خورشید فقیه
هر چند که می دانم نام و عنوان و موضوع این اثر، در وهلهی نخست ممکن است برای برخی از اهالی و مشتاقان مطالعه به ویژه درزمینههای گذشته و حال فرهنگ و آموزش و پرورش شهر و حتا استان بوشهر، تداعی کنندهی مطالب و موضوعاتی باشد که به کرات در این چند دههی اخیر توسط دیگر پژوهندگان گرانقدر این سامان به زیور طبع آراسته و منتشر شده است و همین نکته نیز باعث گردد که نوعی احساس بی نیازی نسبت به مطالعهی این اثر اخیر در پرخی از افراد ایجاد نمایند.
اما من ضمن قدردانی ازکوششهای پیشینیان، می توانم به جرات ادعا نمایم که این مکتوبهی جدید، دارای ویژگیها و استثناهایی در نحوهی پردازش و بیان چگونگی حوادث و اتفاقات مربوطه است در مقطعی از تاریخ و جغرافیای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این دیار، یا به عبارتی تحلیلی جامعهشناسانه از منظر طبقاتی آن روزگاران و پاسخی به چرایی برخی اتفاقات و ساختارهایی است که زمینهساز جبریِ مثلا یک جنبش فرهنگی در بوشهرگردیده، آن هم بی آن که بخواهد خود را مقروض نظرات و عقاید فلسفی بزرگان و صاحب نامان این مقولات نماید، امری که من درهیچ یک از آثاراین گونهای حداقل دیگر نویسندگان هم استانیام ندیدهام.
به عنوان مثال، آقای "امید زاهد" مولف اثر در مبحث چرایی و چگونگی تاسیس مدارس جدید ایران در عصر قاجار به شیوهای ظریف، واقعیت پیوند و تاثیر پذیری تاریخ جامعهی ما را با اروپای وارد در عصر "انقلاب صنعتی" بی هیچ تفسیر و توضیح اضافی بیان نموده و به گونهی یک شهاب سنگ نورانی، آن چنان به ما می نمایاند که اثرات ناشی از آن تا مدت های مدید ذهن و توجه ما را معطوف به آن مورد خاص می سازد.
مثلا وقتی که از فصل اول تا انتهای فصل دوم کتاب که شرحی به ظاهر گزارش گونه است و به نقل ازدیگر منابع معتبر، متوجه چند نکتهی ظریف تاریخی و تحولی در ساختارهای ذهنی و اجتماعی و به ویژه اقتصادی رو به تحول بندر بوشهر می شویم، آن هم تا جایی که بازتابهای عملی آن را می توان از تبدیل و ارتقاء مکتب خانههای سنتی و دیرپا تا مدارس مدرن و حتا نیمه صنعتی به مقیاس آن زمانها دراین شهر را درک و فهم نمود وجالبتر این که هم زمان با آن، بی آن که نیازی به گشودن سرفصل دیگری باشد، خواننده متوجه بُروز و تشدید تضاد و تقابلات فردی و اجتماعی و صنفی و عقیدتی موجود در شهر می شود.پیرامون این جنبش و حرکت فرهنگی و اقتصادی رو به پیش و ناایستا در زمان.
به عنوان نمونه، پس از تاسیس و راهاندازی اولین مدارس ارامنه در ایران که در بندر بوشهر به فعالیت پرداخت و در آن علاوه بر تدریس دروس مورد نیاز روز و زمانهی ایران و بوشهر، زبانهای انگلیسی و ارمنی نیزآموزش داده می شد، اما عاقبت کار این که "علمای اعلام شیعه،افتتاح آن مدرسه را وسوسهی ملت ایران دانسته و احکام شرع مطاع، به توقیف آن صادر شد " و پسوند و ادامهی این مناقشه نیز، ترور یکی ازخانمهای موسس این مدرسه که همسر رئیس گمرکات بوشهر و ارمنی بوده - بازهم به تحریک علما - توسط یکی از خوانین برازجان صورت گرفته، عمر فعالیت این مدرسه هم به پایان میرسد!
اما با وجود بیانِ مختصر فقط این چند مورد، ترتیب توالی این بخش از کتاب به گونهای است که در نهایت امر نشان می دهد که ضروریات اجتناب ناپذیر و قهری و تاریخی در هر گوشهای ازجهان، آن گونه عمل خواهند کرد که خارج از ارادهی شخصی و یا حتا گروهیِ جریانات خاص سیاسی و اندیشگی جوامع بوده وهستند و هیچ نیرویی قادر به توقف آن نمیباشد.
از دیگر ویژگی های این کتاب نسبت به مشابهات قبلی خود که اغلب فقط به تاریخ و موضوع تاسیس و چگونگی صرفا مدارس مدرن در محدودهی شاکلهی آموزش و پرورش بوشهر پرداختهاند.
ایشان در چندین فصل مجزا، کلیت شاکله و موجودیت فرهنگی بوشهررا در نظر گرفته و به آن پرداخته است که اتفاقا هر کدام نیز میتوانند به طورخاص، موضوعی برای تهیه و تدوین تاریخی مجزا و مستقل باشند، به عنوان یادآوری می توان به فصول دو تا پنج این کتاب اشاره نمود که هر کدام به مواردی نظیر: مطبعه ها( چاپخانهها) –روزنامهها- کتاب فروشیها- انجمنهای ایالتی(مجلس ملی) و انجمن ولایتی – اشاره کرده است.
در پایان ضروری می دانم تا مشتاقان دانستنیهای بیشتر را تشویق به ابتیاع و خواندن این اثر ارزنده نمایم تا خود به مراتب بیش از آن چه من با خوانش آن درک و دریافت نمودهام، بهرهمند گردند.

منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=183430