کد خبر : 182398       تاریخ : 1403/12/01 10:11:37
انحصار و اقتصاد رقابتی، چالش یا راهکار

انحصار و اقتصاد رقابتی، چالش یا راهکار

در مورد انحصار و مسائل مشابه بازار؛ برای حل این مشکل راهکارهای مختلفی وجود دارد. اول؛ اجرای قوانین ضد تراست مانند آنچه در ایالات متحده آمریکا رخ داد که هدف آن جلوگیری از انحصارطلبی بود به این صورت که ادغام شرکت‌های رقیب را برای حذف رقابت و سو استفاده از موقعیت‌های انحصاری ممنوع کرد

مسعود ساکی

انحصار چیست؟و چگونه می‌تواند در روند یک اقتصاد بازار آزاد با بی‌اعتبار کردن عامل رقابت قواعد بازار را به هم بزند؟ نقش دولت در ایجاد یا ممانعت از انحصار چیست؟ در کنه همین سوالات می‌توان به اهمیت و نقش رقابت در شکل‌گیری اقتصاد و بازار پی برد که در واقع قواعد موجود در بازار نیز برای محافظت از همین عامل رقابت به صورت گزینشی انتخاب و با تداوم در طول زمان تثبیت شده‌اند، نقش دولت در این میان، کاریست که بازار قادر به انجام آن نیست وضع و اجرای مقررات رقابت و داوری در میان کنشگران بازار است(ضرورت وجود دولت). انحصار تلویحاً به شرایطی اطلاق می‌شود که فقدان گزینه‌ها عامل رقابت را از بازار حذف یا به شکل جدی کمرنگ کند و در اکثر مواقع عامل انحصار دخالت دولت یا تبانی بخشی از کنشگران یا صاحبان صنایع و ارائه دهندگان خدمات برای ممانعت از شکل گیریی رقابت است.. که در شرایط عادی این کار به ثبات بازار و جریان عادی عرضه کالا و خدمات آسیب‌های جدی وارد می‌کند.این وضعیت هم به ضرر مصرف کننده و هم به زیان بخش زیادی از تولید کنندگان است.

اما باید این مسئله را نیز پذیرفت که در برخی مواقع ممکن است شرایطی ایجاد شود که چاره‌ای جز ایجاد انحصار برای رفع برخی مشکلات وجود نداشته باشد مثلاً ممکن است بخواهیم از طریق دولت کاری را انجام دهیم که انجام این کار از طریق بازار نیز ممکن باشد اما شرایط فنی انجام این گونه کارها را مشکل می‌کند همه این‌ها محدود به مواردی هستند که در آنها تبادل داوطلبانه بسیار پرخرج یا عملاً غیر ممکن است این موارد به سه گروه کلی تقسیم می‌شوند

۱- انحصار و نقایص مشابه بازار: به مواردی اطلاق می شود که شرکت یا گروهی خاص کنترل انحصاری بر یک کالا یا خدمت دارد. در این شرایط بازار نمی‌تواند به طور کارآمدی عمل کند و امکان دارد عدم دخالت دولت و خلاء قوانین، منجر به افزایش غیر منطقی قیمت  و نیز مانع از ارائه خدمات جایگزین گردد.

۲- آثار همجواری: برخی از فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند اثرات مثبت یا منفی بر افرادی داشته باشد که در آن فعالیت نقشی ندارند به عنوان مثال ایجاد یک کارخانه ممکن است باعث آلودگی هوا، وارد شدن فاضلاب آلاینده به محیط زیست منطقه، یا استفاده بیش از حد از آب‌های زیرزمینی منطقه و یا آلودگی صوتی و..... شود در این موارد دولت باید به عنوان داور با وضع قوانین این گونه مسائل را تعدیل کند.

در مورد انحصار و مسائل مشابه بازار؛ برای حل این مشکل راهکارهای مختلفی وجود دارد. اول؛ اجرای قوانین ضد تراست مانند آنچه در ایالات متحده آمریکا رخ داد که هدف آن جلوگیری از انحصارطلبی بود به این صورت که ادغام شرکت‌های رقیب را برای حذف رقابت و سو استفاده از موقعیت‌های انحصاری ممنوع کرد

دوم؛ کاهش موانع ورود به بازار مانند قوانین دست وپاگیر، هزینه های بالای شروع به کار، محدودیت دسترسی به منابع.

سوم، حمایت از نوآوری: در ابتدا ممکن است این گونه به نظر برسد که نوآوری خود می‌تواند عامل انحصار باشد ولی باید توجه داشت که این گونه انحصارها موقتی بوده و اگر نوآوری سودآور باشد منجر به ورود رقبای جدید و رفع انحصار خواهد شد.

چهارم، تنظیم انحصارهای طبیعی: به معنای مداخله دولت در بازارهایی است که به طور طبیعی تمایل به انحصار دارند مواردی مانند صنعت برق که ایجاد و نگهداری شبکه توزیع برق نیازمند سرمایه‌گذاری بالایی است بنابراین معمولاً تنها یک شرکت ممکن است توان انجام این کار را داشته باشد.( البته شرایطی مانند آنچه که امروزه در بخش  مسکن در ایران میگذرد و عملا عامل بی خانمانی بخش زیادی از مستاجران به دلیل هزینه های بالای اجاره مسکن شده است در زمره انحصارهای طبیعی قرار نمی گیرد.)

