عبدالرسول عمادی
حیل جمع حیله است. حیله یعنی ترفند یا قلق کار یعنی اینکهکاری بکنی که کار را در بیاری.
مثلا قفلی است بی کلید چه ترفندی باید به کار برد تا این قفل باز بشود؟ یا دل آدمی با شما نیست چطوری باید دلش را به دست بیاوری؟
به قول شاعر
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد
پس حیله اعم است از طاعت و گناه یعنی مهم نیستکه طاعت می کنی یا گناه. مهماین است که حیله کنی و گره کار را باز کنی.
بهترینتعبیر برای حیله همین باز کردن گره است بالاخره هر گرهی یک جوری باز می شود می گویند گرهی که با دست باز می شود را به دندان حواله نکنید! یعنی بعضی گره ها که ساده باز می شوند را نباید پیچیده تلقی کرد و برخی گره های پیچیده را نباید ساده انگاشت و خلاصه اش باید فهمید که هر گرهی چگونه باز می شود و از همان راه رفت وگره را باز کرد.
گاهی بلاهت برخی آدم ها خنده دار است که برای باز کردن گره ها راه را اشتباهی می روند و شما می بینید که باز کننده گره نیستند.
بعضی آدم ها ولی اینکاره هستند یعنی گره ها را می توانند باز کنند به این ها در اصطلاح اهل حل و عقد هممی گویند یعنی اهل بستن و باز کردن این ها می دانند که هر گرهی چگونه باز می شود و چگونه بسته می شود خلاصه اهل حیله هستند.
روباه را همگفته اند که حیله گر است یعنی چاره جوست و باید برای در امانماندن مرغان از هجومحیله گرانه اش ترفند های پیچیده ای به کار بست.
روبه پر فریب حیلت ساز
فریب یکی از ابزارهای حیله گری است گفتیم که حیله از طاعت و گناه هر دو استفاده می کند هر جا لازماست چهره طاعتگرانه به خود می گیرد و پیشانی داغ می کند و هر جا هم لازم بود گنهکاری اتخاذ می کند که شرح زندگی بسیاری از پرستوهای نفوذی شرح همین حیله گری های گنهکارانه است.
علی ایحال حیله ابزار زندگی موجود زنده است برای تداوم زندگی.
حیله اکنون بیشتر معنای گنهکارانه و منفی به خود گرفته است در حالی که معنای اصطلاحی سابق آن همزمان کشنده بارهای مثبت و منفی بوده است چنان که معنای چاره جویی بای نحو کان می داده است. آنچه اکنون دانش مهندسی مکانیک می نامیم که ناظر به طراحی ابزارهای فناورانه برای آسانکردن کارهاست سابقا به "علمالحیل" معروف بوده است یعنی دانش چاره جویی و حیله گری.
در زبان عربی اکنون نیز حیله به معنای راه چاره و مسیری برای حل مساله است. در دعای کمیل هم وقتی از خدا مدد خواسته می شود از جمله بیان می شود که "قلت حیلتی" یعنی راه های چاره جویی من به بن بست رسیده است.
اما امروزه روز حیله بیشتر تعبیری منفی است و شاید فقط روباه از اینکه حیله گر دانسته شود از دست ما نرنجد آن هم به این دلیل که زبان فارسی و معنای اصطلاحی واژه ها را نمی فهمد.
حالا چرا من به این حیله پیله کردم!
چون چند ماهی است در فضای سیاسی مقارن و بعد از انتخابات ریاست جمهوری شاهد کارکردهای این اصطلاح در رفتارهای سیاسیون هستم و به آنچه در این حوزه برخورده ام می توانم "علم الحیل" نام بدهم. که نوعی زنده سازی اینعبارت ترکیبی نیمه مرده هم باشد.
یا اگر آن را علم به معنای امروزی علم ندانیم و آن را فن به شمار آوریم می شود آن را "مهندسی حیله" نامنهاد.
فضای سیاسی در جامعه ما سرشار از حیله گری است.
چون فضای شفاف و روشنی نیست و وقتی فضا تاریک است راه رفتن در آن به ترفند و حیله و هشیاری و پایش بیشتر از جمیع جهات نیاز است.
آدم هایی دیده ام که به هر حیله می خواهند از آب گل آلود سیاست ماهی چرب و چیلی بگیرند.
شرح موارد از توان نوشته حاضر خارج است ولی باید به بسیاری از فعالان این حوزه ها آفرین بگویم که چه بند بازی ها می کنند تا در دل دوست و دشمن به هر حیله رهی باز کنند.
جامعه حیله گر پرور جامعه ترسناکی است.
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=176066