هفته نامه پیغام

شگر خدا خیلی پیشرفت کردیم ،فقط یه تِنگِ دیگه کنیم شدیم جاپون ،تازه بعدش از جاپون هم رد می کنیم .مو نشونه هاش می بینما ،سی محض همیین که می گم شدیم جاپون .الان مثلا تو خیابون تصادف می شه .دو تا ماشین می خورن قد هم .اینُی که میان کمک ،اولین کاری که می کنن،میرن سر وخت داشپرد ماشین و اگه چیزی توش باشه ورمی دارن .موبایل راننده ی بیهوش میلَن تو جیبشون و راشون می کشن می رن .
حالا از دی صغری کل محمد سیتون بگم که تو تهرون زندگی می کردن .شوور دی صغرا عمرش داده بید به شما .دیر از گوشتون با چندتا ماشین می برنش غسالخونه بهشت زهرا که غسلش بدن بیارنش بوشهر سی خاک کردنش.

اینا گریه و زاری می کردن و تو سر خوشون می زدن و پریشون بیدن .کارشون که تموم می شه میان سوار ماشیناشون بشن ،سیل می کنن تا انچه ،طلا و ملا و لباس و پتو تو ماشین بید ،دزا رُفتن و بردن .می رن ،سی مالِی غسالخونه می گن و سرصدا می کنن ،جوابشون می دن ،مرده شما دندون طلا هم داشته ؟می گن هابله چهارتا دندونش طلا بیده ،سیشون می گن برین سیل بکنین بینیم سر جاشن یانه ،دی صغرا اینامی رن کپ مرده واز می کنن تا بَه دزا اومدن با کَلبِتین دندون بواشون از کُتل در اوردن و بردن سی خوشون .ایین که می گم تا جاپون یه تِنگ دیگه مُنده .بقول جوونا خخخخخخخخ

  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=105721