۳-انحصار فنی: یعنی زمانی که انحصار می‌تواند به این علت باشد که از نظر فنی تنها یک شرکت امکان برخورداری از یک صنعت خاص یا ارائه یک خدمت خاص را داشته باشد که در این شرایط نیز سه گزینه برای برخورد با این شرایط وجود دارد

الف: انحصار خصوصی-ب: انحصار دولتی- ج: تعدیل دولتی، به معنای وضع مقررات به منظور حمایت از مصرف کننده در برابر ارائه دهنده خدمات خاص_  هر کدام از این موارد می‌تواند تبعاتی در پی داشته باشد ولی احتمالاً چاره‌ای جز انتخاب میان یکی از این‌ گزینه ها وجود ندارد. هنری سیمون، پس از مشاهده اجرای تعدیل دولتی در حوزه انحصار در ایالات متحده نتایج آن را نامطلوب یافت و به این نتیجه رسید که انحصار دولتی شر کوچک‌تری است و در مقابل والتر یوکن، یکی از لیبرال‌های مشهور آلمان نیز با مشاهده انحصار دولتی در راه آهن آلمان، نتایج آن را به قدری غیر طبیعی یافت که تعدیل دولتی را شر کوچکتر تلقی می‌کند. دو تجربه ذکر شده، با اکراه ما را به این نتیجه می‌رساند که انحصار خصوصی با تمام نتایج نامطلوبش زیانش از دو مورد دیگر کمتر است به این ترتیب که در تعدیل دولتی لابیگری یا قیمومیت دولت بر بازار می‌تواند نتایج بدتری داشته باشد و انحصار دولتی هم می‌تواند منجر به ایجاد بروکراسی و بزرگتر شدن بدنه دولت و عدم پاسخگویی شود. بنابراین به نظر می رسد انحصار خصوصی با وجود تمام آثار نامطلوبش این نتایج را در پی نخواهد داشت ضمنا با توجه به سرعت بالای تحولات حذف انحصار گرایی راحت‌تر از دو مورد دیگر محقق خواهد شد.

در این خصوص راه آهن ایالات متحده نمونه مناسبی است در قرن ۱۹ به دلایل فنی انحصار در راه آهن اجتناب ناپذیر بود. اما اکنون شرایط تغییر کرده است پیدایش حمل و نقل جاده‌ای و هوایی عنصر انحصار در راه آهن را از بین برده است با وجود این هنوز کمیسیون تجاری بین ایالتی که به همین منظور ایجاد شده بود کماکان پابرجاست این کمیسیون که در ابتدا به عنوان مرجعی برای حمایت از مردم در برابر استثمار راه آهن ایجاد شده بود، به عاملی برای حمایت از راه آهن در برابر کامیونداران تبدیل شد. اگر راه آهن ایالات متحده هرگز تحت حمایت کنترل مقررات قرار نگرفته بود صنعت حمل و نقل از جمله راه آهن تاکنون به صنعتی بسیار رقابت آمیز با عناصر انحصاری ناچیز یا به کلی عاری از آن تبدیل شده بود. و آخرین مورد قابل ذکر،  انحصار دولتی در مورد اداره مرکزی پست آمریکا در گذشته بود  که  اقتصاددانان لیبرال مانند فون هایک و فریدمن،آن را ناشی از جاه طلبی اطلاعاتی دولت فدرال می‌دانستند زیرا همین خدمات پستی را قبل از دولت شرکت پونی اکسپرس به نحو بسیار مطلوب‌تری از دولت انجام می‌داد به نحوی که دولت هیچگاه نتوانست این خدمات را با کیفیتی که شرکت پونی اکسپرس انجام می‌داد ارائه دهد.

در نتیجه دولت قانونی وضع کرد که به موجب آن هیچکس جز دولت حق حمل مرسولات پستی را نداشته باشد، به این ترتیب با وضع قانونی غیر لازم این حق را برای دولت محفوظ نگه داشت. مصادیق ذکر شده تا حدود زیادی بیان کننده این واقعیت است که اگر انحصار در بخش  خصوصی باشد راحت‌تر می‌توان از شر آن با پایان شرایط اضطراری راحت شد در صورتی اگر انحصار در دست دولت قرار گیرد به راحتی نمی‌توان از شر مضرات و آثار زیانبار آن رها شد. اما به هر حال نمی‌توان به طور قطعی و مستقل از شرایط یکی از این سه گزینه را برای هر وضعیتی به صورت ثابت انتخاب کرد. و ممکن است شرایطی ایجاد شود که انحصار خصوصی ممکن نباشد. ولی همواره باید این مسئله را مد نظر داشت که خطرناکترین نوع انحصار، انحصاری است که در دستان دولت باشد و بهترین حالت شکل گیری وضعیتی است که بازار از شر هرگونه انحصاری رها باشد.

منابع:

 برگرفته از نظریات میلتون فریدمن


  منبع: پایگاه خبری تحلیلی پیغام
       لینک مستقیم   :   http://peigham.ir/shownews.aspx?id=182398

نظـــرات شمـــا