غلامرضا فرج زاده
"ادریس عبدی پور" چندین بار قبل از فستیوال موسیقی، سفرهایی به بلوچستان داشت و استوری های متعدد با بومیها با القابی همچون غیور و مهماننواز به اشتراک می گذاشت.
بعد از کنسرت "خواجه عطا"ی بندرعباس که الگو گرفته از "کوچه فستیوال" بود مجدداً به چابهار رفت، این بار برای برپایی کنسرت و اجرای ایدهیی که در ذهناش بود. بلوچ ها وقتی دیدند مردی آمده که از دل آنها میگوید به دلشان نشست و همراه او آستینها را بالا زدند و فستیوال موسیقی"بندراتی" کلید خورد با یک ماه کار طاقت فرسا.
او تمام اندوختهاش را در طبق اخلاص گذاشت. وقتی میگفتی: چرا؟ میگفت: شادی این مردم برایم از همه چیز مهمتر است و وقت آن رسیده که کمی درد و رنجشان را کاهش دهیم. بعد از یک ماه کار شبانه روزی به بچههای بوشهر اعلام کرد که: حالا بیایید کار را با هم جلو ببریم. او در زندگی راهها و اهدافی دارد که مهارتها را از درونشان آموخته است.
وقتی رسیدیم، بنایی قدیمی و تاریخی- که قبلاً گمرک چابهار بود و در فقیرنشینترین نقطهی آن شهر- انتخاب کرده و با همان کار شبانه روزی، بنا را به شکل آبرومندانهیی احیا کرده بود. بیدلیل نام "بندراتی" انتخاب نشده بود، چون خاستگاه خوانندگان یا اجرا کنندگان از اروند شروع و به کراچی ختم می شد، یعنی بخشی از هنرمندان مناطق کرانهی خلیج فارس و دریای عمان حضور داشتند و هر شب به یک استان یا بندر اختصاص داشت.
از کراچی، خوانندهی محبوب بلوچهای هر دو کشور حضور داشت یعنی آقای "داد" که شب اجرای او، استقبال مردم پیش بینی می شد و در محل اجرا "ویدیو پروجکشن" نصب شد. بین اجرای موسیقی، "شب ادبیات" هم در نظر گرفته شده بود که در این شب قرار شد به مردم و فرهنگ بوشهر پرداخته شود و چه کسی بیان و کلاماش شیرینتر از "احسان عبدی پور" که با سخن و پادکست و شروهی "مقاتلی"، ویژگیهای ناب شهرمان را به مردم آن دیار معرفی کرد. نام بوشهر همه جا بر سر زبان بود.
شب اختتامیه، تمام آنها که آمده بودند، یک شب بدون غم و فقر و درد را سپری کردند. شهری که "منطقهی آزاد" معرفی شده اما از این اسم پر طمطراق، چیزی نصیب این مردم نشده است.حالا تمام یا اکثر مردم چابهار، ادریس و بوشهر را میشناسند. برگزاری فستیوال موسیقی"بندراتی" بیتردید بدون یاری و همراهی همه سویهی مردم مهربان چابهار میسر نبود و در این میان مسئولان اما فقط به شکل "کلامی" همراه بودند!
بندراتی با کوله باری از خاطره و تجربه پایان یافت و دهها دوست برای من و صدها دوست برای ادریس به جمع یارانمان افزوده شد؛ دوستانی که دیگر راه بوشهر را میدانند و تا حدودی مردماش را می شناسند. می شود با نگاه کردن به نقطهای از چابهار، تصویری از اکثر نقاط ایران را در مقابل دید. می شود عشق را به وسیلهی موسیقی اشاعه داد و بین اقوام، دوستی و مودت پدید آورد.
من "ادریس عبدی پور" این مرد خستگی ناپذیر را باور دارم. بسیار مواقع دیدم از نظر مادی چیزی در چنته ندارد، ولی دلی بزرگ دارد و نیتی پاک با پشتوانهی "توکل" که او را پیش می برد. نمیدانم ایده و دستاورد بعدیاش چیست، اما این فقط حرف من نیست؛ از ایرانیان بمبئی، ایرانیان دبی، کارکنان پتروشیمیهای عسلویه، چابهاریها و ناظران کوچه فستیوال همگی همت، تعهد و پشتکار صادقانهی این مرد عاشق و تلاشگر را گواهاند و از همین حالا مشتاقانه چشم به راه اجرای ایدهی بعدیاش هستند.
باید همواره قدردان چنین افراد متعهد و خلاقی باشیم.
![](resources/images/source.png)
منبع:
پایگاه خبری تحلیلی پیغام
لینک مستقیم :
http://peigham.ir/shownews.aspx?id=182236