کد خبر : 112050       تاریخ : 1398/10/28 09:34:12
   عذر بدتر زگناهش نگرید

عذر بدتر زگناهش نگرید

با این وصف اما، باز جای این پرسش باقی است که شما اگر چه قرنطینه بودید ولی مگر سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت فرودگاهی زیرمجموعه دولت و نظام نیستند؟ پس چرا لااقل رئیس آن سازمان در جریان کارگذاشته نشد تا طی آن چند روز این قدر قاطعانه اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را منکر نشود

حسین حشمتی

 این روزها و پس از سقوط هواپیمای مسافربری اوکراینی که منجر به پرپر شدن گلهای زندگانی دهها خانواده های ایرانی و خارجی گردید، همه می گویند( حقیقت را نباید کتمان کرد)، حقیقتی که این بار با عنوان پنهانکاری و سکوت خبری چند روزه مقامات ذیربط، رسانه ای شده و در این بلبشوی خبری  باید گفت، بازهم مرحبا به شهامت سردار حاجی زاده فرمانده هوا فضا و سردار سلامی فرمانده سپاه پاسداران که اولی با قرارگرفتن درمقابل دوربین های سیمای ملی و دومی با حضور در مجلس شورای اسلامی، مسئولیت تام و تمام این رویداد جانگداز را برعهده گرفته و آرزوی مرگ کردند و گفتند هرگونه تصمیمی که مسئولان بگیرند مطیع اجرای آن هستند.

حالا بماند که بعد از این افشاگری ها و پذیرفتن مسئولیت حادثه مورد بحث بعضی ها اعتراض کردند که چرا با چند روزتاخیر؟ اگر چه تاکنون جوابی به این پرسش داده نشده، اما اگر به آن بخش از توضیحات فرمانده هوا فضای سپاه دقت کنیم که گفت، من غرب کشور بودم ولی بلافاصله به تهران آمدم ولی  بین راه با مسئولان تماس گرفتم و گفتم( این اتفاق افتاده و من احتمال بالا می دهم که هواپیمای خودی را زده ایم) و ادامه داد که ارزیابی هاو بررسی های این حادثه توسط ستادهای بالاتر و مجموعه قوه قضائیه انشاءالله انجام می شود، متوجه می شویم که این چند روز سکوت خبری احتمالاً برای کسب نظرمسئولان ستادهای بالاتر بوده است.

با این وصف اما، باز جای این پرسش باقی است که شما اگر چه قرنطینه بودید ولی مگر سازمان هواپیمایی کشوری و شرکت فرودگاهی زیرمجموعه دولت و نظام نیستند؟ پس چرا لااقل رئیس آن سازمان در جریان کارگذاشته نشد تا طی آن چند روز این قدر قاطعانه اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی را منکر نشود و ده ها دلیل به زعم خودش علمی و کارشناسی نیاورد که هواپیما نقص فنی داشته و از مسیرخارج شده بوده تا کار به آنجا برسد که مطبوعات سراسری خبرگزاری های کشور با استناد به ادعاهای متعصبانه او به عنوان تنهاترین و معتبرترین منبع رسمی، عین گفته های وی را با تهیه دهها گزارش و عکس های خبری، مقاله و تحلیل های واهی منتشر نکنند که حالا دیگر کسی رغبت نکند روزنامه ها را بخرد و بخواند و در نتیجه همان تک فروشی های محدود و ناچیز هم به صفر برسد؟

از طرف دیگر چرا باید کارحرفه ای بنده به عنوان روزنامه نگاری با چهل سال سابقه به جایی برسد که برای نوشتن مقاله و تحلیل ناگزیر باشم برای هر پاراگراف چند سندو مصداق بیاورم تا آنجا که کیفیت کارم زیر سئوال برود؟

واقعیت این ست که فضا برای انجام کار حرفه ای روزنامه داری و روزنامه نگاری بسیار محدود است والا کدام دبیر و سردبیر و مدیر مسئولی است که نداند وقتی یک هواپیمای متعلق به شرکت هواپیمایی خارجی درخاک کشور سقوط می کند و منجر به کشته شدن تمام مسافران و خدمه می شود، از نظر اهمیت و در برگیری یک خبر جهانی است و چنانچه شرایط مهیا باشد باید درهمان ساعت اولیه خبرنگاران و عکاسان را به محل سقوط هواپیما بفرستد تا از نزدیک عکس و خبرتهیه کنند و در اسرع وقت به تحریریه روزنامه بفرستند تا در یک شماره فوق العاده مورد استفاده قرار گرفته و در کوتاه ترین زمان ممکن روانه دکه های روزنامه فروشی شود؟

ماحصل کلام این که اگر چنین رویایی محقق می شد دیگر لزومی نداشت ارشدترین فرماندهان سپاه مستقیما واقعیت هارا با تاخیر چند روزه به اطلاع مردم برسانند تا همین اظهارات مستمسکی بدست رسانه های معاند خارجی بدهد تا هر طورکه مایلند قلب ماهیت نموده و از کاه کوهی بسازند و هر طورکه مایلند بخورد مردم تشنه‌ خبرهای واهی بدهند والی غیر النهایه.

اگر این آرزو مجال بروز پیدا می کرد،روزنامه ها و خبرگزاری های کشوری و استانی به کار حرفه ای می پرداختند تا حاصل تلاششان همچون ورق زر،دست به دست می چرخید و در همان ساعات اولیه انتشارخریداری می شد تا مدیران مسئول برای پرداخت حقوق و مزایای مکفی به خبرنگاران و دیگر عوامل تولید روزنامه باز بود نه همچون امروز که مدیران نشریات با سیلی صورت خودرا سرخ نگه می دارند و برای تامین هزینه های سنگین انتشار روزنامه و هفته نامه ها محتاج گرفتن آگهی از شهرداری ها و شرکت های خصولتی شوند و مجیزگوی مدیران آن دستگاه ها گردند.

متاسفانه الان آش آن قدر شور شده که ۹۹ درصد حوزه های مهم خبری گرفتار چنین وضعیتی گردیده اند و تنها روزنه ای که ازپرسشگری برایشان باقی مانده،این است که بنویسند چراعوامل شهرداری فلان شهر به موقع معابر وکانالهای دفع آب های سطحی را لایروبی نکرده تا در فصول پائیز و زمستان،باران های سیلابی خانه های مردم روی سرشان آوار نشود یا چرا خیابان های فرعی محلات پایین شهر آسفالت نمی شود یا فوق فوقش با ترس و لرز عملکرد ضعیف یک استاندار مورد نقد قرار گیرد و یک سری مطالبی در همین مایه ها به عنوان میدان عمل اصحاب رسانه تعریف شود.؟

و چنین است که نگارنده برای تسکین خاطر خویش و همکارانش که این روزها از شدت اندوه دردنامه می نویسند، ابیاتی از غزلیات رساله جلالیه دیوان اشعار محتشم کاشانی برگزیده است.

روی ناشسته چو ماهش نگرید

چشم بی سرمه سیاهش نگرید

شاه حُسنش سپه آورده زخط

عالم آشوب سپاهش نگرید

عذرخواهی کُندم بعداز قتل

عذر بدتر زگناهش نگرید


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=112050

نظـــرات شمـــا