هفته نامه پیغام

پیغام: اسکندر احمدنیا نویسنده و روزنامه نگار بوشهری در ستون "مرکر" هفته نامه به انتقاد از طولانی شدن انتخاب شهردار بوشهر توسط شورای شهر و مسائل اجتماعی و ورزشی در استان پرداخت که در ادامه می خوانید:

🔴 شورای شهربوشهر، براثرکم تجربگی و بیشتر جوانی، که البته آدم های پرتجربه هم دارد از بدو تشکیل ، عملکرد مغشوش و درهمی از خود بروز داده است و درتمام طول عمری که سپری کرده است خروجی  نامطلوبی داشته است، تناقض درتصمیم های پرشتاب وآنی، لجاجت و جبهه گیری، سوار بر موج احساس ،و.....مواردی است که می توان حاصل این عملکرد عذاب آور و سردرگمی برشمرد، در انتخاب شهردار چند فقره ی پرهیاهو و سرشار از تنش داشته است.که عمده رفتار این نهاد را اختصاص به خود داده است ، شکی در این نباید نمود که اکثر این بد تصمیمی ها از بیرون شورا ابتدا شکل گرفته است و به نحوی (نه خیلی هم پنهان)به درون ،رسوخ نموده است، سه گزینه (میگلی ،دهقانی ،خسروانی ) ازجمله انتخاب های میلیمتری شورا بوده است،که بعد از هر فقره انتخاب اول در خود شورا و بعد درخارج از شورا مورد مناقشه و جدل و جنجال واقع شده است. این خود شکننده ترین سلاحی بوده است که باعث ناکامی درتصمیم و ایجاد فضای سنگ اندازی را برای سست نشان دادن شورا فراهم نماید، متاسفانه دقیقه به دقیقه وآن به آن ، صدای این گونه کوبیدن برطبل از دل عمارت امیره به آسمان مرکزاستان بلند است. شورا یک جا عقب نشسته است وآن هم عقبگرد درمصوبه ی تغییرمدیریت در باشگاه یا تیم شاهین شهرداری که اکثریتی از مردم استان و نه تنها شهر بوشهر بیش از شش دهه شیفته ی آنند، در موارد دیگر شورا در ارایه تصمیم و نظر به سختی پنج رای مثبت از نه عضو رسمی داشته است و جالب است که این ترکیب هم برای هرمقطع رای گیری  متزلزل و یارگیرانه عمل نموده است، هر بار یک رای دهنده ی پنجمی به اقلیت پیوسته است و یک اقلیتی جایگزین صف اکثریت شده است، در ظاهرو باطن کارتضارب آرا پسندیده است ولی این چرخش ها حاصل تاثیرگذاری های دیگری است، این نگارنده معتقداست که اعضا شورا با تمام متفاوت بودن دیگاه شان هرگز از نظر وابستگی به فلان حزب و گروه درنهادی که ارتباط مستقیم بارفاه جمع مردم دارد ،دست  نکشیده اند، ولی جالب است که سه تای این منتخبین محترم ، بیشترین حضور مثبت در این چند انتخاب داشته اند، میگلی نژاد را انتخاب کردند،و دو تای دیگر را همین گونه، ولی وایکاش دوستان شورا بجای شعار و حضور در فلان همایش و........یک نشست جمعی را با خود برگزار می نمودند و سپید و سیاه ها را عمیق بررسی می نمودند وخارج از غوغاسالاری های دو رو برخود برای حفظ شخصیت وکیل مردم بودن و برحسب این توصیه ی عمومی و متداول و معمول که ضرر را هر جا مانعش شوی، نفع است خداییش با خود سانسوری واحتیاط ، می نویسم، چرا که احترام به شخصیت ها را بخصوص اعضا محترم شورا ر ا بیشتر در نظر دارم.

🔴 بردشیرین ،هیچ بردی تلخ نیست ،اما احساس و هیجان ممکن است ، لحظات مقطعی انسان را الله بختکی ارضا کند ولی به قرص مسکنی میماند که ساعاتی اندک تسکین می دهد و همین که مایه و اثرش به پایان رسید، خمار آلودگی می آورد و دیگر هیچ ، سرزمینمان را دوست داریم و به عشق ایران زمین ،جانمان را هدیه می کنیم ، درنمایش فوتبال دیروز مان دست جوانانمان درد نکند ولی بنشینیم وخارج ازحیطه ی احساس قضایا را دنبال کرده و مرور نماییم، خداییش اگرسوای سوداگری و برطبل تهی کوبیدن، اتفاقات را رصد نموده وآنالیز نماییم حرف قابل معیار برای گفتن نخواهیم داشت، لیگ شلوغی داریم کشورمان پر از استعداد است، دارندگی ها را نادیده می گیریم ،ورزش فوتبال و هنر ذاتی جوان های را فدای پست وقدرت می نماییم باشگاه های بزرگمان را به بند می کشیم و به بهانه ی واهی عنان و اختیارشان را به وزارت خانه ای می دهیم که در آن یک نخبه ی ورزشی  شاغل نیست، خروجی یک عروسی و یا برگزاری یک کنسرت موسیقی هنری  سود و اثری مادام العمردارد ولی یکی به میخ و هزار به نعل مسئولین ورزشی غیر ورزشی ما ،که به شکار لحظاتی همچون  برد دیشب است که خداییش خود من هم از این اتفاق مسرور و خوشحالم ،اما به واقعیت هاتوجه نماییم با متولی بودن به این شکل دولت بر ورزش ، میان لحظه و درد سرگردانیم ،تاکی؟وتاچند؟حرف زیاد است ،بضاعت همه ی فوتبال ما این نبود مربی که یک کارشناس خبره ،حالاچه داخلی وچه خارجی را در کنار خود ندارد و هر چه می خواهد دل تنگش می کند، مهدی رحمتی یک شب درمصاحبه ای دردمندانه گفت: تیم باشگاهیم، تیم ملی من است و بغضش گرفت، به جرم و کیفر کدام گناه ،در عنفوان جوانی و مهارت باید انتخاب نشود و ناکام جام جهانی شود، ادامه ندهم اکنون هم استعدادهای ما را زیرگرفتند و با یک اتفاق دوپینگ کرده اند و نعره می زنند ، برد دیروز به نفع مدیران غیرورزشی و مربی، یکسویه نگر پرتقالی بود.
🔴 هرچه فکرمی کنم ،که این واژه ی هوشمند را دریابم، فکرم را با تمام نواقصش به یاری می طلبم وگیج و واج، قاطی می شوم و سردرگم، رهایش می کنم، شناسنامه را عوض کنید، با مکافات عوض می کنیم، فلان را عوض کنید، عوض می کنیم، کارت ملی هوشمند می شود، مثل دوران دهه های سی و چهل به هرنهادی جهت انجام کاری می روی می گویند از فلان مدرکت پشت و رو  و یا تمام صفحات کپی بیاور و....پس این کارت ملی چیست ؟ این ها همه باعث ثابت شدن این موضوع و نظرهمیشگی مردم است: که ترفندی است برای کسب درآمد برای دولت و دیگر هیچ!

  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=100788