کد خبر : 167550       تاریخ : 1403/01/20 12:36:38
سفر به هند؛ سرزمین اساطیر و اسرار( بخش سوم)

سفر به هند؛ سرزمین اساطیر و اسرار( بخش سوم)

باغ در کنار دریاچه ی بزرگ "دال" قرار دارد که مهم‌ترین جاذبه‌ی شهر سرینگار است. زندگی در این شهر به دو بخش روی آب و خشکی تقسیم می‌شود. خانه‌های قایقی از جمله زیباترین بخش این شهر است.

 اسماعیل جاشویی  

صبح روز بعد با اتوبوس راهی شهر «جامو» می‌شوی. ایالت «جامو» و «کشمیر» در نزدیکی مرز پاکستان قرار دارد. درگیری‌های زیادی از سال‌ها قبل بین هند و پاکستان در این جا رخ داده است. طبیعت این جا رویایی است و فصل پاییز با درختان رنگارنگ خودنمایی می‌کند. اتوبوس بعد هشت ساعت به شهر جامو می‌رسد. زمانی کوتاه در شهر گردش می‌کنی. شهرهای هند هر کدام فرهنگی ویژه و متفاوت دارند و این تفاوت در لباس، معماری و حتی زبان و موسیقی دیده می‌شود.

تنوع بی‌نظیر غذاهای هر منطقه نیز چشمگیر است. نام غذاها را نمی‌دانی و هر بار اتفاقی یکی را انتخاب می‌کنی. شام، خورشتی با نخود و نان محلی می‌خوری و به هتل می‌روی. صبحانه ی هتل "املت ماسالا" است؛ ترکیب تخم‌مرغ، سبزیجات و ادویه‌ی زیاد.

مسیر بسیار زیبای جامو تا «سرینگار»(مرکز کشمیر) را با اتومبیل می‌روی. چندین بار در طول راه به بهانه‌های مختلف اتومبیل را نگه می‌داری و با دقت بیشتری طبیعت سحرانگیز را مشاهده می‌کنی. در قهوه خانه‌ی بین راه، قهوه ی کشمیری را کشف می کنی؛ قهوه‌ای سبز رنگ با تکه‌هایی از بادام. طعم بسیار مطبوعی دارد و در هوای سرد کوهستانی جنگلی با زیبایی وصف نشدنی به دل می‌نشیند. جای جای کوهستان، خانه‌های روستایی چند طبقه در شیب تند کوه‌ها ساخته شده است. این خانه‌های چوبی با معماری زیبا و هماهنگ با طبیعت پیرامون، جزیی از هویت جنگل هستند.

  

این تصویر برعکس تصویری‌ست که در ایران می‌بینیم. این جا درون جنگل‌ها، خانه‌های سیمانی و بی‌هویت روز به روز بیشتر می‌شوند و انگار این ساختمان‌های زشت در حال بلعیدن جنگل‌های زیبا هستند.

در مسیر، تعداد زیادی میمون در کنار جاده دیده می‌شود. همزیستی انسان و حیوان را در همه جای هند می‌توان دید. درشهرها، گاوها مقدس پنداشته می‌شوند و به راحتی در خیابان‌ها تردد می‌کنند.

مشاهده ی سگ‌ها روی زمین و میمون‌‌ها بالای ساختمان‌ها در هر شهر هند عادی است.

هر چه به سرینگار نزدیک‌تر می‌شوی، تعداد ایست بازرسی پلیس بیشتر می‌شود. وارد شهر سرینگار می‌شوی. این جا سربازان مسلح که دو به دو در شهر تردد می‌کنند را مدام می‌توانی ببینی. بیشتر ساکنان این شهر مسلمان هستند. پوشش مردان، یک عبای بلند است و یک کلاه پشمی که در هوای سرد این منطقه بر سر دارند. زنان این شهر برخی با چادر و چهره‌ی کاملا پوشیده در کنار زنانی بدون هیچ حجاب و با لباس امروزی دیده می‌شوند. معماری سنتی خانه‌ها بسیار متفاوت از دیگر شهرهای هند است. در کوچه پس کوچه‌های شهر قدم می‌زنی و به یکباره قبرستانی قدیمی در بین خانه‌های شهر می‌یابی. سنگ قبرها با خط کوفی و تزبینات حکاکی شده در این محیط شهری دوگانگی عجیبی را شکل داده و در ترکیب با مه غلیظ همیشگی، فضای دلهره‌آوری را به وجود آورده است.

