کد خبر : 186144       تاریخ : 1404/02/09 09:12:34
زانوی غم به سینه ی کوچه نشست

زانوی غم به سینه ی کوچه نشست

 مي خواستيم دمي در حوضچه فستيوال«کوچه» رخت غم بشوييم و تن‌پوش شادي بَر کنيم و در ساز و آوازهاي محلي تيره‌هاي سرزمين پهناور ايران‌مان به سماع برخيزيم اما امان ازصداي عبوس انفجار و دود زردآلود و مسموم که مجال هيچ هاي و هوي نداد و خانه خانه‌ي هرمزگان که چه گويم، ايران را به سوگ فرزندان نشاند و به آواي حزين شروه‌ي «کوچه»؛ زانوي غم، در سينه‌ها لانه کرد.

رسول سعادت نیا- وکیل پایه یک دادگستری

 مي خواستيم دمي در حوضچه فستيوال«کوچه» رخت غم بشوييم و تنپوش شادي بَر کنيم و در ساز و آوازهاي محلي تيرههاي سرزمين پهناور ايرانمان به سماع برخيزيم اما امان ازصداي عبوس انفجار و دود زردآلود و مسموم که مجال هيچ هاي و هوي نداد و خانه خانهي هرمزگان که چه گويم، ايران را به سوگ فرزندان نشاند و به آواي حزين شروهي «کوچه»؛ زانوي غم، در سينهها لانه کرد.

وقتي به دامنه‌ي سوگ‌هاي جنوب مي‌انديشم وقتي به آواره‌هاي متروپُلآبادان،سيلاب خوزستان، آلودگي ريزگرده‌ها جنوب و فاجعه کشتي سانچي و و ...و اينک انفجار اسکله شهيد رجايي بندرعباس مي نگرم بيشتر و بيشتر به کلام «حسانو»  باورمند مي شوم که به درستي گفت:«جنوب مگر چه دارد جز اندوه و رقص،از غم زياد است که مي‌رقصيم»

و از خود مي پرسم چرا هرچه بلاست به سر و تن و جان ماست؟و مگر بلا تنها نشاني خانه‌ي ما را بلد است که اينسان بر ما هجوم مي‌‌آورد يا اينک نه بلا ريشه در نوع نگاه ما به مديريت اداره امور دارد؟

اگر آنگونه که شنيده شد فاجعه‌ي بندرعباس بي‌ارتباط با نشست دور سوم مذاکرات مسقط بوده باشد و ريشه در عدم رعايت نکات ايمني حمل و نقل و نحوه نگهداري محمولات داشته باشد بايد پرسيد پايتخت‌نشينان را چه و چگونه خردي حکمفرماست که اينگونه جنوبِ همه چي‌دار در آتش مي سوزد!؟ مگر چندبار بايد گواه آوارها و شاهد کوچه کوچه حجله‌هاي سوگباد فرزندان بود.

فلسفه زيست جمعي انسان‌ها از روز نخست تامين امنيت و ايمني در برابر بلاياي طبيعت بود اما چه شده است که طبيعت را بهم ريخته‌ايم و فضاي زندگي خود را نيز ناايمن کرده‌ايم؟!

مگر نه اين است که «حق بر شهر ايمن»  يکي از حقوق شهروندي بوده و حاکميت تکليف به تضمين اين حق براي همه‌ي ساکنان وراي تيره و باور دارد. حقي که در جاي جاي ميثاق ملي به واژگان گونه گون از آن ياد شده است و بيانگر حمايت از شهروندان در برابر خطراتي است که جان آنان را تهديد مي کند. حقي که براي برخورداري از آن بايد عوامل تهديد کننده و خطرات احتمالي را پيش از بروز شناخت و در پيشگيري آنها کوشيد و آيا با وجود اين همه استاندارد هاي جهاني و فراگير مي توانيم به خود به باورانيم که ناآگاه به آنچه مي‌کاريم هستيم. شهرهايي که شريان هاي خروجي آن به کمترين رخداد بسته مي‌شوند و ناچيز ترين رويداد طبيعي و انساني در آن‌ها به بحران مي انجامد و فرجامي چنين هولناک بر همگان وارد مي‌آورند.

مديريت کلان‌نگري شهري‌مان چگونه است؟! باري به هر جهت بردن که مديريت نيست آيا هست...!؟

در پايان شايد بهتر باشد به هم و باهم يادآور و بدان رفتار کنيم که برابر منشور حق بر شهر مکزيکوسيتي در شناخت و رسيدن به شهر ايمن آمده است : «براي دستيابي به شهر قابل سکونتي که ايمن است، همه ساکنان شهر بايد حقوق ذيل را دارا باشند: 1) حق بر ايمني شخصي و تماميت فيزيکي در مواقع خطر و بلاياي طبيعي 2) حق داشتن مکان ايمن براي زندگي کردن 3) حق بر فضاي ايمن که در آن فعاليت‌هاي فردي و جمعي توسعه پيدا کند.»

پانوشت:

ايرنا- انفجار مهيب در اسکله بندر شهيد رجايي بندرعباس، شنبه 6 ارديبهشت ساعت 12:10 ظهر رخ داد برابر اعلام منابع رسمي تا پايان روز هفتم ارديبهشت شماره فوتي

فستيوال کوچه رويدادي فرهنگي و مردمي است که با مجوز قانوني به مدت پنج شب در بوشهر از پنجم تا نهم ارديبهشت برگزار شود که با وقوع انفجار اسکله شهيد رجايي بندرعباس شب ششم و هفتم ارديبهشت را به شروه‌خواني و سنج و دمام در مدرسه سعادت بوشهر در سوگواري و همدردي با مردم داغديده بندرعباس پرداخت و در نيمه راه پايان يافت.

احسانو؛ احسان عبدي‌پور که نام مستعار.او در فضاي مجازي به«داستان‌هاي احسانو» شهرت دارد وي نويسنده و کارگردان فيلم‌هاي «تنهاي تنهاي تنها»،«تيک‌آف»، «پاپ»،«همسنگار»، «افسانه» در بيوگرافي خود دارد و از بنيانگذاران فستيوال کوچه است .

منشور حق بر شهر مكزيكوسيتي در اوايل سال  2007 شکل گرفت و به طور رسمي به دولت فدرال پيشنهاد شد. و نهايتا در سال 2010به امضا و تصويب دولت آن کشور رسيد.


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=186144

نظـــرات شمـــا