تاریخی قرار گیرند، ارزش دوچندان می‌یابند. این گونه روایت‌های مردمی از شرایط دشوار هنر رواداری مردم این شهر بندر تاریخی که هم به حفظ ارزش‌ها و سنت‌ها و باورهایش اعتقاد قلبی دارند و هم حضور بیگانه را برنمی‌تابند رونمایی کرده است. که از این جهت کار استاد صغیری شایسته همه گونه تقدیر و سپاسگزاری است، امید که همه روایت‌ها روزگاری به تمامی منتشر و به زیور طبع آراسته گردد.


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=154333

نظـــرات شمـــا