  

خانه‌ای با معماری متفاوت و با جزییات فراوان، تو را به سوی خود می‌خواند. در خانه باز است. بچه‌هایی در حیاط مشغول بازی هستند. کم کم زنان و مردان ساکن خانه هم پیدایشان می‌شود و با لبخند می‌خواهند به درون خانه‌شان بروی. چندین خانواده در این جا زندگی می‌کنند. خانه متعلق به یک قاضی محلی است. یکی از زنان، وکیل بوده و بعد از ازدواج، کار وکالت را کنار گذاشته است. مثل بیشتر خانواده‌های هندی، تمام اقوام نزدیک کنار هم در این خانه‌ی بزرگ زندگی می‌کنند. دقایقی بعد از آنها خداحافظی می‌کنی و با غروب آفتاب و سرد شدن هوا راهی هتل می‌شوی. سرمای کشمیر با خاموش شدن بخاری، تحمل شب را طاقت‌فرسا می‌کند.

صبح فردا به سمت پارک ملی «گولمرگ» در ارتفاعات رشته کوه هیمالیا حرکت می‌کنی و بعد از دو ساعت به روستای کوچکی می‌رسی. نمی‌دانی چه در انتظارت است.

  

برخی از مغازه‌های این روستای سرد و کوهستانی برای در امان ماندن گردشگران از سرما، چکمه و پالتوهایی بلند و ضخیم را امانت می‌دهند. با عینک اسکی برای حفاظت از چشمان و چکمه و پالتویی سوار اسبی می‌شوی که تو را تا چند کیلومتر بالاتر می‌برد و در نهایت به ایستگاه تله کابین گلمرگ می‌رسی. صف طولانی بازدید کنندگان برای سوار شدن به تله کابین تا بیرون ایستگاه ادامه دارد.

مردمانی از سراسر هند برای دیدن طبیعت استثنایی و کوهستان برفی به اینجا آمده‌اند. بعد از نیم ساعت سرانجام سوار تله کابین می‌شوی.

درختان بلند و کهنسال در سراسر دامنه ی کوه خودنمایی می‌کنند. منظره‌ی شگرف و بی‌همتای طبیعت بکر، حس کوچکی و گمگشتگی عجیبی به تو می‌دهد.

پیاده‌روی طولانی از ایستگاه آخر تا بلندای دل رشته کوه را در پیش می‌گیری. در طول مسیر از چند دستفروش، چای ماسالا و قهوه کشمیری خرید می کنی. هر دو نوشیدنی، حس و حال بودن در این فضای شگفت‌انگیز را دو چندان می‌کند. درخشش خورشید از فراز درختان، جادوی نور و رنگ در آسمان کوهستان را برابر چشمان‌ات قرار می‌دهد. چند ساعتی را در این طبیعت وهم‌انگیز سپری می‌کنی. درمسیر برگشت به روستا برای نهار، بهترین و خوشمزه‌ترین پلو کشمیری، غذایی کاملا گیاهی با انواع حبوبات و سبزیجات را می‌خوری. بعد برگشت به سرینگار در پایان روز و خواب در هتلی که همچون شب قبل سرمای جان سوزی دارد.

      

صبح هتل را به قصد دیدن باغی با درختان کهنسال ترک می کنی. باغ «نشاط»، یادگار دوران سلطه‌ی مغولان بر منطقه است. چیدمان درختان باغ شکل هندسی جذابی دارد و به تدریج در سطوح مختلف به ارتفاع بالاتری می‌رود. درختان تناور، جلوه‌ی زیبایی به باغ داده‌اند. یک گروه در حال عکاسی از‌ زنان مدل با لباس‌های رنگارنگ هستند.

باغ در کنار دریاچه ی بزرگ "دال" قرار دارد که مهم‌ترین جاذبه‌ی شهر سرینگار است. زندگی در این شهر به دو بخش روی آب و خشکی تقسیم می‌شود. خانه‌های قایقی از جمله زیباترین بخش این شهر است. برای شب دوم یک هتل قایقی در نظر می‌گیری. از باغ خارج می‌شوی.

 عکس های بیشتری از این سفر را ببینید

 

  

  

  

  

  

  

  

  

عکس: اسماعیل جاشویی


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=167550

نظـــرات شمـــا