کد خبر : 165115       تاریخ : 1402/10/14 08:34:15
فاطمه زنی کامل، فراتر از زمان و عصر خود
به مناسبت روز زن و مادر

فاطمه زنی کامل، فراتر از زمان و عصر خود

میلاد با سعادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه (س) را خدمت تمامی زنان به ویژه همکاران ارجمندم تبریک و تهنیت عرض می‌کنم.

دکتر بهرام فرهمندصابر

گفتن از فاطمه آن هم چون منی سخت و دشوار است. زبان الکن از بیان جایگاه رفیع آن حضرت است.

دوست دارم به سبک و سیاق دیگر از فاطمه بگویم از عشق فاطمه، عاشقی و مهربانی فاطمه و لازم می‌دانم موضوع را از ابعاد روانشناختی، جامعه شناختی، جغرافیایی و محیط اجتماعی که فاطمه در آن به این سطح از انسانیت و رشد می‌رسد اشاره کنم. به این منظور از باب مقایسه در جامعه ایران و عربستان لازم می‌دانم از نظامی شاعر بزرگ ایران و از دو منظومه عاشقانه وی کمک بگیرم.

منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون:

شیرین نمادی از دختران این سرزمین است. شعر می‌خواند، تار می‌زند، چابک سواری بی‌نظیر است، شکار می کند ، در میدان چوگان اسب می دواند، مشق سیاست می‌کند و سلطنت را تمرین می‌کند، فنون جنگاوری و دفاع از خویش را می‌داند.

تصویری توجه وی را جلب می‌کند، کنجکاو می‌شود به تحقیق به دنبال صاحب تصویر می‌رود به نام پادشاه ایران می‌رسد پرویز؛ عاشق و شیفته شبانه پا در رکاب می‌گذارد از ارمنستان تا مداین را به تاخت می‌رود سر در گوش اسب با باد می‌خواند، با باران می‌رقصد، موهای خود را به دست باد می‌سپارد، چون به مقصد می‌رسد معشوق را در کنار مریم می‌بیند. غرور و تعصب و عصمت زن ایرانی نمایشی زیبا از تجربه و هوش اجتماعی شیرین است. عنان برمی‌گرداند خود را در قلعه خود محصور می‌کند. پادشاه هوس باز تسلیم بزرگی و نجابت وی می‌شود به بهانه تمنا بر او فرود می‌آید تک و تنها بدون  ملازمان و ندیمان. هوش سرشار و حس ذاتی دختر ایرانی، خطر را حس می‌کند. پادشاه را به اندرون دعوت کرده درب کاخ بر وی می‌بندد، از بالای بام با وی سخن می‌گوید، با تحکم به تمنیات و خواست پادشاه ایران جواب رد می‌دهد. جایگاه وی را با هنر و طنازی و عصمت تبیین می‌کند.

 اگر مهمان مایی ناز منما

هر آنجا کت فرود آرم فرود آی

آری در منظومه‌ای که ۸۰۰ سال پیش سروده شده است زن ایرانی تمام شاخص‌های زن امروزی را دارد. پادشاه هوسرانی را به سلطان مقتدری تبدیل می‌کند.

اما داستان لیلی و مجنون داستان دیگری است. داستان دو نوجوان در جامعه‌ای پر از تعصبات و سخت هنجاری‌ها، جامعه‌ای که تلاقی نگاه دو نوجوان گناه کبیره است. محتسب خداوند است و جزای دنیوی و اخروی در انتظار پدر مردسالار و انعطاف ناپذیر، گناه دختر یا با خون پاک می‌شود یا با حبس، محرومیت از تحصیل و نرفتن به مکتب مجازات و عقوبت گناه نگاه دو نوجوان معصوم است. نگهبان محبس مادر لیلی است. نه زبان دختر را می‌فهمد و نمی‌تواند با وی سخن بگوید مادر نیز مادری مطیع و منقاد محکوم جامعه مرد سالاری است که در آن بزرگ شده، رشد نموده، مادر شده است.از این مادر چه توقعی می‌رود محصول تربیت وی دختری تنها، فرمانبر، مطیع،  ناتوان در بروز احساسات، فقط می‌تواند در حسرت دیدار یار گریه کند و از زمانه بنالد.

