گذشت آن زمانی که می گفتند اگر یکی از اعضای فامیل به رحمت خدا رفت تا هفت روز دود از دودکش مطبخ صاحب عزا نباید بلند شود. انتظار این بود که خانواده عزیز از دست داده حداقل تا یک هفته نباید هیچ پخت و پزی انجام دهد بلکه این وظیفه ذاتی نزدیکان او است که صبحانه، نهار و شام میهمانان سرسلامتی دهندگان را در منازل خودشان تهیه کنند و به خانه عزادار ببرند، سفره بیندازند و پذیرایی کنند.
تعداد دیگری از فامیل وظیفه نوشتن اطلاعیه فوت و تکثیر و نصب آنها را در خیابانها،مغازه ها و مسجد محل برعهده میگرفتند و پیشنماز مسجد نیز به محض اطلاع شخصاً به خانه صاحب عزا میرفت و سرسلامتی میداد. اگر خانوادهای از نظر مالی محتاج بود، مخارج مورد نیاز را از خیرین شهر تأمین و پرداخت مینمود و علاوه بر این در قبرستان برغسل و کفن میت نظارت می کرد و بر جنازهاش نماز میت اقامه می نمود،جلسات فاتحه خوانی سه روزه،هفته و چهلم درهمان مسجد محل برگزار می شد و همه اهل محل و حتی ساکنان محلات همجوار در مجالس یاد بود شرکت می کردند درقبال تمام این خدمات بسته به توان مالی صاحب عزا مبلغ مناسبی به عنوان کمک به مسجد دریافت می شد و چنین بود که درآن دوره خانواده هایی که یکی از عزیزانشان را از دست می دادند تنها عزاداری می کردند و دغدغه و نگرانی ها واز همه مهم تر هزینه های کمرشکن این سال و زمانه را نداشتند.
حالا اما غیراز هزینه های هنگفت بیمارستانها که باتوجه به دولتی،تخصصی یا فوق تخصصی بودنشان صورت حساب هایی با ارقام نجومی چندین میلیون تومانی مطالبه می کنند و این درحالی است که بیمه سلامت وتکمیلی را حتی بیمارستان های طرف قراردادهم به سختی می پذیرندو درموقع بستری کردن یا ترخیص مرده بیمار از همراه می گیرند و علاوه براین مخارج سنگین کفن ودفن و پذیرایی از فامیل های دور و نزدیک کمر صاحب عزا را می شکند.
بوشهر را دقیق نمی دانم اما در استان های بزرگ همسایه یا تهران اگر فردی از یک خانواده بیمار شود و سروکارش به بیمارستان بیفتد با توجه به درجه بندی، نوع بیماری، سن و وضعیت مالی همراه مریض درصد بهبودی او شدت و ضعف دارد که درپاراگراف بالا اجمالا به آن اشاره شد و از آنجایی که بحث اصلی این یادداشت، چگونگی برگزاری به خاک سپاری،فاتحه و هزینه های سنگین آن در روزگار فعلی است پرداخت به این بخش از ماجرا را به فرصت دیگری موکول می کنم.
حالا وقتی آئین فامیل مداری و حسن همجواری همسایگان این دوره زمانه را با سالهای کودکی و نوجوانی خویش مقایسه می کنم به این نتیجه می رسم که نه تنها چیزی ازآن ارزش ها باقی نمانده بلکه کار به جایی رسیده که آن همدردی ها و روابط صمیمانه جایش را به تظاهرات نمایشی داده است، مثلا اگر یکی از افراد خانواده ای فوت کند اولین مصیبت خرید قبر است که بسته به انتخاب مشتری قیمت هایی ازحداقل هشت میلیون برای قبور تک نفره تا۵۰۰ هزار تومان برای گورهای سه طبقه باید پرداخت شود این غیراز هزینه های جانبی شامل غسالخانه،اقامه نمازوتلقین میت،قاری ومداح و...
روز اول است که ده میلیونی آب می خورد بعداز این مرحله نوبت به پذیرایی از فامیل های دور و نزدیکی می رسد که از شهرستان های مختلف که سال ها از آخرین دیدار آنان با عزیز از دست داده گذشته و گاهی احوالی از تازه درگذشته نپرسیده اند به صورت گروهی از راه می رسند و صاحب عزای فلک زده باید غیراز تامین مواد خوراکی و پخت و پز سه وعده به فکر مکان مناسب برای استراحت و اقامت چند روزه آنان هم باشد، فامیل های عزیزی که از فضای حزن انگیز وگریه و شیون عزا داران دلگیر شده و به زبان بی زبانی از نزدیکان زنده یا درخواست می کنند با همراه فرستادن آشنایی از نقاط دیدنی شهر بازدید کنند و چون از غذای تهیه شده در منزل راضی نیستند از آنان به صورت خصوصی در رستوران پذیرایی شود البته به این فقره باید هزینه های مراسم فاتحه خوانی سه روزه و هفته در مساجد نگارستان را نیز اضافه نمود که سرجمع چند ده میلیون تومان برای خانواده عزا دار هزینه دربردارد
و چنین است که باید دعا کنیم با این شرایط دشوار عزیزی از ما و هیچ خانواده ای به رحمت ایزدی نپیوندد والا غیر از غم جانکاه فقدان آن عزیز زحمات و هزینه های کمرشکنی را باید تحمل کرد.
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=104665