ابن سلام با پول او را می‌خرد تاب مقاومت ندارد پدر با شلاق بدون حساب، حساب پس می‌گیرد مقاومت نمی‌کند، نتیجه چنین عشقی جنون است. قیس هم جنون وار راه بیابان پیش می‌گیرد. آیا می‌توان در چنان جامعه‌ای بیش از این لیلی و زن توقع داشت؟؟

  

اما دوباره از فاطمه می‌گویم فاطمه هم میراث دار جامعه‌ای است مرد سالار پر از تعصبات کور اما در چنین جامعه‌ای نقش آفرینی می‌کند. روز تولد، ملائک به وجد می‌آیند. پیام انا اعطیناک الکوثر را ملائک با شادی و هلهله به پیامبر شاد باش گفته و صوفیان رقص کنان باده مستانه زدند.

آری فاطمه در جزیره عربستان نمایش دیگری از زن می‌گذارد. ام ابیها یعنی به عنوان زن، زندگی بخش می‌شود. استمرار ولایت و امامت در خاندان نبوت، تا پاسخی باشد به کسانی که پدر را ابتر و عقیم می‌دانستند. جایگاهی می‌رسد که خداوند اراده می‌کند او را در کنار اهل بیت از هر ناپاکی به دور سازد. امامان را حجت بر خلق می‌داند و فاطمه را حجت بر ائم؛ فاطمه سرچشمه خروشان عشق و مهربانی است از علی پهلوان و جنگاور عرب عاشقی دل شیفته می‌سازد. علی را در چنبره عشق خود گرفتار می‌سازد. وفاداری علی و عشق جانسوز فاطمه را پس از وفات وی می‌توان در ناله‌ها و ضجه‌های شبانه علی دریافت. ناله های شبانه علی در چاه فریاد جدایی عاشق و معشوق است. استقلال در شخصیت هویتی مستقل از شوهر و حتی پدر، به جای دختر پدر لقب مادر پدر را می‌گیرد و فرزندان بنام وی هویت می‌گیرند. بنی فاطمه.

حسن و حسین فرزندان امامان پرورش یافته در دامان فاطمه، آری فرزندان فاطمه و نقطه ثقل میزان از دیدگان  پدر، تا گوشزد نماید که فاطمه عین حق و عدالت است و محور قسط و داد.

شخصیت فاطمه به عنوان یک زن کامل فراتر از زمان و عصر خود سرچشمه خروشان زندگی و حیات و استمرار ولایت و امامت که معلمی علم کند به عالم شهدای کربلا را ، آزادی را و پیام فاطمه به همکارانم آنجا که در مقام مطالبه‌گری بر می‌آید دیگر آن فاطمه آرام نیست؛ فریاد حق طلبی و دادخواهی است در مسجد حاضر می‌شود چون وکیلی مجرب و زبردست آگاه به تفسیر قرآن از آموزه‌های خود از پدر بهره برده فدک را خواسته مشروع و قانونی خویش می‌داند. از حقوق سیاسی شوهر و خانواده تمام قد دفاع می‌کند، روز عاشورا سیدالشهدا آنجا که فریاد هیهات من الذله را سر می‌دهد خود را متعلمی در امان مادر می‌داند که از شیر فاطمه تغذیه کرده است. نتیجه این تربیت زینب کربلاست. که تاج یزیدیان را بر سرشان کوفته و کاخ آنان را به لرزه در می‌آورد و نمی‌گذارد کربلا در کربلا دفع شود. آری استقلال و منعت طبع آنجاست که در آموزه‌های پدر تاثیرشگرف می‌پذیرد لیکن فخر نمی‌فروشد.

در پایان از کتاب "فاطمه فاطمه است" مدد می‌گیرم، خواستم بگویم فاطمه دختر رسول الله است دیدم که نیست، خواستم بگویم مادر حسین است دیدم که نیست، خواستم بگویم دختر خدیجه است دیدم که نیست، خواستم بگویم ام ابیهاست دیدم که نیست، خواستم بگویم مادر زینب است باز دیدم که فاطمه نیست. نه! اینها همه هست و این همه فاطمه نیست. فاطمه، فاطمه است.

مجدداً این روز فرخنده را خدمت همکاران ارجمندم زنان سرزمینم تبریک و شادباش می گویم.


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=165115

نظـــرات شمـــا